"بسم رب الشهداء و الصدیقین"
◀ دعـا کـن فـقـط!
هر شـب وسـطِ های های گریه هایش😢می زد روی شانه ام:
"رفیق! دعا کن منم این طور شهید بشم💔" ؛ .
وقتی از ارباً اربا شدن علی اکبر (ع) می خواند😔،
وقتی از گلوی بریده ی حضرت علی اصغر (ع) می گفت😔،
وقتی از جدا شدن دستان حضرت عباس (ع) می گفت😭،
.
وقتی از بی سر شدن امام حسین (ع) ضجه می زد😭 و .
حتی از اسارت حضرت زینب (س)😔.
یک شب از دستش کلافه شدم، بهش توپیدم: .
"مسخره کردی ما رو هر شب هر شب دوست داری یه شکلی #شهید بشی!😑
.
لبخندی زد و گفت: "حاجی، دعا کن فقط! 😇🙏"
برشی از کتاب #سربلند
شهید محسن حججی 🌹
@Modafeaneharaam
💠✨💠✨ ✨💠✨💠✨
حضرت مهدی (عج) فرمودند:
❤ما در رعایت حال شما کوتاهی نمی کنیم و یاد شما را از خاطر نبرده ایم ❤
✨ای دوست قبولم کن و جانم بِسِتان
مستم کن و وَز هر دو جهانم بِسِتان✨
همراهان گرامی؛ برای طرح سه شنبه های مهدوی و خرید نذر فرهنگی📗کتاب شهید ابراهیم هادی؛ به مبلغ ۴میلیون تومان بودجه نیازمندیم🌹 و از شما بزرگواران درخواست حمایت مالی داریم
حتی از حداقل ترین مبلغ ۱۰۰۰ تومان
تا مبالغ بالاتر به اندازه وسع و توانتان 🙏
هر قدمی که برای ظهور مولای عصر(عج) بر می داریم را نظاره میکند
حامی🌷سه شنبه های مهدوی🌷 باشیم
تا قطره ای از دریای محبت دوست را بچشیم و برکتش را دریافت کنیم✨
💳شماره کارت 🔸فاطمه سلیمی
☑ 6273811137311939
عزیزان همراه لطفا ازفیش واریزی خودتون یه تصویر به این ایدی بفرستید 👇
@yaabufazel
💠✨💠✨ ✨💠✨💠✨
YEKNET.IR - heydar kamse shabe 4 muharram 97.mp3.mp3@Maddahionlin
زمان:
حجم:
8.02M
🔳 #روضه سوزناک #محرم
🌴روضه احساسی طفلان حضرت زینب
🌴به کعبه روی نهادم طواف روی تو کردم
🎤 #حیدر_خمسه
👌بسیار دلنشین
@Modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
ختم #صلوات به نیت:⏬ شهید مرتضی دشیری🌹 هدیه به حضرت زهرا (سلام الله علیها) و برای سلامتی و تعجیل د
جمع کل صلوات:
🌹8,555🌹
انشالله همگی حاجت روا بشین❤
التماس دعا🙏
🏴 «بسم رب الکریم(ع)» 🏴
السلام علیک یاحسن بن علی(ع)💔
امشب و فردا شب، شبِ #آقازاده های امام حسن مجتبی(ع)هست😭😭
تموم سال میگیم حسین
جااانم حسین
اما بی انصافیه امشب و فردا شب نریم در خونه امام حسن(ع) در بزنیم😔😔
یه حرفی همین دیروز یه اهل تسنن بهم زد
گفت شما برای امام حسین(ع) سنگ تموم میزارین چرا برای امام حسن(ع) اینجور مراسم نمیگیرین....⁉️
من جوابشو دادم
اما خودمونیم کریم اهل بیت خیلی غریبه........😔💔💔💔
امام حسنیااااا
امشب و فرداشب برای یتیمای امام مجتبی(ع) کم نزاریم☝️
#امشب_از_امام_حسن_علیه_السلام_برات_کربلا_بخواهید✨
┄┅─✵🕊✵─┅┄
@Modafeaneharaam
┄┅─✵🕊✵─┅┄
مدافعان حرم 🇮🇷
مدت کوتاهی بود که یه خانواده با ايمان، يه قطعه زمین به هيئت فاطميون اهدا كرده بودند👌.
دو هفته شب و روزِ همه بچهها شده بود اينكه هرجوری که شده اونجا را برای برنامه #محرم برسونیم.▪️
به مدد اهلبیت (علیهمالسلام) از یه خرابه و ساختمون نیمهکاره، یه خیمه زیبا و گرم و نرم برای مراسمات آماده شد. تا شب پیشواز محرم همچی آماده شد.
یه بارون سیلآسا و پیشبینی نشده کارمون را تحتالشعاع قرار داد⚡️. رفتم هیئت دیدم چندتا ازر بچهها دارن فرشها رو جمع میکنند. آب کل هئیت رو برداشته بود😫. و یه نفر بالای داربست شروع کرده به بستن چادرها و پلاستیکهای سقف. آره، علیرضا بود.
بعد از درست کردن سقف از داخل رفتیم روی پشتبام و از رو چادر برزنتها رو مرتب کردیم و کل قسمتها رو زیر بارون، پلاستیک یه تیکه کشیدیم. نمیدونم برا ناهار اومدیم پایین یا اصلاً ناهار خوردیم یا نه❗️. ساعت حولوحوش چهار بود که علی گفت: «دیگه نمیتونم سر پا وایستم». دیشب نخوابیده بود، از صبح زود هم سر داربست. بهش گفتم: «برو چند ساعت خونه استراحت کن، بقیهش رو با بچهها انجام میدن🙂». رفتش پایین که بره استراحت کنه؛ الان مشکل فرش بود. چون همه فرشها خیس شده بود😓. علی رفت، اما نیمساعت بعد با یه پیکانبار فرش اومد. کلاً با خستگی بیگانه بود. خندیدم بهش و گفتم ...
اون محرم برا من و علی شد سینهزدن رو سر داربستها....
هر شب بارونی باید میرفتیم بالا، آبهایی که روی پلاستیکها و چادرها جمع میشد رو خالی میکردیم، با پارچ و دستهای یخ کرده❄️. همون بالا زیر آسمون صدای هیئت هم میومد. هم سینه میزدیم، هم گریه میکردیم😭. خیلی سرد بود، اما اشکامون برای ارباب گرممون میکرد. عجب محرمی بود....✨
#شهيد_مدافع_حرم
عليرضا جيلان 🌹
@Modafeaneharaam