♨️ اگه مداح یا آخوند کج فهمی خواست بی‌حجابی در حسینیه و هیئت و... رو با شرابخواری #شاهرخ_ضرغام و #رسول_ترک و... مقایسه کنه، بهش یادآوری کنید که👇👇 اون لات‌ها، هیچوقت عمل حرامشون رو نبردن توی هیئت و مجلس امام حسین علیه السلام!! (بیرون از این فضا شراب می‌خوردن، نه توش!!) ولی اون بی‌حجابی که اومده تو مجلس شما، حرام رو آورده توی مجلس❗️❌ هیات، جای گناهکار هست، اما درحال‌گناه، نه! @Modafeaneharaam

✅ حاج رمضان؛ کابوس تا ابد زندهٔ رژیم صهیونیستی او نامش بر سر زبان‌ها نبود اما رد قدم‌هایش در قلب مقاومت می‌تپید @Modafeaneharaam @Modafeaneharaam

منتت میکِشم این دو به سر دار کِشی پسرانم به فدات خواهرت مرده مگر منت اغیار کِشی پسرانم به فدات #دودمه #شب_چهارم #طفلان_زینب @Modafeaneharaam

✨◾️✨◾️✨◾️✨ یاد حضرت در دقایق زندگی 🔹 حالا شما بگید که آیا ظهور امام زمان بسیار نزدیک شده؟! 🔹 آیا ما می توانیم باقیمانده دوران غیبت را کم کنیم؟! 🔹 آیا برای تعجیل فرج باید فقط ندبه بخوانیم و گریه کنیم؟! 🔹 خاطرتان هست اون دلقک بوزینه صفت می خواست اعلام کند که نام خلیج فارس، خلیج عربی بشود، با اعتراضات مردم کشورمان روبرو شد؟! چه کار کرد؟! 🔺 احتمالا الان بهتر می دونیم برای تعجیل در فرج بجز دعا و توسل، چه کار دیگری باید انجام دهیم #مهدویت @Modafeaneharaam

✅ تصاویری از لحظه اصابت موشک‌های رژیم صهیونی به صداوسیما @Modafeaneharaam @Modafeaneharaam

روایت سردار شهید نیکویی درباره لحظات شهادت حاج قاسم سلیمانی @Modafeaneharaam

🌷  بسم رب‌ الشهداء و الصدیقین 🌷 🥀 #قرار_بی‌قرار 🌹 خاطرات شهید مدافع حرم #مصطفی_صدرزاده قسمت 6⃣2⃣ با این‌که پدرش بودم و همیشه میان پدر و پسر یک فاصله و جذبه ای وجود دارد، مصطفی سریع با یک ماچ و قربان صدقه سر و ته همه چیز را هم می آورد. سپاه یک اورکت به من داده بود. مثل همیشه مصطفی آن را برای خودش برداشت. می‌پوشید و با آن همه جا می‌رفت. اما عمر اورکتم خیلی زیاد نبود، چون به دلیل بی‌احتیاطی بچه ها کانکس پایگاه بسیج آتش گرفت اورکت من هم خاکستر شد. مصطفی با بسیج می رفت ایست بازرسی و شب‌ها دیر وقت به خانه می آمد. برای همین من و مادرش ناراحت بودیم و تلاش می‌کردیم جلویش را بگیریم تا برایش اتفاقی نیفتد. مدام به او می‌گفتم که « اینا کار نیروی انتظامیه! » یک شب که خیلی دیر برگشت با او به شدت برخورد کردم. تا ناراحتی و عصبانیتم را دید بغلم کرد و دستم را بوسید و گفت: « هرچی بگید حق دارید، اما منم جوونم و جوونا باید یه جوری انرژی شون رو خالی کنن هر جور شما بگید. من میتونم توی هیئت و بسیج انرژی خالی کنم یا توی پارتی؟ » مات و مبهوت ماندم مجبور شدم به رفتنش رضایت بدهم. یک شب کلی منتظرش ماندیم خیلی دیر برگشت بهش گفتم: « کجا بودی؟ » سرش را خاراند و با من و من گفت: « چند تا از بچه ها هستن که پدر و مادراشون خیلی به فکرشون نیستن. باهاشون رفتم سینما! » بعداً متوجه شدم با هزینه خودش آنها را برده سینما تا بتواند در دلشان جا باز کند و جذب بسیج کند. در یکی از گشت ها در شهریار چند تا از بچه ها را حین قماربازی می گیرند. مصطفی یکی از بچه‌ها را که پایه ای در قمار بود گوشه ای می برد و می پرسد: « چرا قماربازی می‌کنی؟ » پسر هم با ناراحتی می‌گوید: « از این راه کسب درآمد می‌کنم! » مصطفی پرس وجو می کند و پدر طرف را پیدا می کند. بعد هم می رود مغازه اش و می‌گوید: « تو که پدرشی اون قدر کار توی دم و دستگاهت نداری که پسرت مجبور به قماربازی و درآمد حرام نشه؟! » بالأخره پدر را متقاعد می کند که دست پسرش را در مغازه بند کند. ⬅️ ادامه دارد.. @Modafeaneharaam

شهید حسن نصرالله : من دعا نمی‌کنم خدایا از عمر من کم کن و به عمرِ حضرت آقا اضافه کن ، نه! می‌گویم خدایا بقیه‌ی عمرِ مرا بگیر و به عمرِ ایشان اضافه کن ، چرا که او عمودِ بلندِ خیمه است! دعا برای ولی خدا اینجوری باید باشه و سید شهدای مقاومت این مدل زندگی کرد و این مدل با خدا ملاقات کرد @Modafeaneharaam

🏴 لا اله الا الله اومد از حرم عبدالله 🎤 سید مجید بنی فاطمه 🗓 شب پنجم محرم، مداحی شهادت عبدالله بن حسن بن علی (علیه‌السّلام) 📆 ۲۴ مرداد ۱۴۰۰ . زمینه . هیئت ریحانة الحسین (س) 🏷 #محرم #کربلا #امام_حسین_علیه_السلام @Modafeaneharaam