🕊🕊
✍ #برگی_از_خاطرات
راوی؛ همسرشهید:
وقت رفتن به او گفتم اگر دلیل رفتنت را مردم از من پرسیدم چه بگویم؟ گفت: بگو خودش رفت، با عشق هم رفت، بگو خودش را فدای اهل بیت(ع) و دینش کرد. من هم این روزها خودم را با همین موضوع دلداری میدهم.
هر زمان غم به قلبم فشار میآورد به این فکر میکنم که محمد نعمت و امانتی از طرف خدا بود و من امانتی را به صاحبش پس دادم و خدا را شکر میکنم که در این امتحان سربلند بودم و این قلبم را آرام میکند.
🌹 #شهید #محمد_صاحب_کرم
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
@Modafeaneharaam
5.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢جزئیات جدید از عملیات انفجار پیجرهای لبنانی
🔹برنامه ۶۰ دقیقه شبکه CBS مصاحبهای با یکی عوامل اصلی موساد در ماجرای انفجار پیجرهای لبنان انجام داده
🔹جزئیات این عملیات یکشنبه از این شبکه از زبان این عامل موساد که گابریل نام دارد، منتشر خواهد شد
@Modafeaneharaam
✅پرداخت خمس قبل از شهادت
🕊شهید مدافع حرم "فرهاد خوشه بر"
راوی : همسر شهید
🔶بعد از شهادت فرهاد منزل پدرم خیلی شلوغ بود و رفت و آمد زیادی انجام میشد. همین حین شخصی روحانی میآید و پاکتی را که میگفت امانتی شهید است به اقوام میدهد. شوهر خواهرم پاکت را که حاوی رسید خمسی دفتر مقام معظم رهبری بود برایم آورد و پرسید: سال خمسی شهید کی بود؟ گفتم: عید فطر بود. اما تاریخ پرداخت خمس را که نگاه کردیم درست چند روز قبل از آخرین اعزام فرهاد بود. فرهاد خمسش را به این روحانی نمیداد اما این دفعه آن قدر عجله داشت که فوری این مدت چند ماه را حساب کرده و پرداخته بود تا حتی به اندازه این مدت هم مدیون نباشد.
💐شادی روح پرفتوح شهدا صلوات
@Modafeaneharaam
10.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸#کلیپ | مدافعان حرم؛ مدافعان وطن
@Modafeaneharaam
🕊🍂🍂🕊
🖋 #خاطرت_شهدا
من حدود دو ساعت با ابوحامد ملاقات داشتم....
او برای ما یک برادر و یا یک پدر بود ...
خاطره ای از سیلی زدن یک پسر به ابوحامد دارم
اما او رزمنده را ناز کرد و به او بوسه می زد...
و می گفت :
مرد دلاوری به من سیلی زده !
همواره اهل گذشت بود.
زمانی که بچه ها شهید می شدند ؛
خودش می رفت و آنها را بر می گرداند ...
یک بار 500 متر طناب گرفت
و 13 یا 14 شهیدمان را از 300 متری دشمن آورد .!
یکبار سر غذا بودیم سربازی گفت :
هنوز گرسنه ام ..!
ابوحامد غذای خودش را آورد و به او داد ...
پسر شرمنده شد ؛
من در طول 26 سال زندگی ام مانند او را ندیده ام..
کسی می گفت :
دو تا از بچه ها دعوا کرده بودند ، رفته بود بین آنها گفته بود :
من و بزنید ولی با هم دعوا نکنید ...
دو پسر خجالت کشیده بودند و وقتی شهید شد بچه ها خیلی ناراحت بودند ...
#شهید_مدافع_حرم
#علیرضا_توسلی
#فرمانده_لشگر_فاطمیون
@Modafeaneharaam
6.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 شب یلدا به سبک خادم ملت شهید رئیسی…
@Modafeaneharaam
🩸 شهادت غریبانهی امام جماعت حرم حضرت رقیه سلام الله علیها و کارمند محلی سفارت ایران در دمشق
🔘 سخنگوی وزارت خارجه ایران:
▫️ شهادت سید داود بیطرف، کارمند محلی سفارت ایران در دمشق که ۲۵ آذر بر اثر تیراندازی عناصر تروریست به خودرویش در دمشق به شهادت رسید را به خانواده او و مردم ایران تبریک و تسلیت عرض نموده و این اقدام جنایتکارانه را شدیدا محکوم میکنیم.
🏷 #سوریه #شهدا
#حرم_حضرت_رقیه (س)
@Modafeaneharaam
🔴رهبر انقلاب اسلامی در دیدار هزاران نفر از زنان و دختران:
✏️ امروز خوشبختانه زنهایی که مجتهدند به اجتهاد فقهی رسیدند کم نیستند بنده حتی معتقدم بسیاری از مسائل زنانه که موضوعش زنان هستند و مردها درست موضوع را تشخیص نمیدهند خانمها باید از مجتهد زن تقلید کنند. ۱۴۰۳/۹/۲۷
◀️آنچه که امروز رهبر معظم انقلاب درباره تقلید زنان از فقیه زن در باب مسائل زنان ارائه کردند ؛ بدیع؛ نو، پویا بود. با این نگاه عمیق چه کسی میتواند انگ تحجر به گفتمان انقلاب و زن بزند. اگر نخواهیم تعارف کنیم اولین بار است که فقیه شیعه جواز تقلید زن از زن را در مسائل زنان صادر میکند .
مبارکمان باد
#روز_زن
#روز_مادر
#ولادت_حضرت_فاطمه_زهرا(س)
@Modafeaneharaam
81.8K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▫️بی تو، تمام اهل قيامت رفوزه اند
ای نمره ی قبولی دنيا دوازده...
امروز اگر نشد ولی يك روز می شود
ساعت به وقت شرعی زهرا دوازده!
💐 ولادت بانوی دو عالم #حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها و روز مادر گرامی باد.
#گیف_مهدوی
@Modafeaneharaam
یک روز به ما خبر داد که دارم به سوریه می روم، یک لحظه جا خوردم و دلشوره گرفتم ولی کاری نمی شد کرد او تصمیم گرفته بود و از دست من و مادرش هم کاری بر نمی آمد تا اینکه....
یک روز صبح مثل تمام روزهای دیگر که آماده رفتن به ماموریت می شد ساعت 6 صبح برای خداحافظی و طلب دعای خیر به پیش مادرش رفت و خیلی خونسرد بود و من هم از همین حس او دلگرم می شدم خداحافظی کرد و همین که خواست پایش را بیرون بگذارد بچه ها شروع به گریه کردند آرام و قرار نداشتند هاشم دید این طوری است برگشت بچه ها را بوسید آنها آرام شدند دوباره که خواست برود بچه ها گریه کردند این بار برنگشت تا ته کوچه رفت فقط یکبار از دور به من و بچه ها و مادرش نگاه غریبانه ای کرد و رفت و ما پشت سرش آب ریخته با این نیت که خدا او را به سلامت بر می گرداند، ولی او دیگر هیچگاه برنگشت... .
🌹 #شهید_هاشم_دهقانی_نیا
@Modafeaneharaam