🔰 اگر هستهای را کنار بگذاریم، وقت نیاز به چه کسی مراجعه کنیم؟
🔺 رهبر انقلاب در دیدار اخیر: بعضیها [میگویند] «آقا، مسئلهی هستهای را کنار بگذارید؛ مسئلهی هستهای این همه حسّاسیّت یا مشکل درست کرده».
خب مسئلهی هستهای مسئلهی پیشرفت علمی و فنّاوری آیندهی ما است.
ما بزودی تا چند سال دیگر نیازمند محصول انرژی هستهای خواهیم بود... به چه کسی مراجعه کنیم؟ کِی شروع کنیم که بتوانیم [به دست بیاوریم]؟ ۱۴۰۰/۱۲/۱۹
#جنگ_انرژی
#تغییر_جنگ
#پایان_انرژی_فسیلی
#آغاز_جنگ_انرژی_هسته_ای
@Modafeaneharaam
10.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
از رحمهای اجارهای تا نفوذ گروههای نئونازی، آنچه از اوکراین کمتر شنیدهاید
@Modafeaneharaam
CQACAgQAAx0CUyYOlAACLcpiLesGzZDyXdpU4ryzA2e7AvI3GAACZg4AAo8baFGEOVeLIUDYPCME.mp3
زمان:
حجم:
3.03M
🌸 #میلاد_حضرت_علی_اکبر(ع)
💐مژده که آن دلبر آمد
💐باغ حسین را بر آمد
🎤 #نادرجوادی
👏 #فارسی #ترکی
👌بسیار دلنشین
@Modafeaneharaam
🖇💌🕊
💌 بچّهها محاصره شده بودند....
💌 نیروهای پشتیبانی نمیتوانستند کمک برسانند. همهتشنهوگرسنهبودند.#شهیدکارور هرچه تلاش کرد و خودش را به آب و آتش زد تا بتواند لااقل کمی آب برای رفع تشنگی نیروهایش تهیّه کند، موفّق نشد.
💌 در همین لحظه، بچّهها #کارور را دیدند که با قدمهای استوار به طرف تپّههای بازی دراز میرود. تیمّم کرد و روی یکی از تپّهها ایستاد. تکبیره الاحرام را با صدای بلند گفت و شروع کرد به نماز خواندن. مدّتی طول کشید تا به رکوع رفت و چند دقیقهای طول کشید تا سر از رکوع برداشت و به خاک افتاد. نمازش که تمام شد، دستهایش را بالای سرش برد و چشمهایش را بست. نمیدانم با چه حالی، با چه اخلاصی، چگونه دعا کرد که در همان لحظه، صدای «الله اکبر» و فریاد شادی بچّهها به گوش رسید. باران، نم نم شروع به باریدن کرد...
#سرداربینشانخیبرشھیدمحمدرضاکارور
🌷شهید «محمدرضا کارور»🌷
🕊#شادیروحشهداءصلوات🕊
@Modafeaneharaam
1.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 استوری | تا کسی شهید نبود
شهید نمیشود...
🌷بازنشر به مناسبت روز بزرگداشت شهدا
@Modafeaneharaam
10.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بسیارررررر،زیباس .
دوباره ببینیم😍
@Modafeaneharaam
گفتم: دو کوهه را می شناسی؟
پاسخ داد: آری
گفتم: سبب نامگذاری چیست؟چرا دو کوهه؟
گفت: علتش را نمی دانم.ولی دوکوهش را میشناسم. [از جیبش عکسی بیرون آورد و ادامه داد:] همین دو عکسی که بر روی
ساختمانش جلوه نمایی میکند.
🌷حاج همت و حاج احمد متوسلیان🌷
#ستارگان_دوکوهه🍁🍂
@Modafeaneharaam
آقای غریبم❤️
برای آمدنت همگی باهم دعامیکنیم💔
چله زیارت آل یاسین جهت تعجیل در فرج آقا🌹
به عمل کار برآید به سخن دانی نیست🍁
#روز_سیوپنجم
#چله_زیارت_ال_یاسین
اتمام چله نیمه شعبان❤️
@Modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
✨🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹 🌹🍃🌹🍃🌹 🍃🌹 🌹 💠 #قسمت_سی_و_یکم داستان جذاب و واقعی ✅🌹 #ترمز_بریده 🌹✅ : میخواهم بمانم درد
✨🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
🌹🍃🌹🍃🌹
🍃🌹
🌹
💠 #قسمت_سی_و_دوم داستان جذاب و واقعی ✅🌹 #ترمز_بریده 🌹✅ : یا ابالفضل
جواب آزمایش اومد، خوش خیم بود ... قول داده بودن اگر خوش خیم باشه توی ایران بمونم ... .
.
روز عملم بچه ها کلاس رو تعطیل کردن و ختم امن یجیب گرفتن ... .
دکتر سر تا سر شکمم رو باز کرد ... گفت تا جایی که می شده قسمت های سرطانی رو جدا کرده ... بقیه اش هم هنر شیمی درمانی بود ... .
سرطان، شکم پاره، شیمی درمانی ... گاهی اونقدر فشار درد شدید می شد که به جای صدای نفس کشیدن، از گلوم صدای ناله و زوزه بلند می شد ... کم کم دهنم هم به خاطر شیمی درمانی خشک و زخم شد ... دیگه آب هم نمی تونستم بخورم ... .
.
حالم که خیلی خراب می شد یکی از بچه های اهل نفس، برام مقتل و روضه کربلا می خوند ... لب های تشنه کودکان ... حضرت ابالفضل که دست ها و چشمش رو زدن ولی مشک رو رها نکرد ...
به خودم گفتم: اقتدا کردن به حرف و ادعا نیست ... توی اون شرایط دوباره کارم رو شروع کردم ... بچه ها میومدن و درس ها مطالب اون روز رو بهم یاد می دادن ... باهاشون مباحثه می کردم ... برام از کتابخونه و حرم کتاب میاوردن ... .
با همه چیز کنار میومدم ... تا اینکه دکتر گفت نتیجه شیمی درمانی مساعد نیست و بدنم اون طور که باید به درمان جواب نداده و ... داره با همون سرعت قبل برمی گرده
.
.
دلم خیلی سوخته بود ... این همه راه و تلاش ... حالا داشتم با مرگ دست و پنجه نرم می کردم در حالی که هیچ کاری برای خدا نکرده بودم ... از طرف دیگه خودم رو دلداری می دادم و می گفتم: مرگ تقدیر هر انسانه اما خدا رو شکر کن که در گمراهی نمیمیری. خدا رو شکر که با ولایت علی بن ابیطالب و عشق اهل بیت پیامبر محشور میشی ...
⬅️ادامه دارد...
🌟🈯️🌟🈯️🌟🈯️🌟🈯️🌟🈯️
@Modafeaneharaam
🌹
🍃🌹
🌹🍃🌹🍃🌹
✨🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹