5.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚨🎥 خانه کوچک شهید یحیی سنوار از زبان جابر البرغوثی، از اعضای جنبش سیاسی حماس
🔹جابر البرغوثی، عضو سیاسی حماس: به خانه یحیی سنوار رفتم؛ خانهای کوچک و ساده، بدون جای نشستن. وقتی جا نبود، سنوار خودش فرشی در ورودی خانه پهن کرد و گفت: «هرچه خانهات در دنیا کوچکتر باشد، در آخرت بزرگتر خواهد بود»
@Modafeaneharaam
14.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹#ببینید | نقاشی طرح هنرمند ایرانی روی دیوارهای غزه توسط جوانان فلسطینی
🔻جوانان اهل غزه در اولین سالگرد شهادت یحیی سنوار، اثر گرافیست ایرانی درباره این شهید را بر روی آثار برجامانده از حملات رژیم صهیونیستی نقاشی کردند.
🔻این طرح گرافیکی سال گذشته در ایام شهادت یحیی سوار توسط میکائیل براتی و به سفارش مکتب حاج قاسم تولید شده بود.
@Modafeaneharaam
📢 پیام تسلیت رهبر معظّم انقلاب در پی درگذشت سردار سرتیپ پاسدار مرحوم علیرضا افشار
🖼حضرت آیتالله خامنهای در پیامی، درگذشت سردار مجاهد مرحوم علیرضا افشار را به دوستان و خاندان و همکاران ایشان تسلیت گفتند.
متن پیام رهبر انقلاب اسلامی به شرح زیر است:
✍بسماللّهالرّحمنالرّحیم
✏️درگذشت سردارِ مجاهد مرحوم آقای علیرضا افشار رحمةاللهعلیه را که از پیشکسوتهای انقلاب اسلامی و از مدیران ارشد جهاد سازندگی در سالهای اوّلیهی آن بودند، به خاندان گرامی و دوستان و همکاران ایشان تسلیت عرض میکنم.
✏️پاداش الهی و مغفرت خدای متعال را برای وی مسألت مینمایم.
سیّدعلی خامنهای
۱۴۰۴/۷/۲۶
🖥 Farsi.Khamenei.ir
آقا روح الله همیشه به دخترمون تاکید می کرد که مواظب باشه هیچ وقت تار مویی ازش مقابل نامحرم پیدا نباشه.
همیشه تو خرید لباس برای دخترمون
وسواس زیادی بخرج می داد که مناسب
باشه. من بهشون می گفتم دخترمون که
دوسالش نشده بذار یه لباس دخترونه
بدون آستین بگیریم. می گفت:
" نه من نمیخوام چشم نامحرم از الان به دخترم بیفته حتی اگه دوسالش باشه. "
🌷شهید روح الله کافی زاده🌷
@Modafeaneharaam
7.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢مراسم گرامیداشت شهدای فراجا در جنگ تحمیلی ۱۲ روزه به میزبانی کیش برگزار میشود.
🔹مرکز اطلاع رسانی فرماندهی انتظامی ویژه و پایگاه دریابانی کیش از برگزاری مراسم گرامیداشت شهدای فراجا در جنگ تحمیلی ۱۲ روزه رژیم صهیونیستی، ۲۷ مهر ماه در سالن مرکز همایشهای بین المللی کیش خبرداد.
🔹گفتنی است، مراسم گرامیداشت ۱۳۳ پلیس شهید با مشارکت فرماندهی انتظامی ویژه و پایگاه دریابانی کیش و سازمان منطقه آزاد کیش برگزار میشود.
@Modafeaneharaam
6.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢از آخر مجلس شهدا رو چیدند ...
🌷شهید مرزبان سجاد صیامی 🌷
@Modafeaneharaam
به مناسبت روز تربیت بدنی و ورزش
یادی کنیم از شهیدِ ورزشکار،
سروان امیر سیفی
از شهدای نیرو انتظامی در جنگ تحمیلی ۱۲ روزه رژیم غاصب صهیونیستی.
یاد و خاطره همه شهدای ورزشکار پلیس گرامی🌷
@Modafeaneharaam
#ڪلام_شهـید
وقتی ڪار فرهنگی شروع می ڪنید
با اولین چیزی ڪہ باید بجنگیم
خودمان هـستیم
وقتی ڪہ ڪارتان می گیرد
تازہ اول مبارزہ است
شیطان بہ سراغتان می آید
#شهـیدمصطفیصدرزادہ🌷
@Modafeaneharaam
✨🔮✨🔮✨🔮✨🔮✨
یاد حضرت در دقایق زندگی
✨🔮✨🔮✨🔮✨🔮✨
✅ داستان تشرف
🔴🔵 داستان پیرمرد قفل ساز و امام زمان (عج) :
🌺 مردی سالها در آرزوی دیدن امام زمان(عج) بود و از اینکه توفیق پیدا نمی کرد امام را ببیند، رنج می برد. مدّت ها ریاضت کشید. شبها بیدار می ماند و دعا و راز و نیاز می کرد. معروف است، هرکس بدون وقفه، چهل شبِ چهارشنبه به مسجد سهله (کوفه) برود و نماز مغرب و عشاء خود را آنجا بخواند، سعادت تشرّف به محضر امام زمان(عج) را خواهد یافت. این مرد عابد مدّت ها این کار را هم کرد، ولی باز هم اثری ندید. (ولی به خاطر این عبادتها و شب زنده داری ها و... صفا و نورانیت خاصّی پیدا کرده بود).
🔺 تا اینکه روزی، به او الهام شد:
«الان حضرت بقیة الله(عج)، در بازار آهنگران، در مغازه پیرمردی قفل ساز نشسته است. اگر می خواهی او را ببینی، به آنجا برو!» او حرکت کرد،
و وقتی به آن مغازه رسید، دید حضرت مهدی(عج) آن جا نشسته و با آن پیرمرد گرم گفت و گو هستند.
🔷 اینک ادامه داستان از زبان آن دانشمند:
به امام(عج) سلام دادم. حضرت جواب سلامم را داد و به من اشاره کرد که اکنون ساکت باش و تماشا کن! در این حال دیدم پیرزنی که ناتوان بود، عصا به دست و با قد خمیده وارد مغازه شد، و قفلی را نشان داد و گفت:
♦️ آیا ممکن است برای رضای خدا، این قفل را سه ریال از من بخرید؟ من به این سه ریال پول احتیاج دارم. پیرمرد قفل ساز، قفل را نگاه کرد و دید قفل، بی عیب و سالم است. گفت: مادر، چرا مال مسلمانی را ارزان بخرم و حق کسی را ضایع کنم؟ این قفل تو اکنون هشت ریال ارزش دارد. من اگر بخواهم سود کنم، به هفت ریال می خرم. زیرا در این معامله، بیش از یک ریال سود بردن، بی انصافی است. اگر می خواهی بفروشی، من هفت ریال می خرم، و باز تکرار می کنم که قیمت واقعی آن هشت ریال است، من چون کاسب هستم و باید نفع ببرم، یک ریال ارزان تر خریداری می کنم.
پیرزن ابتدا باور نکرد و گفت: هیچکس این قفل را سه ریال از من نخرید.
تو اکنون میخواهی هفت ریال از من بخری..؟! به هرحال پیرمرد قفل ساز، هفت ریال به آن زن داد و قفل را خرید. وقتی پیرزن رفت، امام زمان(عج) خطاب به من فرمودند:
🌹 مشاهده کردی؟! این گونه باشید تا من به سراغ شما بیایم. ریاضت و سیر و سلوک لازم نیست. مسلمانی را در عمل نشان دهید تا من شما را یاری کنم. از بین همه افراد این شهر، من این پیرمرد را انتخاب کردم. چون او دین دارد و خدا را می شناسد. از اول بازار، این پیرزن برای فروش قفلش، تقاضای سه ریال کرد، امّا چون او را محتاج و نیازمند دیدند، همه سعی کردند از او ارزان بخرند و هیچکس حاضر نشد حتی سه ریال از او بخرد. درحالی که این پیرمرد به هفت ریال خرید. به خاطر همین انسانیت و انصافِ این پیرمرد، هر هفته به سراغش می آیم و با هم گفت و گو میکنیم.
🔶 امیر مؤمنان علی (ع):
«هر کس با مردم به انصاف رفتار کند خداوند بر عزتش بیفزاید».
📚 بحارالانوارج72، ص33
#مهدویت
@Modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
🌷 بسم رب الشهداء و الصدیقین 🌷 🥀 #قرار_بیقرار 🌹 خاطرات شهید مدافع حرم #مصطفی_صدرزاده قسمت 5
🌷 بسم رب الشهداء و الصدیقین 🌷
🥀 #قرار_بیقرار
🌹 خاطرات شهید مدافع حرم #مصطفی_صدرزاده
قسمت 6⃣2⃣1⃣
وقتی که برگشت گویا به پرستارها اعلام کردند که سردار سلیمانی برای دیدار مصطفی آمده. یکی از پرستارها آمد پیش مصطفی و گفت:
« من می دونم تو شخصیت مهمی هستی! »
مصطفی هم با بی تفاوتی جواب داد:
« من و تو مثل همیم و هیچ فرقی با بقیه نداریم! »
پرستار گفت:
« ولی میدونم که سردار سلیمانی به دیدنت اومده! »
مصطفی هم جواب داد:
« ایشونم یکیه مثل من وتو. »
همیشه همین طوری بود. نه فقط آن موقع، قبل از آن هم برایش مهم نبود که آدم شناخته شده ای باشد یا نه. اگر کاری انجام میداد اسم و رسم برایش مهم نبود، فقط برایش اهمیت داشت که فلان کار حتما انجام شود. مصطفی می گفت:
« این زندگی یه زندگیه و اون چیزی که ما بهش فکر می کنیم و عشقش رو داریم یه چیز دیگه س. ما زن و بچه رو دوست داریم، رفقا رو دوست داریم، ولی عشق به خدا و امام زمان چیزی فراتر از این زندگی مادیه! »
واقعاً هم همین طور بود. از وقتی که یادم هست دغدغه شهادت داشت و فکرش همیشه شهدا بود. من شهدا را خیلی نمیشناختم اما مصطفی تا آنجایی که میتوانست به دیگران معرفیشان میکرد چون دغدغه شهدا را داشت و زندگینامهشان را میخواند و دنبال آنها می رفت. برای همین چیزها بود که می گفت:
« اگه کسی یه روز به فکر شهادت نباشه باید خودش رو تنبیه کنه! »
این اواخر رفته بود پیش عالِمی و پرسیده بود که
« چرا من شهید نمیشم. »
او هم جواب داده بود:
« چون تو برای شهادت کار می کنی، نیتت رو برای خدا خالص کن. »
از آن موقع به بعد طور دیگری روی خودش کار میکرد. میگفت:
« شهادت یه ریزه کاریایی داره که باید انجام بدم! »
⬅️ ادامه دارد....
@Modafeaneharaam