#آخرین دست نوشته📝
#شهید_حجت_الله_رحیمی
غـریبــــــــ مــــــــــولا
✍مےخواهم آنچہ در تمام عمر، علے الخصوص در این #اواخر، بیش از هر چیزی مرا بیشتر داغدار مےڪرد و جگرم را مےسوزاند💔 با شما در میان گذارم.
🌾عزیزان ...!
دورے از #امام_زمان (عج)💕 مرزِ سال ها و قرنها را در نوردیده است .اڪنون بیش از هزار و 300 سال🗓 از #محرومیت عالم از دیدار با آن حجت خدایـے مےگذرد.
🌾آنچہ تلخ و اسفبار بوده این است ڪہ شیعہ چہ بد با #غیبت مولایش خو ڪرده است😔چہ ناجوانمردانہ بریدن از #مولا برایش عادت شده است !
🌾چہ بـےمعرفتیم ما ڪہ اصل
«ڪل خیر» برایمان فرعی شده است.
شیعہ چہ بد با غیبت مولایش👤 خو ڪرده است
🍂ایــن #آخـرین دسـت نوشتـہ اے آقــا حجــت بــود.او خــو نڪـرد و #شهید شـد🕊 مــا خـو ڪـردیم و....😔
#خــادم_الشهــدا
#شهید_حجت_اللہ_رحیمی🌷
@modafeaneharaam
🚩دعای امام علي النقی الهادی عليه السلام جهت #اجابت_حاجات :
از خداوند متعال خواسته ام كه هر كس آن را بخواند ناامید نگردد:
🌹 یـا عـُدَّتـى عِنْدَ الْعُدَدِ وَ یا رَجائى وَ الْمُعْتَمَدُ
وَ یا كَهْفى وَ السَّنَدُ وَ یا واحِدُ یا اَحَدُ
یا قُل هُوَ اللّهُ اَحَدٌ، اَسْئَلُكَ بِحَقِّ مَنْ خَلَقْتَهُ مِنْ خَلْقِكَ وَ لَمْ تَجْعَلْ فِى خَلْقِكَ مِثْلَهُمْ اَحَدَا
اَنْ تُصَلِّىِ عَلَیْهِمْ وَ تَفْعَلَ بى ....(حاجت را ذکر کند)
💠أمالى شیخ طوسى، ج 1؛ بحارالا نوار، ج 50
@Modafeaneharaam
#بوسیدن دست کارگر توسط شهید مدافع حرم🍃
تابستان ۱۳۷۸بود و مدارس تعطیل شده بودند و من در شرکت ساختمانی دوستان کار می کردم.
دستهایم از شدت كار بسیار زبر وپوست پوست شده بود.😓
غروب كه کارم تمام می شد ،به عشق دیدن آقا حسین می رفتم مسجدالمهدی (عج).☺️
یک شب خیلی خسته بودم و خواستم به مسجد نروم ، اما دلم طاقت نیاورد.
بالاخره رفتم مسجد و با هم نماز مغرب را خواندیم.
با کنار دستم دست دادم، بعد با آقا حسین دست دادم. دستم را محکم فشار داد، خم شد و دستم را بوسید.😘 😮
خیلی ناراحت شدم. گفتم من لیاقت این کار شما رو ندارم.😔
با ان نگاه و تبسم زیبایش گفت: دستی که برای روزی حلال زحمت میکشد بوسیدن دارد.🙂
شهید حسین علیخانی🌹
@Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آخرین #اذان شهید مدافع حرم💔
حجت الاسلام سید عبدالرضا فیاض🍃
@Modafeaneharaam
یکسال توی شلمچه بین خادم ها قرعه کشی کربلا بود اما اسم حجت در نیومد😔
4 ساعت روبروی فنس های شلمچه ، روبروی گمرک کربلا افتاده بود💔.نمی توانست نفس بکشد و حرف بزند. بعد که او را به هوش آوردیم گفتیم : حجت چته؟ چرا غش کردی؟ با گریه گفت: حاج علی ، آقا چرا هنوز نمی خواد منو قبول کنه😭؟
آن سال این تلنگر رو به ما زد اما نفهمیدیم...
شهید حجت الله رحیمی🌹
@Modafeaneharaam