4.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 ببینید | روایت رهبر انقلاب از ارادت یک دانشمند مسیحی به امیرالمؤمنین علیهالسلام و کتابی که دربارهی امام علی علیهالسلام نوشته است
➕صحبتهای جرج جرداق مسیحی درباره امیرالمؤمنین
@Modafeaneharaam
CQACAgQAAx0CUyYOlAACJCZhh7_XO1a9uATRUhWxKTDytrNDWwACrAsAAqoLQFA3x9E799UeNCIE.mp3
زمان:
حجم:
5.61M
🎙 انواع ایثار
#کلیپ_صوتی
#دکتررفیعی
@Modafeaneharaam
3.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پای ماجرای شوهر مهناز افشار و شیر خشکهای آلوده به سریال سرجوخه باز شد؟
@Modafeaneharaam
👤 توییت استاد #رائفی_پور
✍ #یه_مومن باید بدونه که اگر بخاطر خدا از حرام چشم پوشی کنه
خداوند یا همون یا بهتر از اون رو نصیبش میکنه
این سنت و قانون خداست و همانطور که در قرآن فرموده تغییر و تبدیلی در سنت پروردگار نخواهد بود.
@Modafeaneharaam
6.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#استوری
#نشر
خدایا مارا حسینی زنده بدار ...
حسینی بمیران ...🍂
به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_محمد_حسین_محمدخانی🌹
@Modafeaneharaam
#لاله_های_زینبی
🏴عاشق برپایی مراسم روضه برای اهل البیت وشهدا بود.عاشق احیای فرهنگ شهادت وبصیرت بود.عاشق خدمت به خانواده های شهدا بود.
💐وپاداش این همه عشق این شد؛
با سری تراشیده به دیدار ارباب ،امام شهیدان ،حضرت سیدالشهدا شتافت.
شهیدسید اسماعیل سیرت نیادر محرم
سیدشهیدان مدافع حرم عمه سادات شد.
🌷🕊جـانا
دلِ مــا ؛
هـوای خنده هـایت را دارد
ڪمی برای بهـانہ هـای دلمان
لبخنـــــــد بزن . . .❤️
#شهید_سیداسماعیل_سیرت نیا
#سـالروز_شهـادت🕊
@Modafeaneharaam
🔻 به مناسبت سالروز شهادت شهید مدافع حرم محمدحسین محمدخانی
🎥 مستند علمدار
تماشا در لینک زیر 👇👇👇
https://harimeharam.ir/news/42966
@Modafeaneharaam
3.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
من و دل بریدن از تو
چه محالِ خنــده داری...😔
🎥لحظاتی از شهادت مدافع حرم شیخ #علی_تمام_زاده و شهید #مرتضی_عطایی در کنار او...
@Modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
✅ادامه داستان: 🌺امیر حسین🌺 ( قسمت دهم : معنای تعهد ) گل خریدن تقریبا کار هر روزش بود ... گاهی شکلا
✅ادامه داستان 🌺امیر حسین🌺
💠( قسمت یازدهم: زندگی با طعم باروت )
.
از ایرانی های توی دانشگاه یا از قول شون زیاد شنیده بودم که امیرحسین رو مسخره می کردن و می گفتن: ماشین جنگیه ... بوی باروت میده ... توی عصر تحجر و شتر گیر کرده و ... .
ولی هیچ وقت حرف هاشون واسم مهم نبود ... امیرحسین اونقدر خوب بود که می تونستم قسم بخورم فرشته ای با تجسم مردانه است ... .
اما یه چیز آزارم می داد ... تنش پر از زخم بود ... بالاخره یه روز تصمیم گرفتم و ازش سوال کردم ... باورم نمی شد چند ماه با چنین مردی زندگی کرده بودم ... .
.
توی شانزده سالگی در جنگ، اسیر میشه ... به خاطر سرسختی، خیلی جلوی بعثی ها ایستاده بود و تمام اون زخم ها جای شلاق هایی بود که با کابل زده بودنش ... جای سوختگی ... و از همه عجیب تر زمانی بود که گفت؛ به خاطر سیلی های زیاد، از یه گوش هم ناشنواست ... و من اصلا متوجه نشده بودم ... .
.
باورم نمی شد امیرحسین آرام و مهربان من، جنگجوی سرسختی بوده که در نوجوانی این همه شکنجه شده باشه ... و تنها دردش و لحظه سخت زندگیش، آزادیش باشه ... .
زمانی که بعد از حدود ده سال اسارت، برمی گرده و می بینه رهبرش دیگه زنده نیست ... دردی که تحملش از اون همه شکنجه براش سخت تر بود ... .
.
وقتی این جملات رو می گفت، آرام آرام اشک می ریخت ... و این جلوه جدیدی بود که می دیدم ... جوان محکم، آرام، با محبت و سرسختی که بی پروا با اندوه سنگینی گریه می کرد ... .
.
اگر معنای تحجر، مردی مثل امیرحسین بود؛ من عاشق تحجر شده بودم ... عاشق بوی باروت ...
.
🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷
@Modafeaneharaam