سر قبر نشسته بودم … باران می آمد.
روی سنگ قبر نوشته بود: شهید مصطفی احمدی روشن ….
از خواب پریدم.
مصطفی ازم خواستگاری کرده بود، ولی هنوز عقد نکرده بودیم.
بعد از ازدواج خوابم را برایش تعریف کردم.
زد به خنده و شوخی گفت : بادمجون بم آفت نداره…
ولی یه بار خیلی جدی ازش پرسیدم که :کی شهید می شی مصطفی؟ مکث نکرد، گفت : سی سالگی …
باران می بارید شبی که خاکش می کردیم…
@modafeaneharaam
روح الله خدمت حضرت آقا رفته بود😍
از قرار ، آقا به او فرموده بود چه قد رعنایی داری. 😊
بچه کجا هستی؟ 🍃
پسرم هم گفته بود بچه آمل هستم. ☺️
بعد حضرت آقا به سر پسر شهیدم دست میکشند
و به روح الله میگویند: «دانه بلند مازندران!» 😅☺️
خاطره ای از مادر شهید حاج روح الله سلطانی 🍃🌹
مدافعان حرم
🍃👇 join 👇🍃
@modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
فرزنـد شهید مدافـع حرم مهـدی حیدری که قبل از رفتن پدرش
از او سوغاتی میخواهد....😔
هدایت شده از جشنواره مردمی فیلم عمار
2.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽پخش مستند #سایهی_نابودی
کاری از مرکز رسانهای فاطمیون و مرکز مستند حقیقت
🌀تهیه کننده و کارگردان : ساسان فلاحفر
♦️به مناسبت سالروز تاسیس لشکر همیشه پیروز فاطمیون
🔹یکشنبه 23 اردیبهشت
🕢ساعت 19:30
📺شبکه 2 سیما
❇️ @AmmarFest
مدافعان حرم 🇮🇷
شهیـد مدافـع حــرم🍃 پزشک محمدحسـن قاسمی🌹
ده ماه بود که میرفت سوریه و دو ماه یکبار میآمد مرخصی. دفعه آخر در ماه مبارک رمضان یک زخمی را تحویل گرفته بود که بیاورد تهران تحویل بدهد. چون در تهران آمبولانسی🚑 که برای تحویل مجروح آمده بود امکانات لازم را همراه نداشت که زخمی را تحویل بگیرد. خودش هم پیاده میشود و با تجهیزاتی که از سوریه آورده بود او را به بیمارستان میرساند و نمیتواند با هواپیما برگردد.
چند روزی اینجا بود. مرتب زنگ میزد و سوال میکرد که پرواز چه شد✈️دل تو دلش نبود که برود... به او میگفتیم حالا که هواپیما آماده نیست چند روز بیشتر بمان پیش ما. همان موقعی بود که درگیریهای حلب شدید شده بود. 💣
میگفت بچههای ما الان دارند توی حلب لت و پار میشوند ما بیائیم اینجا دنبال خوش گذرانی؟!...
@modafeaneharaam