ﻣﯽ ﺩﺍﻧﻨﺪ ﮐﻪ
"ﻣﻬــــــﺪﯾﻪ " ﺍﺳﻢ ﻣﮑﺎﻥ ﺍﺳﺖ
ﻭ " ﻓﺎﻃﻤﯿــــﻪ" ﺍﺳﻢ ﺯﻣﺎﻥ؛
ﺍﻣﺎ ﺍﯾﻤــــﺎﻥ ﺩﺍﺭﻡ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺯﻭﺩﯼ ﻫﺎ ...
" ﻣﻬــــﺪﯾﻪ " ﺍﺳﻢ ﺯﻣﺎﻥ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ
ﻭ " ﻓﺎﻃﻤﯿــــﻪ" ﺍﺳﻢ ﻣﮑﺎﻥ ...
ﺍﻥ ﺷﺎﺀﺍﻟﻠﻪ ...
ﺍﻟﻠﻬــــﻢ ﻋﺠﻞ ﻟﻮﻟﯿﮏ ﺍﻟﻔــــﺮﺝ🌹🍃
مدافعان حرم 🇮🇷
#وصیتنامه
خواهر عزیزم
هرگاه خواستے از #حجاب خارج شوے و لباس اجنبے را بپوشے به یاد آور که #اشک_امام_زمانت را جارے میکنے به خون هاے پاکے که ریخته شد براے حفظ این وصیت #خیانت میکنے به یاد آر که غرب را در #تهاجم فرهنگے اش یارے میکنے و #فساد را منتشر میکنے و توجه #جوانے که صبح و شب سعے کرده نگاهش را حفظ کند #جلب میکنے به یاد آر حجابے که بر تو #واجب شده تا تو را در حصن نجابت #فاطمے حفظ کند تغییر میدهے ...
تو هم #شامل_آبرویے بعد از همه این ها اگر #توجه نکردے (متنبه نشدے)
هویت #شیعه را از خودت بردار (دیگه اسم خودتو شیعه نزار)
#شهید_علاء_حسن_نجمه
#تراب_الحسین
#خاک_حسین ❣
✨به محفل #شهدا بپیوندید 👇✨
http://eitaa.com/joinchat/187826187C2b11ee4954
1.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#دل_نوا
#مناجات
.
یابن الحسن (عج)
تو چراغِ دل منی
گُلِ باغِ دلِ منی
تو همه حاصلِ منی
نشوی از چه یارِ من...
.
.
.
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
#مداح_شهید_حاج_سید_مجتبی_علمدار
@modafeaneharaam🌹
🔻گفتم کجا، گفتا دمشق
گفتم چرا، گفتا که عشق
گفتم وَ کِی، گفتا که حال
گفتم بمان، گفتا محال
🔻گفتم مرو، گفتا که لا
برپاست آنجا کربلا
باید ولی یاری کنم
زینب علمداری کنم
🔻گفتم چه داری با حسین
گفتا وفای عهد و دِین
گفتم حرامی بسته راه
گفتا که زینب بیپناه
🔻گفتم که راه چاره چیست
گفتا فقط آزادگیست
گفتم مرو خوبم ز دست
گفتا که زینب بیکَس است
🔻گفتم خطر دارد بسی
گفتا چرا دلواپسی
گفتم که جان باید دهی
گفتا که دارم آگهی
🔻گفتم چرا پس میروی
گفتا به برهانی قوی
گفتم چه آن برهان توست
گفتا همان عهد نخست
🔻گفتم که منظورت چه است
گفتا، ازل، عهد الست
زان دم که گفتیمش بلی
شد سهم شیعه کربلا
🔻او آفرید از اینهمه
ما را به عشق فاطمه
در آن سحرگاه خیال
از ابر عشق و شور و حال
🔻بارید باران از جنون
شد خاک شیعه گِل ز خون
گفتم که یعنی شیعه چیست
گفتا به زهرا واله گیست
🔻گفتم تو را در سینه چیست
گفتا که شور عاشقیست
گفتم که این شور از کجاست
گفتا ز عشق کربلاست
🔻گفتم چه باشد کربلا
گفتا همه عشق و ولا
گفتم چه داری آرزو
گفتا به خون گیرم وضو
🔻گفتم کجا خوانی نماز
گفتا که با مهدی حجاز
گفتم دریغا روی تو
خونین شود گیسوی تو
🔻گفتا خوشا گلگون شدن
چون لاله رنگ خون شدن
گفتم تویی آخر جوان
بهر دل مادر بمان
🔻گفتا که باید رفتنم
گلگونکفن پوشد تنم
گفتم مرو، گفت الوداع
گفتم چرا، گفتا دفاع
🔻گفتم کجا، گفتا حرم
از دختر پیغمبرم
من شیعهام اهل ولا
باید روم تا کربلا
🔻باید که جان بازم به عشق
در کربلایی چون دمشق
من شیعهام لبریز درد
کی من هراسم از نبرد
🔻بر یاس نیلی گشته فام
گیرم عدو را انتقام
گفتم بگو از عشق خاص
گفتا که سیلی خورده یاس
گفتم که محبوبت که است
گفت او که پهلویش شکست
🔻گفتم که زهرا کیست او
گفتا که سیلی خورده رو
گفتم که سیلی زد به او
گفت هر که حیدر را عدو
🔻گفتم بگو اسرار عشق
گفتا که سر بر دار عشق
گفتم تو را کِی عیش و نوش
گفتا علم گیری به دوش
🔻گفتم چرا آشفتهای
گفتا غم بنهفتهای
گفتم بگو بنهفته غم
گفتا حرامی و حرم
🔻گفتم چه بُغضت در گلو
گفتا غم معجر و مو
گفتم چه جویی در دمشق
گفتا که جانبازی به عشق
🔻گفتم مرو با ما بمان
آنجا نمییابی امان
گفتا امان در کربلاست
خوش شیعه را رنج و بلاست
🔻گفتم چه خواهی یاس را
گفتا شدن عباس را
گفتم سرت از تن جدا
گردد به دست اشقیا
گفتا فدای فاطمه
پا و سر و دستم همه
🔻گفتم اگر گردی هلاک؟
صد پاره تن افتی به خاک ؟
گفتا که میگردم شهید
در پیش زهرا روسفید
#کلنا_عباسک_یا_زینب