eitaa logo
مدافعان حرم 🇮🇷
31.5هزار دنبال‌کننده
33.9هزار عکس
15.1هزار ویدیو
323 فایل
اینجا قراره که فقط از شهدا درس زندگی بگیریم♥ مطمئن باشین شهدا دعوتتون کردن💌 تاسیس 16اسفند96 ارتباط👇 @Soleimaniam5 https://gkite.ir/es/9987697 تبلیغ👇 https://eitaa.com/joinchat/2294677581C1095782f6c عنایات شهدا👇 https://eitaa.com/shahiidaneh
مشاهده در ایتا
دانلود
CQACAgQAAx0CUyYOlAACJnFhrkanZm4EnGL5gSIJCMLWPkHeeQACPQwAAv2_cVFUZ99vayGlRSIE.mp3
زمان: حجم: 12.05M
ترتیل سوره واقعه 🎙قاری: سید امیرحسین ساجدی #باهندزفری_استماع_بفرمایید @Modafeaneharaam
به نام یگانه خالق هستی عرض سلام و احترام 💠⬅️ ان شاء الله از امشب داستان واقعی و بسیار جذاب 🌺بدون تو هرگز🌺 رو شروع میکنیم. 💠ان شاءالله در مجموع هر روز حدود ۳ تا ۴ قسمت از داستان گذاشته خواهد شد. یاعلی
داستان واقعی✅🌺🌺✅ 🔵نویسنده: آقای سید طاها ایمانی 💠1⃣قسمت اول: مردهای عوضی همیشه از پدرم متنفر بودم ... مادر و خواهرهام رو خیلی دوست داشتم اما پدرم رو نه ... آدم عصبی و بی حوصله ای بود ... اما بد اخلاقیش به کنار ... می گفت: دختر درس می خواد بخونه چکار؟ ... نگذاشت خواهر بزرگ ترم تا 14 سالگی بیشتر درس بخونه ... دو سال بعد هم عروسش کرد ... اما من، فرق داشتم ... من عاشق درس خوندن بودم ... بوی کتاب و دفتر، مستم می کرد ... می تونم ساعت ها پای کتاب بشینم و تکان نخورم ... مهمتر از همه، می خواستم درس بخونم، برم سر کار و از اون زندگی و اخلاق گند پدرم خودم رو نجات بدم ... چند سال که از ازدواج خواهرم گذشت ... یه نتیجه دیگه هم به زندگیم اضافه شد ... به هر قیمتی شده نباید ازدواج کنی ... شوهر خواهرم بدتر از پدرم، همسر ناجوری بود ... یه ارتشی بداخلاق و بی قید و بند ... دائم توی مهمونی های باشگاه افسران، با اون همه فساد شرکت می کرد ... اما خواهرم اجازه نداشت، تنهایی پاش رو از توی خونه بیرون بزاره ... مست هم که می کرد، به شدت خواهرم رو کتک می زد ... این بزرگ ترین نتیجه زندگی من بود ... مردها همه شون عوضی هستن ... هرگز ازدواج نکن ... هر چند بالاخره، اون روز برای منم رسید ... روزی که پدرم گفت ... هر چی درس خوندی، کافیه ... 🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷 💠2⃣قسمت دوم: ترک تحصیل بالاخره اون روز از راه رسید ... موقع خوردن صبحانه، همون طور که سرش پاین بود ... با همون اخم و لحن تند همیشگی گفت ... هانیه ... دیگه لازم نکرده از امروز بری مدرسه ... تا این جمله رو گفت، لقمه پرید توی گلوم ... وحشتناک ترین حرفی بود که می تونستم اون موقع روز بشنوم ... بعد از کلی سرفه، در حالی که هنوز نفسم جا نیومده بود ... به زحمت خودم رو کنترل کردم و گفتم ... ولی من هنوز دبیرستان ... خوابوند توی گوشم ... برق از سرم پرید ... هنوز توی شوک بودم که اینم بهش اضافه شد ... - همین که من میگم ... دهنت رو می بندی میگی چشم... درسم درسم ... تا همین جاشم زیادی درس خوندی ... از جاش بلند شد ... با داد و بیداد اینها رو می گفت و می رفت ... اشک توی چشم هام حلقه زده بود ... اما اشتباه می کرد، من آدم ضعیفی نبودم که به این راحتی عقب نشینی کنم ... از خونه که رفت بیرون ... منم وسایلم رو جمع کردم و راه افتادم برم مدرسه ... مادرم دنبالم دوید توی خیابون ... - هانیه جان، مادر ... تو رو قرآن نرو ... پدرت بفهمه بدجور عصبانی میشه ... برای هر دومون شر میشه مادر ... بیا بریم خونه ... اما من گوشم بدهکار نبود ... من اهل تسلیم شدن و زور شنیدن نبودم ... به هیچ قیمتی ... 🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷 💠3⃣قسمت سوم: آتش چند روز به همین منوال می رفتم مدرسه ... پدرم هر روز زنگ می زد خونه تا مطمئن بشه من خونه ام ... می رفتم و سریع برمی گشتم ... مادرم هم هر دفعه برای پای تلفن نیومدن من، یه بهانه میاورد ... تا اینکه اون روز، پدرم زودتر برگشت ... با چشم های سرخش که از شدت عصبانیت داشت از حدقه بیرون می زد ... بهم زل زده بود ... همون وسط خیابون حمله کرد سمتم ...موهام رو چنگ زد و با خودش من رو کشید تو ... اون روز چنان کتکی خوردم که تا چند روز نمی تونستم درست راه برم ... حالم که بهتر شد دوباره رفتم مدرسه ... به زحمت می تونستم روی صندلی های چوبی مدرسه بشینم ... هر دفعه که پدرم می فهمید بدتر از دفعه قبل کتک می خوردم ... چند بار هم طولانی مدت زندانی شدم ... اما عقب نشینی هرگز جزء صفات من نبود ... بالاخره پدرم رفت و پرونده ام رو گرفت ... وسط حیاط آتیشش زد ... هر چقدر التماس کردم ... نمرات و تلاش های تمام اون سال هام جلوی چشم هام می سوخت ... هرگز توی عمرم عقب نشینی نکرده بودم اما این دفعه فرق داشت ... اون آتش داشت جگرم رو می سوزوند ... تا چند روز بعدش حتی قدرت خوردن یه لیوان آب رو هم نداشتم ... خیلی داغون بودم ... بعد از این سناریوی مفصل، داستان عروس کردن من شروع شد ... اما هر خواستگاری میومد جواب من، نه بود ... و بعدش باز یه کتک مفصل ... علی الخصوص اونهایی که پدرم ازشون بیشتر خوشش می اومد ... ولی من به شدت از ازدواج و دچار شدن به سرنوشت مادر و خواهرم وحشت داشتم ... ترجیح می دادم بمیرم اما ازدواج نکنم ... تا اینکه مادر علی زنگ زد ... ⬅️ادامه دارد... @Modafeaneharaam
4.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 استوری | حاج قاسم سلیمانی: اگر بخواهد روحانیت شیعه یک نمایشگاه از خودش بروز بدهد؛ بگوید این حاصل من است؛ به نظر من آن نمایشگاه؛ یک نظر و یک جا، دفاع مقدّس است. 👈 در بعد انسانی، اخلاقی، رفتاری، دینی، آن جامعه‌ی امام زمانی، آخرالزمانی، دفاع مقدس است. 🏴 ۲۸ روز تا دوّمین سالگرد 💔 @Modafeaneharaam
☺️ سلام☺️ (قسمت شده باهم یه کربلا بریم)🕌 دلت هوایی شده!؟یه یاعلی بگی خدابرات پولشم جور میکنه👌 شب جمعه تو کربلاچقدر بی نظیره.😘 تاریخ حرکت بعدیمون ازمشهد۱۴۰۰/۱۰/۱۵ ۷شب بایک سفر رویایی باهم هستیم: ۴شب کربلا،۳شب نجف،۱شب سامراء وزیارت کاظمین. قیمت هرنفرم میزنیم۶/۹۰۰/۰۰۰ تومان که همه اقشار بتونن بیان. اقساطشم اینه:👇👇 ۳میلیون میدی الباقی۱۰فقره چک ۴۴۰/۰۰۰تومان پرداخت میکنی. هوایی میریم زمینی میایم. --------------------------------------------------- قیمت فول برد هم که حسابی از زائرمون تحویل بگیریم۷/۵۰۰/۰۰۰تومان. اقساط هم داره: ۳/۰۰۰/۰۰۰میلیون نقدیشه الباقیشم۱۰فقره چک ۵۰۰/۰۰۰تومان. هوایی میریم باقطاربرمیگردیم. --------------------------------------------------- این تور محاسبش بادلار۲۸/۰۰۰تومان. عوارض فرودگاهی و تست کرونا هزینش باخودتون. ثبت نام ازهمه شهرها انجام میدیم... گروه زیارتی حریم بهشت همیشه همراه شماست🥰 شماره واتساپ هم: 09058515950
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ بیا، ڪه بی‌تو به جان آمدم ز تنهایی نمانده صبر و مرا بیش ازین شڪیبایی بیا، ڪه جان مرا بی‌تو نیست برگ حیات بیا، ڪه چشم مرا بی‌تو نیست بینایی.. 🤲اَللّٰهُمَّ عَجِّلِ لْوَلیِّکَ الْفَرَجْ🤲 🌹تعجیل درفرج صلوات🌹 @Modafeaneharaam
🍁 پیامبر مهربانی صلوات الله علیه: 🍂 در پیشگاه خداوند تعالی، نشستن مرد در کنار همسر خود، از اعتکاف در این مسجد من محبوبتر است. #حدیث_روز @Modafeaneharaam
#شهید_مهدی_قاضی_خانی🔻 «بیشتر وقتش راصرف بسیج میکرد،میگفت:من مدیون پایگاه بسیجم! اگر بچه‌های بسیج، رفقای من نبودند. من بارها منحرف شده بودم و راهم کج شده بود!» #شهادت: ۹۴/۹/۱۶ - حلب #مزار:قرچک #سالروز_شهادت @Modafeaneharaam
#اطلاع_رسانی 🌹مراسم ششمین سالگرد شهادت مدافع‌ حرم شهید سید مجتبی ابوالقاسمی 🎙سخنران: حجت‌الاسلام محمدامین انصاری 🎤مداح: کربلایی رضا غیاثی 📆سه‌شنبه ۱۶ آذر ۱۴۰۰ ⏰ساعت ۲۱ #دزفول_قدمگاه‌امام‌رضا(ع) @Modafeaneharaam
🔰 لوح | ۱۶ آذر متعلق به دانشجوی ضدآمریکاست 🔻 رهبر انقلاب اسلامی در روایتی از دلیل تظاهرات دانشجویان در ۱۶ آذر سال ۱۳۳۲می‌گویند: جالب است توجه کنید که ۱۶ آذر در سال ۳۲ که در آن سه نفر دانشجو به خاک و خون غلتیدند، تقریباً چهار ماه بعد از ۲۸ مرداد اتفاق افتاده؛ یعنی بعد از کودتای ۲۸ مرداد و آن اختناق عجیب - سرکوب عجیب همه‌ی نیروها و سکوت همه - ناگهان به وسیله‌ی دانشجویان در دانشگاه تهران یک انفجار در فضا و در محیط به وجود می‌آید. چرا؟ چون نیکسون که آن وقت معاون رئیس جمهور آمریکا بود، آمد ایران. به عنوان اعتراض به آمریکا، به عنوان اعتراض به نیکسون که عامل کودتای ۲۸ مرداد بودند، این دانشجوها در محیط دانشگاه اعتصاب و تظاهرات میکنند، که البته با سرکوب مواجه میشوند و سه نفرشان هم کشته میشوند. حالا ۱۶ آذر در همه‌ی سالها، با این مختصات باید شناخته شود. ۱۶ آذر مال دانشجوی ضد نیکسون است، دانشجوی ضد آمریکاست، دانشجوی ضد سلطه است. ۱۳۸۷/۰۹/۲۴ @Modafeaneharaam