eitaa logo
مدافعان حرم 🇮🇷
31.5هزار دنبال‌کننده
33.9هزار عکس
15.1هزار ویدیو
323 فایل
اینجا قراره که فقط از شهدا درس زندگی بگیریم♥ مطمئن باشین شهدا دعوتتون کردن💌 تاسیس 16اسفند96 ارتباط👇 @Soleimaniam5 https://gkite.ir/es/9987697 تبلیغ👇 https://eitaa.com/joinchat/2294677581C1095782f6c عنایات شهدا👇 https://eitaa.com/shahiidaneh
مشاهده در ایتا
دانلود
داستان پسرک فلافل فروش🌹 ميگويند اگر ميخواهي شيعه‌ي واقعي آقا ابا عبدالله را بشناسي سه بار در مقابل او نام مقدس حسين را بر زبان جاري كنيد. خواهيد ديد كه محب و شيعه‌ي واقعي حالتش تغيير كرده و اشك در چشمانش حلقه ميزند. شدت علاقه و محبت هادي به امام حسين(ع)وصف‌ناشدني بود. او از زماني كه خود را شناخت در راه سيد و سالار شهيدان قدم بر ميداشت. هادي از بچگي در هيئت‌ها کمک ميکرد. او در کنار ذکرهايي که هميشه بر لب داشت، نام ياحسين را تکرار ميکرد. واقعاً نميشود ميزان محبت او را توصيف كرد. اين سال هاي آخر وقتي در برنامه‌هاي هيئت شركت ميكرد، حال و هواي همه تغيير ميكرد. يادم هست چند نفر از كوچكترهاي هيئت ميپرسيدند: چرا وقتي آقا هادي در جلسات هيئت شركت ميكند، حال و هواي مجلس ما تغيير ميكند؟ ما هم ميگفتيم به خاطر اينكه او تازه از كربلا و نجف برگشته. اما واقعيت چيز ديگري بود. محبت آقا ابا عبدالله بال گوشت و پوست و خون او آميخته شده بود. او تا حدودي امام حسين را شناخته بود. براي همين وقتي نام مبارك آقا را در مقابل او ميبردند اختيار از كف ميداد. وقتي صبح‌ها براي نماز به مسجد ميآمد. بعد از نماز صبح در گوشه‌اي از مسجد به سجده ميرفت و در سجده كل زيارت عاشورا را قرائت ميكرد. هادي هر جا ميرفت براي هيئت امام حسين هزينه ميكرد. درباره‌ي هيئت رهروان شهدا كه نوجوانان مسجد بودند نيز هميشه جزء بانيان هزينه‌هاي هيئت بود. زماني که هادي ساکن نجف بود، هر شب جمعه به کربلا ميرفت. در مدت حضور در کربلا از دوستانش جدا ميشد و خلوت عجيبي با مولای خود داشت. خوب به ياد دارم که هادي از ميان همه‌ي شهداي كربلا به يك شهيد علاقه‌ی ويژه داشت. بعضي وقت ها خودش را مثل آن شهيد ميدانست و جمله ي آن شهيد را تكرار ميكرد. هادي مي گفت: من عاشق جون، عالم آقا ابا عبدالله هستم. جون در روز عاشورا به آقا حرف‌هايي زد كه حرف دل من به مولا است. او از سياه بودن و بدبو بودن خودش حرف زد و اينكه لياقت ندارد كه خونش در رديف خون پاكان قرار گيرد. من هم همينگونه‌ام. نه آدم درستي هستم. نه... در اين آخرين سفر هادي مطلبي را براي من گفت كه خيلي عجيب بود! هادي ميگفت: يك بار در نجف تصميم گرفتم كه سه روز آب و غذا كمتر ً بخورم يا اصلا نخورم تا ببينم مولای ما امام حسين در روز عاشورا چه حالي داشت. اين كار را شروع كردم. روز سوم حال و روز من خيلي خراب شد. وقتي خواستم از خانه بيرون بيايم ديدم چشمانم سياهي ميرود. من همه جا را مثل دود ميديدم. آنقدر حال من بد شد كه نميتوانستم روي پاي خودم بايستم. از آن روز بيشتر از قبل مفهوم كربلا و تشنگي و امام حسين را ميفهمم. داستان شهيد هادي ذولفقاري🌹
🌹بسم الله الرحمن الرحمن الرحيم🌹
از عرش خدا بانگ منادی آمد🌹 یعنی که زمان عیش و شادی آمد🌹 نور دل حضرت جواد آمده است🌹 میلاد پر افتخار هادی علیه السلام آمد🌹 ولادت امام هادی علیه السلام مبارک باد🌹 @modafeaneharaam
دستے تڪـان دادے و این آخـــرین تــصویـــر تــو بود، تصویرے ڪــہ  مے شود قابش ڪرد و  تمـام عــــمـــر بہ آن نگـــاه ڪــرد و خستہ نشد. #شهید_رضا_سنجرانی ❤️ #شهید_حسن_قاسمی_دانا ❤️ #شادی روح#شهدا🌺صلوات🌺
مدافعان حرم 🇮🇷
دستے تڪـان دادے و این آخـــرین تــصویـــر تــو بود، تصویرے ڪــہ  مے شود قابش ڪرد و  تمـام عــــمـــ
بگذار اهل ظــاهر در ، جــــز و نبینند؛ ما این را دری از درهای مے‌دانیم ڪہ خداوند جز بر خاصه‌ی اولیای خویش نمی‌گشاید و اینچنین، حال ما حال عــــاشقی است ڪہ بہ سوے معشوق می‌رود. ڪجا دانند حال ما سبڪباران ساحل‌ها؟ 👈برگرفته ازمقاله "به سوی معشوق" اوینی روح 🌺صلوات🌺
#چادرانه 🍃 زیبـ🌸ـاترین پنجره‌ی دنیـ🌏ـا، قاب چـ✨ـادر توست! وقتی چادرت را ڪمی|🌼 روی صورتت می ڪشی|💜 و با غـرور تمــام|😌 از انبــوه نـگاه نـامحرمان|👀 عبور میکنی|🚶♀ #بانوی_محجــوب💚✨ @modafeaneharaam
⭕️ توجه ⭕️ از الآن تا عــــید بـــزرگ غدیر 😍 پویش همگانی پــــروفایل عیـــد غدیر راه انداخـــته ایم ... 🍃 امیـــدوارم شرکـــت کنین در این پویش☺️ پروفایلمون رو "غـــدیری ام" می کنیم 🍃🌺 #غدیری_ام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
لباسهای خیس بہ تنمون سنگینے مےڪرد ...😞 ستون گردان پایین ارتفاع زیر پای عراقےها بود . همهمہ ے بسیجےها میان رعد و برق و شر شر باران🌧 گم شده بود ... حالا گونےهایـے رو ڪہ عراقےها پلہ وار زیر ڪوه چیده بودند از گل و لاے لیز شده بود و اسباب دردسر ...😣 بچہ ها از ڪت و ڪول هم بالا مےرفتند ڪہ از شر باران خلاص بشند و خودشان را بہ داخل غار بزرگ زیر قلہ برسونند . انگار یہ گونے ،جنسش با بقیہ فرق داشت . لیز و سُر نبود ...🤔 بسیجےها پا روش ڪہ مےگذاشتند ، مے پریدند اون ور آب و بعد داخل غار . اما گونے هر از گاهی تڪون میخورد !!😳 شاید اون شب هیچ بسیجےاے نفهمید ڪہ علے آقا ، فرمانده شون پلہ شده بود براے بقیہ ... 😔یڪے دو نفر هم ڪہ متوجه شدیم ، دم غار ، اشڪهامون با بارون قاطے شده بود .😭💚 🌷🍃🌷 @modafeaneharaam 🌹🌹🌹🌹🌹
👈مبادا فراموش ڪنیم !!👉 👈روزے عدہ اے جوانے خود را دادند؛ تا ما بتوانیم جوانے ڪنیم ...👌 🌸🌼سلام بر علے اڪبرهاے امام زمان (عج) ڪہ نسل جوان ما را رو سفید ڪردند @modafeaneharaam
 🍀🍃🍀 بهش گفتند : آقا ابراهیم چرا جبهہ رو ول نمیڪنے بیایـے دیدار امام خمینے؟! برگشت گفت : ما رهبری را برای تماشا نمیخواهیمـ برای اطاعت میخواهیمــــ شهید ابراهیمـــ هادی🍃 @modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا