ماهی، اسفناج و پورهی هویج🍲
این غذا مناسب کودکان ۱۰ تا ۱۲ ماهه است.
ماهی غذایی سرشار از چربیهای مفید و اسیدهای چرب امگا ۳، اسفناج منبع آن و هویج هم غنی از ویتامین A و C است. با استفاده از این سه مادهی غذایی میتوانید یک وعده غذای مقوی و سالم برای فرزندتان تهیه کنید.
مواد لازم⬇️
فیلهی ماهی: نصف فنجان
هویج خرد شده: نصف فنجان
اسفناج: نصف فنجان
آب: نصف فنجان
روش تهیه🥣
آب را در قابلمه ریخته و اجازه دهید تا جوش بیاید. ماهی، اسفناج و هویج را در سبد مخصوص بگذارید و پس از جوش آمدن آب، روی قابلمه قرار دهید تا بخارپز شوند. برای بخارپز شدن مواد ۲۰ دقیقه زمان کافی است. سپس همهی مواد را در مخلوطکن ریخته و با هم ترکیب کنید.
نوش جان❗️
#تولد_تا_هفت_سالگی
#میوه_ی_دل_من
#پیشنهاد_غذا
╭┅───🌸—————┅╮
@MiveiyeDel_man
╰┅───🌼—————┅╯
6.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
در این شب نورانی، از همه شما عزیزان التماس دعا داریم🤲
در رأس همه دعاها، دعا برای فرج و سلامتی 🌹آقا صاحبالزمان عج🌹
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
╭┅───🌸—————┅╮
@MiveiyeDel_man
╰┅───🌼—————┅╯
46.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
══❀﷽❀══
#تقرّب4⃣2⃣
💠چگونه به خدا و امام زمان (عجّل الله تعالی فرجه الشّریف) مقرّب شویم؟
⬅️ جلسه بیست و چهارم
🎙 #استاد_پناهیان
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
╭┅───🌸—————┅╮
@MiveiyeDel_man
╰┅───🌼—————┅╯
1.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این ماهی به ظاهر خیلی مهربونه😉
اما...
خودتون ببینید☺️
#میوه_ی_دل_من
#تولد_تا_هفت_سالگی
#نقاشی
#خلاقیت
╭┅───🌸—————┅╮
@MiveiyeDel_man
╰┅───🌼—————┅╯
—✧✧🌸✧ 📚 ✧🌸✧✧—
آی قصه قصه قصه📚
این داستان: سه بز زرنگ🐐
#میوه_ی_دل_من
#داستان
#تولد_تا_هفت_سالگی
╭┅───🌸—————┅╮
@MiveiyeDel_man
╰┅───🌼—————┅╯
صفحه1⃣
روزی روزگاری تو دامنهی یک تپهی سرسبز، سه تا بز زرنگ زندگی میکردن!
یک بز کوچولو، یک بز متوسط و یک بز بزرگ.
فامیل اونا زرنگ بود و توی کل دهکدههای اطراف، همه اونا رو به اسم سه بز زرنگ میشناختن!
اونا عاشقونه چمنزار و تپهی قشنگشون رو دوست داشتن! ولی تپهی اونا دیگه سبزه نداشت. زمستون سال قبل اونقدر سرد بود که تموم علفها را از بین برده بود و الان فقط چند دستهی کوچیک علف بین گلها و سنگها باقی مونده بود!
بالاتر از تپه، یک چمنزار سرسبز و خیلی زیبا قرار داشت که پر از یک عالمه علف آبدار و خوشمزه و بلند بود که واقعا برای بزها غذای خیلی خوبی به نظر میومد!
بز زرنگ کوچولو با خودش فکر کرد:
وای خدا جون! اون علفهای خوشمزهی توی چمنزار بالا رو ببین! من باید حتما برم و کلی از اونا بخورم تا مثل برادر بزرگم، درشت و قوی بشم!
بز زرنگ کوچولو به سمت چمنزار سرسبز رفت. اون اصلا به هیچکدوم از برادراش نگفت که داره کجا میره!
⬇️ادامه
#میوه_ی_دل_من
#داستان
#تولد_تا_هفت_سالگی
╭┅───🌸—————┅╮
@MiveiyeDel_man
╰┅───🌼—————┅╯
صفحه2⃣
بز زرنگ کوچولو دوید و دوید.
طولی نکشید که به رودخانه بزرگی برخورد کرد. روی رودخونه، یک پل سنگی باشکوه خیلی زیبا بود؛ ولی چیزی که بز زرنگ کوچولو نمیدونست این بود که این پل مال یک غول بزرگ وحشتناکه!
بز زرنگ کوچولو چند قدم بیشتر روی پل راه نرفته بود که صدای فریاد بلندی از پایین پل به گوشش رسید.
غول نعره زد:
کی جرات کرده و داره روی پل قشنگ من راه میره؟؟
بز بلا با صدایی لرزون پاسخ داد:
این منم. کوچکترین بز زرنگ!
غول سر زشتش رو از زیر پل بلند کرد و با صدای خیلی وحشتناکی گفت:
کوچکترین بز زرنگ؟ این پل قشنگ منه و هیچکس حق نداره از روش رد بشه! من دیگه نمیذارم تو از این جلوتر بری و برای صبحانه تو رو یک لقمهی چپ میکنم!
⬇️ادامه
#میوه_ی_دل_من
#داستان
#تولد_تا_هفت_سالگی
╭┅───🌸—————┅╮
@MiveiyeDel_man
╰┅───🌼—————┅╯