#ریحانه
#تلنڱرانہ
✨فرازے از وصیتنامه #شهید_حججے✨
☝️از همهے خواهران عزیزم و از همهے زنان امت رسول الله مےخواهم:
🎀روز به روز #حجاب خود را تقویت ڪنید؛
☝️مبادا تار مویے از شما نظر نامحرمے را به خود جلب ڪند؛
☝️مبادا رنڱ و لعابے بر صورتتان باعث جلب توجه شود؛
☝️مبادا چــادر🍃 را ڪنار بڱذارید.
🎀همیشه الگوےخود را #حضرت_زهرا و زنان اهل بیت قرار دهید؛💚
و همیشه این بیت شعر را به یاد بیاورید؛👇
آن زمانے ڪه حضرت #رقیــه (سلام الله علیه) خطاب به پدرش فرمودند:
"غصهے حجاب من را نخورے بابا جان💔
چادرم سوخته اما به سرم هست هنوز😔..."
#بہمددرقیـہازڪودڪےچـادرےامـ✌️💖
❤️🍃
مراسم عروسی ما به خواست خودمان نیمه شعبان در مسجد برگزار شد و من #حجاب کامل داشتم.وقتی فیلمبردار📹 آمد داخل از من پرسید چه آرزویی داری؟میدانستم رضا دوست دارد شهید🌷 شود چون بارها گفته بود، من هم در جواب فیلمبردار گفتم:انشاءالله عاقبت ما ختم به #شهادت شود. من رضا را خیلی دوست داشتم. بعد از #رضا پرسید شما چه آرزویی دارید؟ گفت همین که خانم گفت👌.
یاد شهیــــد با صلواتـــــ❤️
❤️🍃❤️🍃❤️🍃❤️🍃❤️
پسرم روی #نمازاولوقت و #حجاب خیلی تأکید داشت☝. زمانی که به سوریه رفته بود پسر خردسالش میگفت "پدر من خدایی است" و وقتی دلیلش را پرسیدیم گفت "چون خیلی نماز میخواند".
وقتی مراسم دعای ندبه و دعای کمیل داشتیم شهید از ابتدا تا انتها اشک میریخت😭و همیشه میخواست که همه با هم مهربان باشند☺️👌طوری که اکنون که به #شهادت رسیده است همه میگویند "جوادآقا لیاقت شهیدشدن را داشته" و من هم همین فکر را میکنم که لیاقتش را داشت.
پسرم واقعاً به حضرت فاطمه زهرا(س) ارادت و علاقه داشت❤ و در وصیتنامهاش گفته که "اگر کسی میخواهد مرا یاد کند سه بار بگوید #یازهرا(س)". هرجا اسم ایشان میآمد بلند بلند گریه میکرد.😭😭
شهید مدافع حـرم جـواد جـهانے🌹🍃
#سالروزشهـادت🕊🕊🕊
@modafeaneharaam
❤️🍃❤️
•زنــی با روسری آب رفته...
•پیــــرزنـی با کفش پاشنه بلند...
•دختـــر جـوانی با لباسهای تنگ...
جـــالــــب است‼️
✅میان این همه رنگ و لعاب، دخترانی هستند که رنگ ندارند، اما میدرخشند✨☺️
💭فکر میکنم...
فکر میکنم این آدمها علاوه بر ایمان یک چیز دیگر هم دارند که بقیه ندارند و آن فقط کمی «#اعتماد_به_نفس» است☝️
💯#حجاب، در حقیقت؛ قدرت، تعهد و اعتماد به نفس یک زن را نشان میدهد که بر اساس علاقه به خداوند متعال است👌
🌸حـجـاب، انتخاب خداست برای #زن و انتخاب زن برای #خدا❤️
@modafeaneharaam
❤️🍂
#ڪمےتفڪر☝️❗️
حجاب را بدون منطق..تصور ڪن❗️
بدون دلیل..
بدون برهان..
و صُغرے و ڪُبرے❗️
حجاب را بدون ریاضے..تصور ڪن❗️☝️
بدون دو دوتا چارتا..
بدون استدلال..
و استقراء و استنتاج❗️
حجاب را بدون ادبیات..تصور ڪن❗️
بدون اما و اگر..
بدون چگونہ..
و چون و چرا❗️😞
حجاب را بدون جامعہ شناسے..تصور ڪن❗️
بدون حقوق اجتماعے..
بدون چارچوب خانوادگے..
و فرهنگے عمومے❗️😒
حجاب را بدون عربے..تصور ڪن!
بدون جنس مذڪر..
بدون جنس مؤنث..
و هُوَ و هِےَ❗️😒
حجاب را بدون دینے..تصور ڪن😞
بدون نفس امارہ..
بدون شیطان رجیم..
و بهشت و جهنم❗️
حجاب را بدون همہ این ها..تصور ڪن❗️😞
بدون همہ این ها..
بدون همہ این ها..
و همہ و همہ💔
حالا بہ من بگو؛
حاضرے..
محض <رضا>ے خدا..
محض <رضا>ے خدا..
محض <رضا>ے خدا..
حجاب را انتخاب ڪنے❓
#حجاب
@modafeaneharaam
هرزمان وقت خرید ماهانه می شد سعی می کرد به هربهانه ای که شده ازهمراهی من فرارکند.🚶
فکرمیکردم مانند بعضی از مردها، ازاینکه بخواهد همسرش را جهت خرید همراهی کند، فرار می کند😒.
چند بارکه بهانه گیریش را دیدم
باحالت ناراحتی گفتم 😔:
چرا ازاینکه میخوای من روهمراهی کنی برای خرید ، ناراضی هستید؟ بامن بیرون رفتن مشکلی داره؟!
متوجه شد که خیلی ناراحت شدم ،😔😔
بامهربانی گفت:
این چه حرفیه من ازهمراهی کردن همسرم لذت می برم.☺️☺️
مشکل ازخود بندست.
پرسیدم چرا؟😳
گفت:
وارد بازارشدن و مراکزخرید شدن برای من سخته.😔
مگه شما وضع #حجاب بعضی ازخانمها رو نمیبینی...😔
ازاینکه چنین وضعیت وصحنه های بی حجابی وبدحجابی روببینم شرمنده آقا صاحب الزمان میشم که نمیتونم کاری کنم دل آقا میگیره.😔😔😔💔
شهیـد مدافـع حـرم پژمان توفیقے🌹🍃
@modafeaneharaam
دوم دبستان بود که خانهمان را عوض کردیم و به اینجا آمدیم. خواهرهایش به حسین پول دادند و او را فرستادند که برای همه بستنی عروسکی👧 بخرد. حسین با همان پول اشتباهی بستنی مگنوم برداشته بود😓. خانه که آمد خواهرها گفتند: «حسین تو از خودت پول گذاشتی؟ چون این بستنیها گرانتر است.» بلافاصله پول گرفت و پول اضافه را به مغازه برد🚶. مغازه دار میگوید: «تو پسر کی هستی؟ چون معمولا اینطور موقعها بچهها پول اضافی را توی جیبشان میگذارند.» اما حسین گفته بود نه این پول #حرام است☝️. حسین به همه شرعیات از کودکی حساس بود. از همان بچگی فرق محرم و نامحرم را میدانست👌. اگر قرار بود مردی به خانه بیاید، حواسش به #حجاب خواهرهایش بود👌☺️. معلم دبستان حسین بعد از مراسم تشییع آمد و گفت یکبار در همان دوران ابتدایی داشت #قرآن را تلاوت میکرد. از بس زیبا خواند آمدم دستم را روی شانههایش بگذارم، دیدم این بچه #حیا میکند و عقبعقب میرود. حسین واقعا خاص بود.»🍃
شهیـد مدافـع حـرم ذاڪرالحسیـن
حسیـن معـزغلامـے🌺🍃
@modafeaneharaam
🌹شهید علی ذاکری بچه تهران که پدر و مادر او هر دو دکتر بوده اند. این خانواده یک پسر دارند و دو دختر…
دو تا خواهر دارد که بد حجاب اند و بد حیا اند 😔و دوست پسر دارند و رفت و آمد دارند و گناهان دیگر …😞
این پسر خوب از آب در آمده و هر چه به خواهران نصیحت می کند ، خواهران گوش نمی کنند.
این شهید متوسل می شود که خدایا من را از این اوضاع نجات بده .✨
شب در خواب یک روحانی سید را می بیند که خطاب به این شهید می گوید: علی اقا، پاشو بیا دانشگاه امام حسین که اینجا دانشجو می پذیرد.👌
آن موقع هنوز دانشگاه امام حسین (ع) تهران تاسیس نشده بود.
می رود که خوابش را تعبیر کند ، پیشنمار مسجد محله او می گوید :دانشگاه امام حسین یعنی همین جبهه های حق علیه باطل☝️، ایشان با هزار خواهش و التماس در جبهه ثبت نام می کند و بالاخره راهی جبهه می شود و شب عملیات در وصیت نامه خود می نویسد : ریاست محترم دبیرستان ، معلم عزیزم ، شما را به عنوان وصی خودم انتخاب می کنم✋. چراکه می دانم پدر و مادرم وقت خواندن وصیت نامه من را ندارند . شما را انتخاب می کنند چون خواهران من اصلا وصیت نامه نوشتن من را قبول ندارند.😞
از شما تقاضا دارم ، جنازه من را که اوردند پس از تشییع جنازه در بهشت زهرا تهران ، بروید پدر و مادر من را خبر کرده و به خواهران من هم خبر دهید ، این مقدار انسانیت در انها سراغ دارم که برای تشییع جنازه من کارها را رها خواهند کرد و به بهشت زهرا خواهند امد.🌹
👈جنازه من را که به داخل قبر گذاشتید ، تلقین قبر را که خواندید ، کفن از چهره من بردارید و بگویید تا برای یک لحظه پدر و مادر و خواهران من بیایند بالای قبر‼️ ، اگر راه من حق باشد و بد حجابی دو خواهر من #گناه باشد به قدرت پروردگار باید زنده شوم و چند لحظه ای به دنیا و اهل دنیا و پدر و مادر و دو خواهرم لبخند بزنم تا بفهمند که حق با "خمینی" است☝️و آنچه خواهران من عمل می کنند ، گناه است و ذلالت است و بد بختی ..
رئیس دبیرستان می گوید با خود گفتم چه کار کنم ؟ نکند ایشان شهید شود ؟ اگر جنازه اش را اوردند چه ⁉️اگرلبخند نزد ؟ اگر زنده نشد ؟ و...
ایشان شهید شدند و جنازه اش را آوردند و به پدر و مادر هم گفتیم و آمدند و با خود در این فکر بودیم که آیا این شهید خواهد خندید ؟ نخواهد خندید؟ چه طور خواهد شد🤔
با خود گفتیم : هرچه شد مهم نیست و ما باید اعلام کنیم ، چرا که خود شهید از ماخواسته است.✋
به محض اینکه تلقین رو خواندند و تمام شد و کفن را از چهره شهید کنار زدند و خانواده وی بالای قبر ایستاده و گریه می کردند😭😭 دیدیم که شهید سرش را بلند کرد و برای لحظاتی چشمانش را باز کرد و به روی پدر و مادر و دو خواهرش لبخند زد..✨
لبخند این شهید خانواده اش را به آنجا رساند که پدر و مادر وی اکنون از بهرترین پزشکان کشور قرار دارند 👌و خواهران وی از بهترین خواهران تهران بوده و برای جذب خواهران تلاش می کنند و…🌺
#حجاب در زمانهی ما پشتوانهای محکم به نام خون شهدا دارد 🕊
خدا کند بخاطر آن شرمندهی شهدا نشویم💔
@Modafeaneharaam
یک روز من رفتم نانوایی. ابوالفضل مدرسه بود و صف نانوایی هم شلوغ😑. خیل معطل شدم؛ یک دفعه دیدم کسی زد روی شانه ام و چادرم را کشید! سرم را خیلی زود برگردانم عقب. دیدم ابوالفضل است با ابروهای گره خورده😠. اشاره کرد که بیایم عقب. وقتی از صف آمدم بیرون، با ناراحتی گفت: «مگه من مردم که شما اومدین صف نونوایی؟؟؟ ون هم جلوی این همه نامحرم!!!»☝️ بابت #غیرتش خدا را شکر کردم ...🍃
همیشه به ما سفارش #حجاب می کرد، می گفت:«اگه می خواید قیامت جلوی حضرت زهرا علیه السلام رو سفید باشین نباید گوش به حرف دیگران بدید👌 و روی مد رفتار کنین. نباید بگید عرف جامعه فلان حرف رو می گه یا فلان چیز رو می خواد😐. باید نگاه کنین به آیات قرآن و زندگی حضرت زهرا علیه السلام ببینی اونها چی می گن،🌹 همون کار رو بکنین...»☺️
مادر شهیـد مدافـع حـرم ابولفضـل شیروانیان🌺🍃
#سالروزشهــادت🕊🕊🕊
@modafeaneharaam