eitaa logo
مدافعان حرم 🇮🇷
31.6هزار دنبال‌کننده
33.8هزار عکس
15.1هزار ویدیو
323 فایل
اینجا قراره که فقط از شهدا درس زندگی بگیریم♥ مطمئن باشین شهدا دعوتتون کردن💌 تاسیس 16اسفند96 ارتباط👇 @Soleimaniam5 https://gkite.ir/es/9987697 تبلیغ👇 https://eitaa.com/joinchat/2294677581C1095782f6c عنایات شهدا👇 https://eitaa.com/shahiidaneh
مشاهده در ایتا
دانلود
5.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎦برهم زنندگان امنیت در کشور بدانند، حافظان امنیت از همیشه برای مجازات آنها آماده تر هستند 🔹تصاویر این گزارش برای اولین بار پخش می‌شود @Modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
🥀 داستان روزانه هر روز یک قسمت🥀 #براساس_زندگینامه_شهید_سیدمحمد_کدخدا* #نویسنده_علی_سلیمی* #قسمت_نهم
🥀 داستان روزانه هر روز یک قسمت🥀 * * 🎤به روایت خواهر شهید «نه جونم ..اونا مثل همین گلدون ها هستن. عین همین گلدون هم ازشون نگهداری میشه.» برگشتم نگاه کنم نبود .حس کردم دور یک دایره نورانی میچرخم و فرو میروم .نمیدانم شاید هم بالا میرفتم بالا پایین چپ راست اصلا برایم مهم نبود .انگار سرگیجه گرفته بودم دست هایم را باز کردم هوا را به خوبی با دست هایم حس می کردم .حس عجیبی بود .انگار توی سینمایی ساکت و تاریک ،تصویری صامت از جلوی چشمانم رد میشد و سرم گیج میرفت. لکه های نورانی از دایره کنده شد. بی اراده دنبالش راه افتادم. صدای پای همراهم بود که به اطمینان بهم اطمینان می داد .فقط همان صدای پا را به یاد دارم. پشت سرم را نگاه کردم رد پاها مثل چراغ های خیابان روشن بود. پایم را نگاه کردم که راه نمی رفتم. لکه نورانی بزرگتر شده بود. اندازه یک پنجره اتاق باز شدن می توان از آن طرف شانه کنم مطمئن بودم دور صورتم را خواهد زد. دستی را دیدم که هوا را لمس می کرد دوتا دست... _اینجا هستند کربلایی !؟ تنها صورتش معلوم بود .صورت کربلایی .میدانستم تازه فوت کرده اما حضورش کنارم اطمینان‌بخش بود. چشمانم را بستم و باز کردم حس کردم دیگه نور پنجره ها صورتم را نخواهد سوزاند آپ طرف پنجره رد پاهایی نورانی بود .قبلا آنها را دیده بودم.هاله ای نور به سمتم در حرکت بود حس میکردم نزدیک شد دستم را روی صورت گرفتم. کربلای قرار بود چه کار کند؟! تصاویر روی پرده قطع شد. خودم را در یک اتاق بسیار روشن دیدم .دور اتاق پر از گل بود .سفره بزرگ وسط اتاق شده بود و چه میوه های قشنگی وسط سفره بود. حس کردم تمام افرادی را که در سفره نشستند میشناسم. سید هم بود اما عجیب جوان تر شده بود حدود ۱۸ ساله.. _آقا سید محمد... ماشالله چقدر جوان تر شده این.. آقا مهدی.. آقا جمال.. آقا کمال ...مادربزرگ... منم! چرا شما صدای منو نمی شنوید نگاه کنید منم. _دختر کجای ناسلامتی اومدی کمک افتادی که چی ؟ چشمانش را مالید.:« کربلایی.‌ سید..‌ مادر بزرگ.. گلدون...‌‌» دختر هرچه دیده بود تعریف کرد.ژژه با پایان یافتن حرف هایش زن دستی به گلدان کوچک کنار پنجره کشید و اشک هایش همان جا ماند... @Modafeaneharaam •┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
﷽❣ ❣﷽ سلام بر عزیزترینی که غریب ترین است ... سلام بر مهربان ترینی که تنهاترین است ... سلام بر صبورترینی که محزون ترین است ... سلامی از ما که بیقرار و چشم براهیم به شما که امید و پناه و قرار ما هستید ... @Modafeaneharaam
حکمت ۲۹ امام على (ع) فرمود: هنگامى كه تو زندگى را پشت سر مى‌گذارى و مرگ به تو روى مى‌آورد، پس ديدار با مرگ چه زود خواهد بود. @Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. ▪︎میگم خیلے زشته ڪه ڪانال امام خالے بمونه ها 💔💔 اگه اینجا مبتذل و جوک بود # همه عضو میشدن اما ڪانال امام زمان چرا خالے بمونه😭😭 ●عضو شدن تو ڪانال امام زمان لیاقت میخواد 👇 https://eitaa.com/joinchat/2690973957C055d4529cd
@pelak_channel;پرچم آسیدعلی آقا.mp3
زمان: حجم: 2.2M
خدا میخواد پرچم آسیدعلی‌آقا رو برافراشته کنه! @Modafeaneharaam
❣بعد از شهادتش هرکس که به یاد محمدرضا افتاد، اولین چیزی که به خاطر آورد، چهره همیشه خندانش بود. به هر کس که می‌رسید با ‌روی خوش و صمیمی برخورد می‌کرد. این اخلاقش را همه دوست و آشناها می‌پسندیدند و به‌خاطرش احترام زیادی برای محمدرضا قائل بودند...🥰 سالگرد شهادت مدافع وطن 🌹 @Modafeaneharaam
3.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
درد دل‌های همسر شهید دانیال رضازاده: مگه نگفته بودی دوست نداری کسی اشک‌های منو ببینه @Modafeaneharaam
جنگ رسانه‌ای یعنی این 🔺 «سارا اورارد» شهروند اهل لندن بود. تقریبا دو سال پیش، پلیس لندن بهش تجاوز کرد، به قتل رسوندش و جنازه‌شو آتش زد. 🔸 عجیبش اینه که عبارت انگلیسی «مهسا امینی» در وب‌سایت بی.بی.سی ۱۷۰هزار نتیجه در برداره و قتل و تجاوز به سارا اورارد تا امروز فقط ۱۷۰۰ تا! 🔸 اگه کسی گفت جنگ رسانه یعنی چی، اینو بکن تو چشمش! @Modafeaneharaam