🍃شرهانی بودیم ، خادم آن جا تا فهمید از یزد آمده ایم ، ذکر خیر محمد حسین را پیش کشید .
فکر می کرد یزدی است . گفت من از بچه های یزد خاطره خوبی دارم ، خادمی داشتیم که از همه خوش روتر و مهربان تر بود
🍃هرشب توی یادمان شرهانی روضه می گرفت
مفصل هم عزاداری می کرد
🌷پشت لباسش نوشته بود
#منم_گدای_فاطمه
📚عمارحلب زندگی نامه شهید محمدحسین محمدخانی
🌷یادش با ذکر #صلوات
@modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
🍃🌹🍃🌹🍃 شب بیستودوم #چلهی_ترک_گناه🌸 قدم قدم تا #محرم ✨ انشاءالله سعی کنیم به نیت ظهور گناه رو ترک
🍃🌹🍃🌹🍃
شب بیستوسوم #چلهی_ترک_گناه🌸
قدم قدم تا #محرم ✨
انشاءالله سعی کنیم به نیت ظهور گناه رو ترک کنیم.👌
انشاءالله اربعین ڪربلا باشیم🌹
التماس دعا
@Modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
ختم #صلوات به نیت:⏬ شهدای فاجعه منا🌹 #سالروز_شهادت هدیه به حضرت زهرا (سلام الله علیها) و برای سلا
جمع کل صلوات:
🌹12,560🌹
انشالله همگی حاجت روا بشین❤
التماس دعا🙏
رضا اخلاص😁
اولین بار که اقا رضا رو دیدم وآشنا شدم با این شهید بزرگوار
انجا بود که میخواستیم با بچه های پایگاه بریم کوه.🏔
همه آماده شدیم نزدیک سی نفر بودیم
همه ما برای اینکه وسایل اضافی با خودمون نبریم سریع راه افتادیم به این خیال که ما وسیله ای ندیدیم.😶
در صورتی که چند پتو در کوچه جلوی مسجد رها شده بود.😐
وقتی جز نفرات اول به بالای کوه رسیدیم ونظاره گر بچه ها بودیم دیدیم
اقا رضا آخر همه ، همه اون پتو ها رو برداشته و داره میاره بالا...😓
به خاطر این کارها ، حاج رضا
#رضا_اخلاص لقب گرفته بود
و ایشان رو رضا اخلاص صدا میکردند.
بنده هم چندین سال که میدیدمشون با این اسم صدا میکردم🙊
در صورتی که بعدها خودشون به بنده گفتند که من
محمد رضا زارع الوانی هستم نه
رضا اخلاص...😁
#شهید_مدافع_حرم 🌹
@Modafeaneharaam
15.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽 کلیپی از گفتگوی شهید مدافع حرم «عبدالکریم پرهیزگار» و فرزند خردسالش☺️
شرمندهی فرزندان شهداییم😢
@Modafeaneharaam
25.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹وقتی سردار سلیمانی نام دختری را در حضور خانواده اش به زینب تغییر داد❗️
🔸روایت فرزند شهید مدافع حرم حسین محرابی از حضور حاج قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس در منزل شهید
@Modafeaneharaam
توی جبهه ترکش به گلویش💔 خورده بود. یکی از دوستانش به نام مهدی به یکی از همسایهها به نام آقای قاسمی زنگ زده و گفته بود احمد مجروح شده و در بیمارستان امام رضا(ع) مشهد بستری است. آقای قاسمی هم به سراغ ما آمد و ماجرا را گفت. من و پدرش خیلی سریع خودمان را به مشهد رساندیم🚕. ترکش اذیتش میکرد و هیچ چیزی نمیتوانست بخورد. حتی قرص را هم نمیتوانست از گلو پایین ببرد😔، حتی آب هم نمیتوانست بخورد، برای همین دائم با آمپول و سرم سرپا نگهش میداشتند.
یکی از روزها که با هم روی چمنهای حیاط بیمارستان نشسته بودیم گفت مادر جان آرزو دارم قبل از این که دوباره به جبهه برگردم سفر جمکران قسمتم شود☺️. اصلا باور نداشتم که آخرین روزهای دیدار من و احمد است. دکترها می گفتند یک ترکش است و در میآوریمش و خوب میشود اما یک هفته که از آمدنش گذشت شهید شد😭. توی وصیت نامهاش از محمد خواسته بود که راهش ادامه داشته باشد. نوشته بود برای اسلام و ایران دعا کنید.☝️
بیستم مرداد سال 62 بود که شهید شد. درست مثل علیاصغر که تیر در گلویش نشسته بود.احمدم علیاصغر من بود😔
راوی:مادرشهید
#احمد_نظیف
#ایام_شهادت🕊🕊
@Modafeaneharaam