✍فرازی از وصیتنامه
🟠شهید مدافعحرم #جانمحمد_علیپور🌹
این کافران نبودند که خیمه امام حسین علیهالسلام را به آتش کشیدند؛ بلکه دیندارانی بودند که از دین، به غیرِ نام هیچ نفهمیده بودند. بارالها! مرا از آنانی قرار دِه تا دینداریام بر پایه معرفت استوار باشد و با بصیرت در فتنههای روزگار که مَرد و نامرد از هم جدا میشوند، در صف حسین دورانم جان ببازم.
@Modafeaneharaam
6.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔶 لافِ انتظار زدن، آسان است...
#ببینید فرج امام زمان کی اتفاق میافته؟
🔸استاد شجاعی
#درس_اخلاق
@Modafeaneharaam
4.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📣 هر کجای ایران عزیز که هستید، آثار منتخب #دوازدهمین_جشنواره_مردمی_فیلم_عمار را رایگان و با اینترنت نیمبها ببینید.
📆 علاقهمندان میتوانند با مراجعه به سایت عماریار آثار منتخب جشنواره عمار را رایگان با اینترنت نیمبها تماشا کنند.
⏰ تماشای آثار ۲۴ ساعت پس از شروع هر سانس ادامه دارد.
🎥برای تماشا از لینک زیر اقدام کنید🔻
🌐 b2n.ir/fest12
🎁 کد تخفیف خرید اشتراک عماریار و دسترسی به هزاران ساعت فیلم و مستند جذاب و سالم: ammarfest12 😍
✅ برای عضویت در خانواده #عماریار، مرجع عرضه آثار جبهه فرهنگی انقلاب روی لینک زیر بزنید👇
🆔 https://eitaa.com/joinchat/1460338702C7e130ac336
👒💚!'••
#حیا
آیا می دانید "حیا" چیست ؟
حیا آن است که :↓🍃
وقتی در هنگام ضرورت بیرون می روید🚶♀
چشمان خود را به پایین بدوزید
حیا آن است که :↓💡
وقتی در هنگام ضرورت با نامحرم سخن گفتید😐
صدای خود را نازک نکنید🍋
حیا آن است که :↓🙃
در جلو نامحرمان نخندید😇
حیا آن است که باحجاب باشیم😍
@Modafeaneharaam
12.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گفتند سلیمانی را تحویل بدید تا تحریمهای بانکی را برداریم ، دولت وقت رفت تعهد داد و مجلس هم تصویب کرد... #محاکمه_حسن_روحانی
@Modafeaneharaam
«یا حضرت ام البنین (س)»
به مناسبت فرارسیدن وفات حضرت ام البنین (س)
همایش تکریم مادران شهدا
سخنران: امیر سرتیپ جعفری
شاعر: برادر حسین صیامی
و با نوای گرم حاج خلیل عینی
موعود: شنبه ۱۴۰۰٫۱۰٫۲۵ ساعت :۱۸٫۳۰
میعاد: کن . محله سرآسیاب. حسینیه سرآسیاب کن
مهمان ویژه مراسم شهید گمنام
#مادران_شهدا
#شهدای_کن
#معاونت_ایثارگران
#پایگاه_ویژه_سلمان_کن
@Modafeaneharaam
8.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ببینید | محاسبات غلط آمریکاییها در ترور شهید سلیمانی
#سالگرد_دوم_حاج_قاسم
@Modafeaneharaam
📨#خاطرات_شهدا
🟡شهید مدافعحرم #سعید_انصاری🌹
همسر شهید نقل میکنند: یکی از وصیتهای مهمی که شهید سعید انصاری به همه میکردند، این بود که «نماز اول وقت هیچگاه ترک نشود.» خود ایشان نیز همیشه و در هر حالتی که بود، نمازش را در اول وقت میخواند و به اطرافیانش، این عمل پسندیده را سفارش میکرد.
@Modafeaneharaam
4.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نماهنگ دلارام حامد زمانی تقدیم به نائب بر حق امام زمان (عج) ، امام خامنه ای ....
سلامتی وجود نازنینش صلوات
@Modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
💐🍃💐🍃💐 🍃💐🍃 💐🍃💐 🍃 💐 ⚡️ادامه داستان واقعی ✅🌷 #آرزوی_بزرگ 🌷✅ 💠#قسمت_بیست_و_نهم : مدال آزادی با پوزخ
💐🍃💐
🍃💐
💐
⚡️ادامه داستان واقعی ✅🌷 #آرزوی_بزرگ 🌷✅
💠#قسمت_سی_و_یکم:در اعماق اقیانوس
چند لحظه سکوت کرد ... نگاه پر معنا و محبتی که قادر به درک عمق اون نبودم ... .
- خدا به قوم حضرت موسی، نعمت های فراوان داد ... دریا رو پیش چشم اونها شکافت ... از آسمان برای اونها غذا فرستاد ... و اونها بدون اینکه ذره ای زحمت کشیده باشن از تمام اون نعمت های استفاده کردن ... زمانی که حضرت موسی، 40 روز به طور رفت ... اونها که رسما وجود خدا رو با چشم هاشون دیده بودن ... گوساله پرست شدن ...
یه گوساله از طلا درست کردن و چون فقط از توش صدا در می اومد جلوش سجده کردن ... خدا باز هم اونها رو بخشید ... اما زمانی که بهشون گفت وارد این سرزمین بشید ... اونها خودشون رو کنار کشیدن و به حضرت موسی گفتن ... موسی، تو با خدات به جنگ اونها برو ... وقتی جنگ تموم شد بیا ما رو خبر کن ... می دونی چرا این طوری شد؟ ... .
داستان عجیبی بود که هرگز نشنیده بودم ... سرم رو به علامت نه تکان دادم ... نمی دونم ... شاید احمق بودن ...
.
تلخ، خندید ... اونها احمق نبودن ... انسان ها زمانی برای چیزی ارزش قائل میشن و به چشم نعمت بهش نگاه می کنن که براش زحمت کشیده باشن ... اونها هیچ زحمتی نکشیده بودن .. خدا بدون دریغ به اونها روزی داد ... خدا به جای اونها با دشمن اونها جنگید ... فرعون رو غرق کرد و اونها رو نجات داد ... حتی لازم نبود برای به دست آوردن غذاشون تلاش کنن ... اونها دیگه نعمت های خدا رو نمی دیدن ... مثل بچه یه خانواده پولدار که از فرط ثروت زیاد ... با 100 دلاری سیگار درست می کنه و آتیشش میزنه ... از دید اون، تک تک اون دلارها بی ارزشه چون از روز اول، بی حساب بهش دادن ...
اما از دید یه آدم فقیر، تک تک اونها جواهره ... خدا به بشر نشان داد که ما باید برای نعمت ها سختی بکشیم ... بجنگیم و تلاش کنیم تا قدز اونها رو بدونیم ... آدمی که هر روز بدون مشکل، نفس می کشه ... هرگز به اون نفس ها و اکسیژن به چشم نعمت نگاه نمی کنه ... و هیچ وقت ارزش اونها رو نمی فهمه تا زمانی که اون نعمت رو از دست بده ... مثل اون ماهی که غرق در آبه و مفهوم دریا رو نمی فهمه ... .
.
بعد از رفتن پدر محمد ... من ساعت ها روی اون حرف ها فکر می کردم ... شاید اولش عجیب بودن اما وقتی خوب بهشون فکر کردم دیگه عجیب نبودن ... ولی تک تکش حقیقت داشت ... .
🔷🔷🔷
💠#قسمت_سی_و_دوم: خدای من
کم کم خدا برای من موضوعیت پیدا می کرد ... من اعتقادی به خدا نداشتم ... خدا از دید من، خدای کلیسا بود ... خدای انسان های سفید ... مرد سفیدی، که به ما می گفت ... زجر بکش تا درهای آسمان به روی تو باز بشه ... و من هر بار که این جملات رو می شنیدم ... توی دلم می گفتم ... خودت زجر بکش ... اگر راست میگی از آسمون بیا پایین و یه روز رو مثل یه بومی سیاه زندگی کن ... .
.
زجر کشیدن برای کلیسا یه افتخار محسوب می شد ... درهای آسمان و تطهیر ... اما به جای حمایت از ما که قشر زجر کشیده بودیم ... از اشراف و ثروتمندان حمایت می کرد ... و اصلا شبیه انسان های زجر کشیده نبودن ...
.
.
اینجا بود که تازه داستان من و خدا، داشت شکل می گرفت... من شروع به تحقیق کردم ... در جستجوی خدا، هر کتابی که به دستم می رسید؛ می خوندم ... عرفان ها و عقاید مختلف ... اونها رو کنار هم می گذاشتم و تمام ساعت های بی کاریم رو فکر می کردم ... قرآن، آخرین کتابی بود که خوندم ... .
.
مجذوب تک تک اون کلمات شده بودم... اما چیزی که قلبم رو به حرکت در آورد، دیدن دو تا تصویر بود ... تصویری از حج ... انسان هایی با پارچه های سفید و یه شکل خودشون رو پوشانده بودن ... سفید و سیاه ... با پاهای برهنه دور خانه ای ساده می چرخیدند ...
خانه ای که با پارچه سیاهی پوشیده شده بود ... توی اون لباس ها اصلا مشخص نمی شد کی ثروتمنده و کی فقیر ... این مصداق عملی برابری بود ... و تصویر دوم، تصویری بود که با همون پارچه های سفید ... سیاه و سفید، روی زمین ... و بی تکلف و تفاخر ... کنار هم غذا می خوردن ... .
.
با دیدن این دو تصویر، قلبم از جا کنده شد ... ناخودآگاه با صدای بلند خندیدم ... خنده ای از سر حظ و شادی ... شاید این تصاویر برای یه انسان سفید، ساده بود ... اما برای من، نعمت محسوب می شد ... برای من که تمام زندگیم به خاطر بومی بودن، سیاه بودن و فقیر بودن ... تحقیر شده بودم ... و برای ساده ترین حقوق انسانیم زجر کشیده بودم ... .
.
نعمت برابری ... خدایی که سفید و سیاه در برابرش، یکسان بودن ... بدون صلیب های طلا و جواهرنشان ... این خدا، قطعا خدای من بود ...
⬅️ادامه دارد...
✅✅🌷🌷✅✅
@Modafeaneharaam