#حدیث_روز
💠 پیامبر خدا صلیالله علیه و آله:
«إِذَا نَظَرَ الْوَالِدُ إِلَی وَلَدِهِ فَسَرَّهُ کَانَ لِلْوَالِدِ عِتْقُ نَسَمَهٍ.»
✨«هر گاه پدر به فرزندش نگاه کند و او را خوشحال سازد، (پاداشِ) آزاد کردن بَردهای را دارد.»
📚 بحارالانوار، ج71، ص80.
@Modafeaneharaam
🌸نماز حاجت حضرت جواد(علیه السلام)🌸
دو رکعت نماز حاجت و توسل به امام جواد (ع) بخوانید.
1️⃣در رکعت اول سوره حمد و سوره قدر
2️⃣در رکعت دوم سوره حمد و سوره کوثر را بخوانید. بعد در قنوت سه مرتبه آیه امن یجیب المضطر اذا دعاه و یکشف السوء و بعد از گفتن سلام نماز به سجده رفته و با تضرع 9 مرتبه بگوئید:یا جواد الائمه ادرکنی📿
برای شفای مریض ماهم التماس دعا💔
@Modafeaneharaam
📌#روایت_کرمان
بزرگ شده ام
🌱میان زخمهایش گفته بود می خواهد در آینده افسر شود.
👮♂افسر آینده کشورمان از زخمهایش گذشت و بلند شده است، افسری که قبل از گرفتن درجه، مجروح شد!
باید کم کم خبر شهادت محمدعلی را به او می دادند، گفتند:(( شهید آوردن گلزار یزدان آباد.))🥀
الیاس بی معطلی گفت:(( وقتی رفتین استقبالش، ازش بخواید محمد علی زودتر از آی سی یو مرخص بشه! ))
همه نگاهش می کردند. دایی(پدر محمدعلی) کنار گوشش گفت:((ممدعلی رفته، همون روز شهید شد، نگفتیم چون حالت خوب نبود. ))
الیاس جا خورد. ماتش برده بود،
😭بلندبلند گریه کرد و گفت:(( چرا همون روز بهم نگفتین؟ ... مگه بی تابی از من دیدین؟ فک کردین اونقدر بزرگ نشدم که بتونم تحمل کنم؟!))
📝راوی:رحیمه ملازاده
مجروح الیاس ایزدی
@Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️تشییع شهدای ایرانی در حرم حضرت زینب (س)
🔹پیکر شهدای مستشار ایرانی که در حمله جنگندههای رژیم صهیونیستی به دمشق روز گذشته به شهادت رسیدند، دیروز در حرم حضرت زینب (س) تشییع شدند.
@Modafeaneharaam
💢رسانه ترور آلارم : هر کسی که با (سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی) عکس بگیرد در هر کجای دنیا حذف می شود.
👈پ.ن : لحظه ی غرق شدنتان چه زیباست ؛ اندکی صبر سحر نزدیک است .
@Modafeaneharaam
🌱 زندگینامۀ خودگفتۀ امیرالمؤمنین!
ما معمولاً زندگی انسانها را با اتفاقات خاص و روزهای بزرگ آن به یاد میآوریم. اتفاقاتی که معرف شخصیت و ویژگیهای خاص آن فرد است. کتاب "آن چهارده روز" از همین جنس است و راوی چهارده نقطۀ عطف و رخداد خاص زندگی امیرمؤمنان(ع)، آن هم از زبان خود ایشان است! به عبارت دیگر این یک «زندگینامۀ خودگفته» است که اتفاقات روایتشده به انتخاب "خود امیرالمؤمنین(ع)" انجام شده. ماجرا از آنجایی شروع شد که روزی بزرگ یهودیان در کوفه به خدمت امام(ع) رسید و سؤالاتی را از ایشان پرسید... و سرانجام پس از سخنان امیرمؤمنان، مسلمان شد.
📚سفارش آنلاین نسخۀ کاغذی
📱نسخۀ الکترونیک
➖ سفارش تعداد بالا(تماس یا پیام در ایتا و تلگرام):
📞 09199020313
#آن_چهارده_روز
@Modafeaneharaam
«هر چه از دوست رسد...»
🍃توی خانه خان صداش میکردند. با آن سن کمش نان آور خانه بود. خیلی وقتها پادرد بود بسکه راه میرفت. پول بابت تاکسی و اتوبوس نمیداد؛ میگفت: «من خرج در آرم، نه خرج کن»
🍂راحت خوشحال میشد.
با یک اتاقِ کوچکِ یک در چهار متر خوشحال میشد،
با یک لباس دست دوم که زیپش را باید خودش درست میکرد خوشحال میشد،
با دیدن خندهی بچهها وقتی از توی جیبش به هر کدامشان دو سه تا تخمه آفتابگردان میداد خوشحال میشد،
🌿وقتی یک توپ سفره میفروخت و توپ جدید باز میکرد خوشحال میشد.
بهش میگفتند: «بیا سر چهار راه شیشهی ماشینا رو تمیز کن پول بگیر. خیلی راحتتره»؛ میگفت: «نه این کار نیست. مرد باید برای کار عرق بریزه»
به خاطر همین چیزها بود که همه خان صدایش میکردند. به یکی از برادرزادههای کوچکش که دور سرش چفیه پیچیده بود نگاه کردم و گفتم: « انشاءالله بعد از عموت تو خان میشی.»
زینب خواهر نعمتالله آرام در گوشم گفت: «نه... هیشکی خان نمیشه، خان یه دونه بود.»
✨کمی که گذشت به همه نگاه کردم و گفتم: «ناراحت نیستین توی کرمانید؟ اگر اینجا نبودید شاید خان هنوز زنده بود»
همه با هیجان شروع کردند یک چیزی گفتن. نمیدانم کدامشان بود که گفت: «چرا ناراحت باشیم؟! خانِ ما رو دشمنای حاج قاسم کشتن!»
📝 نویسنده: محدثه اکبرپور
🥀شهید نعمتالله آچکزهی(شهدای افغانستان _ اهل تسنن)
@Modafeaneharaam
💢 جانباز دوران دفاع مقدس در البرز به خیل شهدا پیوست
مراسم تشییع حاج قربان کوهستانی در روز دوشنبه از ساعت ۱۴از مسجد جامع حصارک بالا به سمت پایگاه بسیج ابوذر غفاری برگزار میگردد.
@Modafeaneharaam
🔥فشارى بر من فرود آمد که فکر نمیکنم اگر بر پشت کوهها گذاشته مىشد، مىتوانستند آن را تحمّل کنند!
«در میان مسلمانان هیچکس رابطهای که من با رسول خدا(ص) داشتم نداشت.
او بود که در کودکی سرپرستیام را به عهده گرفت و مرا بزرگ کرد و در هنگام یتیمی جای پدر را برایم پر کرد. هزینۀ زندگیام را تأمین میکرد و مرا از رنج کسب راحت نمود. در بزرگسالی هم حامی و پشت و پناه من و همسر و فرزندانم بود. آنچه گفتم کمک ایشان به من در امور دنیوی بود، و در مسائل معنوی هم مرا در درجات قرب به خدا رشد داد و بالا برد.
از این رو بر اثر وفات او، مصیبت و فشارى بر من فرود آمد که فکر نمیکنم اگر بر پشت کوهها گذاشته مىشد، مىتوانستند آن را تحمّل کنند! ...در آن وانفساه من صبورانه لب از جَزَع و فَزَع فروبستم و به آنچه آن بزرگوار مرا بدان مأمور کرده بود مشغول شدم...
سپس امام رو به اصحاب کرد و فرمود: آیا اینگونه نبود؟
اصحاب گفتند: چرا ای امیرمؤمنان.»
🔸بخشی از کتاب «آن چهارده روز»؛ زندگینامه خودگفته امیرالمؤمنین(ع)
📖 برای مطالعۀ ادامۀ داستان اینجا را کلیک کنید
📚سفارش آنلاین نسخۀ کاغذی
📱نسخۀ الکترونیک
➖ سفارش تعداد بالا(تماس یا پیام در ایتا و تلگرام):
📞 09199020313
💐 3 روز تا میلاد مولود کعبه
#آن_چهارده_روز
@Modafeaneharaam