eitaa logo
مدافعان حرم 🇮🇷
31.5هزار دنبال‌کننده
34هزار عکس
15.2هزار ویدیو
323 فایل
اینجا قراره که فقط از شهدا درس زندگی بگیریم♥ مطمئن باشین شهدا دعوتتون کردن💌 تاسیس 16اسفند96 ارتباط👇 @Soleimaniam5 https://gkite.ir/es/9987697 تبلیغ👇 https://eitaa.com/joinchat/2294677581C1095782f6c عنایات شهدا👇 https://eitaa.com/shahiidaneh
مشاهده در ایتا
دانلود
✨◾️✨◾️✨◾️✨◾️✨ یاد حضرت در دقایق زندگی ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ 🔴 نکند العجل‌های ما هم از جنس العجل‌های کوفیان باشد! شیخ مفید رحمه‌الله می‌نویسد: کوفیان نامه‌های زیادی برای دعوت از علیه‌السلام و وعدۀ نصرت و یاری حضرت نوشتند؛ از جمله این نامه که توسط هانی بن هانی سبیعی و سعید بن عبدالله حنفی بسوی حضرت که در مکه بودند فرستادند: 📜 بسم الله الرحمن الرحیم، به حسین بن علی (علیهماالسلام) از طرف شیعیان مؤمن و مسلمان او! اما بعد؛ فوراً حرکت کن! چرا که مردم در انتظارت هستند و امید به کسی غیر از تو ندارند! پس عجله کن! عجله کن! (فالعجل! العجل!) سپس عجله کن! عجله کن! والسّلام! 🔵 «وسرحوا إِليه هانئ بن هانئ السبيعي وسعيد بن عبدالله الحنفي وكتبوا إليه: بسم الله الرحمن الرحيم، للحسين بن علي من شيعته من المؤمنين والمسلمين، أما بعد: فحي هلا، فإن الناس ينتظرونك، لا رأي لهم غيرك، فالعجل العجل، ثم العجل العجل، والسلام.» 📖 الإرشاد (شیخ‌مفید)، ج‏۲، ص۳۸ مناقب (ابن‌شهرآشوب)، ج۴، ص۹۰ 🟢 اینکه ظهور حضرت به تأخیر می‌افتد، شاید بخاطر علم خداوند به حقیقت العجل‌های کاذب منتظرانش باشد! 🌺 اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج @Modafeaneharaam
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 حاج قاسم سلیمانی، با اشک و گریه خطاب به مادران شهدا: وقتی شما مادرها نبودید و بچه‌هایتان در خون دست و پا می‌زدند، حضرت زهرا(س) را دیدم... @Modafeaneharaam @Modafeaneharaam
🖌 ای ملت! بدانید امروز مسئولیت شما بزرگ و بارتان سنگین است و باید رسالت‌تان را که پاسداری از خون شهیدان است انجام دهید. تنها با اطاعت از روحانیت متعهد و مسئول که در رأس آن ولایت فقیه است و امروزه سَنبل آن امام بزرگوار است، قادر هستید این راه را ادامه دهید. @Modafeaneharaam
2.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پیام شهدا و صدای شهیدان را بشنویم... @Modafeaneharaam @Modafeaneharaam
‍🌸🌼🌺🌼🌸🌺🌼🌸 🌸🌼🌺🌼🌸 🌸🌼🌺 🌸 ❇️ 🟣شهید مدافع‌حرم 🎙راوے: همسر شهید 💚شهید نظری شهدا را خيلی دوست داشت و احترام زيادی برايشان قائل بود. اگر فرصتی هم پيش می‌آمد، به گلزار شهدا می‌رفت. در همان يگان صابرين، دونفر از همرزمان ايشان در شمالغرب كشور به شهادت رسيده بودند. شهيد خليل عسكری از شهدای گردان خودشان بود و شهيد مولانيا هم از شهدای تيپ المهدی بود. همسرم به اين دو شهيد ارادت خاصی داشت. 💜زمانی که از سوريه برگشته بود، خسته و كوفته بود اما تا شنيد تشييع پيكر شهيد ذوالفقارنسب از شهدای مدافع‌حرم ارتش است، هنوز خستگی‌اش درنرفته، گفت:«خانم! پاشو برويم تشييع جنازه اين شهيد». بعد گفت:«مشايعت پيكر يک شهيد مدافع‌حرم سعادتی است كه خدا نصيب‌مان كرده است.» 💚خودش می‌گفت«دوست دارم سربلند بميرم و آنقدر در ميان مردم أجر داشته باشم كه تشييع پيكرم باشكوه باشد.» علی‌آقا آدم مَردمدار و خوش‌خُلقی بود. هركس او را می‌شناخت، شيفته‌ی اخلاق خوبش می‌شد. وقتی هم كه با شهادت از پيش‌مان رفت، خيلی از مردم جهرم در تشييع پيكرش شركت كردند. درست همانطور كه از خدا می‌خواست، مردم دوستش داشتند و با احترام، شهيدشان را تشييع كردند. @Modafeaneharaam
💡 درخواست قسام به زبان های مختلف از امت اسلامی که امشب (شامگاه پنجشنبه ۲۰ شهریور) برای مجاهدین فلسطینی دعا کنند. ⁉️ مشخص نیست دقیقاً چه خبری در راه است! ✅ اما قطعاً به لحاظ اخلاقی اجابت این درخواست بر همه ما واجب است. 📌 خبر این فراخوان را به همه برسانیم. 🔥 نشر فوری و حداکثری @Modafeaneharaam
3.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤وداع برادرانه❤داداشش میخواد بره سوریه گریه میکنه ببینید برادرش چی بهش میگه😔😔 @Modafeaneharaam @Modafeaneharaam
🛑 🟣شهید مدافع‌حرم ♨️پیشقدم در کارهای خیر 🔮پدر شهید روایت می‌کند: شهید تاجبخش در بیشتر اوقات، تمام و یا بخشِ قابل توجّهی از حقوق خود را برای رفع مشكلات مردم به عنوان قرض‌الحسنه یا بِلاعوض می‌داد و در جواب آنهایی كه علّتش را جویا می‌شدند، به این آیه‌ی قرآن استناد می‌كرد كه «هركس در راه خدا چیزی یا پولی قرض دهد، خداوند ده‌برابر به وی برمی‌گرداند.» ♥️كمک به فقرا و محرومان از دیگر كارهایی بود كه پس از به شهادت‌رسیدن وی از سوی دوستانش اطلاع یافتیم. زمانی كه محمد می‌فهمید كسی از بچه‌های هیئت یا مسجد كاری یا مشكلی دارد، اجازه‌ی استراحت به خودش نمی‌داد و به كمک دوستانش می‌شتافت. 🔮همیشه به دنبال كار خیر بود و وقتی فهمید كه مقبره‌ی چهار شهید گمنام شهر گتوند در حال تعمیر و بازسازی است، به بنده گفت كه تمام هزینه‌های این مرمّت را تقبّل می‌كنم، به شرطی كه تا زنده‌ام این مسئله فاش نشود. @Modafeaneharaam
7.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ یادآوری این سه چیز باعث میشه گرفتاری دنیا برات آسون شه... جواب شبهه ای که میگه شفاعت تو قرآن اومده یا نیومده... پای درس استاد مجتهدی تهرانی (رضوان الله علیه ) @Modafeaneharaam @Modafeaneharaam
... اوایل ازدواجمان برای شهادتش دعا می‌کرد ، می دیدم که بعد از نمـاز از خدا طلب شهادت می‌کند... نمازهایش را همیشه اول وقت میخواند، نماز شبش ترک نمی‌شد، دیگر تحمل نکردم ، یک شب آمدم و جانمازش را جمع کردم، به او گفتم: تو این خونه حق نداری نماز شب بخونی، شهیــد می شی! حتی جلوی نماز اول‌وقت او را می‌گرفتم! اما چیزی نمی‌گفت .... دیگر هم نماز شب نخواند ! پرسیدم : چرا دیگه نماز شب نمیخونی؟ خندیــد و گفت : کاری‌و که باعث ناراحتی تو بشه تو این خونه انجام نمیدم، رضایت تو برام از عمل مستحبی مهمتره، اینجوری امام زمان هم راضی تره ... بعداز مدتی برای شهادت هم دعا نمی‌کرد، پرسیدم: دیگه دوست نداری شهید بشی؟؟ گفت: چرا ، ولی براش دعا نمی‌کنم! چون خودِ خدا باید عاشقم بشه تا به شهـــادت برسم ... گفتم : حالا اگه تو جوونی عاشقــت بشه چیکار کنیم؟؟ لبخندی زد و گفت: مگه عشق پیر و جوون می‌شناسه؟! ✍ به روایت همسر شهید @Modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
🌷  بسم رب‌ الشهداء و الصدیقین 🌷 🥀 #قرار_بی‌قرار 🌹 خاطرات شهید مدافع حرم #مصطفی_صدرزاده قسمت 6
🌷  بسم رب‌ الشهداء و الصدیقین 🌷 🥀 🌹 خاطرات شهید مدافع حرم قسمت 7⃣9⃣ انتخابات سال ۱۳۸۸ و خیابان گردی های بعد از مناظره ها و شعارهایی که طرفداران هر جناح سر می‌دادند فراموش نشدنی بود. هر شب بعد از مناظره‌ها سری به خیابان ولی‌عصر می‌زدیم و گاهی زیر پل کالج می‌رفتیم تا ببینیم چه خبر است. آخر هفته‌ها هم خانواده ما با خانواده عمه، همه در باغچه نقلی پدرم در شهریار جمع می‌شدیم. همسرم رضا طرفدار اصلاحات بود و مصطفی اصولگرا و طرفدار آقای احمدی نژاد. سمیه خانم هم که آن روزها ماه‌های آخر بارداری اش بود. مثل همیشه مدافع عقاید همسرش بود. با اینکه خیلی اهل صحبت کردن نبود، گاهی به کمک مصطفی می آمد و چیزهایی به حرف‌هایش اضافه می کرد، اما تمام بحث ها بی نتیجه بود. نه رضا آدمی بود که یک قدم از عقایدش پا پس بکشد و نه مصطفی. یادم است روز جمعه بعد از انتخابات، تمام فامیل که تهران بودند در باغ جمع شدند. همه نوع تفکری هم بین ما بود آن شب بحث سر این بود که حالا قرار است چه کسی پیروز شود. مصطفی هم پای صندوق های رأی شهریار بود و مدام از پشت تلفن برای رضا کُری می‌خواند. آخر شب مصطفی زنگ زد و خبر پیروزی آقای احمدی نژاد را داد، اما چون هنوز خبر قطعی نبود ما خیلی باور نکردیم. بعد از وقایع سال ۱۳۸۸ همچنان بحث های رضا و مصطفی ادامه داشت. گاهی کلافه می شدم از این همه بحث بی نتیجه و به رضا می گفتم: « بابا بی خیال نه فکر تو عوض میشه نه فکر مصطفی! » رضـا هــم شـانه بالا می انداخت و می گفت: « قرار نیست عوض بشیم! » گفتم: « پس چرا این همه بحث می کنید؟ » رضا می خندید و می گفت: «از بحث کردن با مصطفی خوشم میاد‌. » برایم عجیب بود پافشاری روی حرف‌هایی که هیچ نتیجه ای نداشت. اما رضا معتقد بود مصطفی پسر اهل مطالعه ای است و حرف های دیگران را تکرار نمی‌کند. باورهایش براساس دانسته ها و مطالعاتش است. ⬅️ ادامه دارد... @Modafeaneharaam