روزی که قرار اعزام بود سوار اتوبوس شدم و چشمم به شهید جواد محمدی افتاد سلامی کردم کنارش نشستم ....خوش و بشی کردیم از کودکش گفت که دو روزه است😊 والان امده بره به منطقه این بزرگوار تا تهران وتا دمشق وتا حلب ونهایتا خانطومان با هم بودیم خیلی خوش گذشت 🌺یادمه به جواد گفتم چند روز قبل با دوستان رزمنده بهشت رضا بودم و به شهدای مدافع حرم هم سری زدم ...که یکی از دوستان اون گوشه .....محل فعلی قبر مطهر جواد ......را نشان داد و گفت این جای من است.😔
....من این داستان را برای جواد گفتم بسیار برآشفت و ناراحت شد گفت اونجا فقط جای من است😤ومن جدی نگرفتم .......گذشت وجواد شهید شد من برای مراسم چهلمش ایران رسیدم اول بهشت رضا یاد این داستان افتادم ....و با کنجکاوی به سمت مدافعین حرم رفتم از چیزی که میدیدم شوکه شدم وجا خوردم😳 ....جواد با آرامش تمام در جایی که خودش گفته بود با شکوه هر چه تمام تر آرمیده بود😭
راوی همرزم شهید مدافع حرم
جواد محمدی🌹
@Modafeaneharaam
4.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#استاد_رائفی_پور 🎤
بعضی جاها #امام_زمان (عج) نمیزارن گناه کنی...‼️
@Modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
#شھـید_محسن_حاجی_حسنی #قسمت_بیست_وهفتم 🌱🍃 اتاق محسن دوازده مترمربع بیشتر نبود. شاگردهایش گوش تا گ
❤️ بسم رب الشھـدا ❤️
#شھـید_محسن_حاجی_حسنی
#قسمت_بیست_وهشتم
❤️ هرکس را که طالب می دید، دلش را گرم می کرد و برنامه پیشرفت را جلوی پایش می گذاشت.
به شاگردهایش پروبال می داد. به هیچ کس نمی گفت که تو استعداد نداری.
🌺 همیشه می گفت :
_ حنجره شماها یک عضله ست، یک ماهیچه. هرچقدر بهش رسیدگی کنید آمادگی پیدا می کنه وهرچقدر رسیدگی نکنید ضعیف می شه.
هیچ فنی را پیش خودش نگه نمی داشت.
همه را ریخته بود وسط. دوست داشت بچه ها بیشتر و بیشتر بدانند.
🌼افتاده بود.
نمی گفت من که نفر اول جهان شدم را با آدم های تازه کار و ناشی چه کار؟!
می نشست به خیلی ها تجوید و نکات ابتدایی را یاد می داد.
🌟💫گاهی برای اصلاح حمد و سوره مردم، مدت ها وقت صرف می کرد. جایش همیشه دم ِ در ِ اتاق بود.
خودش چای می ریخت و پذیرایی می کرد.
🔮 کم کم از همان اتاق دوازده متری، نفرات اول مسابقات کشوری قرآن بیرون آمدند.
محسن، حواسش بود رتبه های ریز و درشت، بچه هارا به خود مشغول نکند و از راه نمانند.
💎 می خواست خودشان را باور کنند اما خیال برشان ندارد اینجا که رسیده اند نوک قله است.
دوست داشت شاگردهایش هرکدام برای خودشان استاد بشوند.
🎀بشوند مرکزی برای ترویج قرآن، با همه ابعادش.
ادامه دارد...
@Modafeaneharaam
#شھید_محسن_حاجی_حسنی
#قسمت_بیست_ونهم
🎀 دوست نداشت بچه ها دیر به کلاس برسند و نکات گفته شده از دستشان برود.
🐝 بچه های کوچک که شلوغ می کردند، کافی بود محسن سکوت کند. آن وقت شصت شان خبردار می شد و از فرط دوست داشتن، سکوت می کردند.
نمی خواستند از چشم آقا معلم بیفتند.
🐛 آنقدر جاذبه داشتند که نیازی به سخت گیری با شاگردهایش نداشت.
همین دوست داشتن بود که تمرین های سخت را برای بچه ها آسان می کرد.
گاه می شد که محسن با سماجت، روی یک جمله چهارکلمه ای می ایستاد و می دیدند ساعت هاست که دارند همان را تکرار و اصلاح می کنند.
🍁🍂 همیشه به بچه ها تاکید می کرد از مدرسه و دانشگاه شان غافل نشوند محفلش جمع باسوادها بود. خیلی از شاگردهایش دانشجوی گرایش های مختلف مهندسی بود.
🔶🔸بین شاگردهایش یک جور حس رقابت سالم ایجاد کرده بودند.
اگر رتبه نمی آوردند ناراحت نمی شد. نمیگذاشت خودشان هم غصه بخورند.
🔻🔺اما اگر کسی رتبه ای می آورد، محسن خوشحال می شد و طالب شیرینی.
تکیه کلامش آنها وقت ها این بود :
✓ _ هوالباقی و انت الفانی! ☺️
ادامه دارد...
@Modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
ختم #صلوات به نیت:⏬ شهید مدافع حرم محمد تقی حسینی🌹 لشکر فاطمیون✌️ هدیه به حضرت زهرا (سلام الله علی
جمع کل صلوات:
🌹16, 662🌹
انشاءالله همگی حاجت روا بشین❤
التماس دعا✨