#بدون_شرح...
#یک مقنعه با تمثیل پدرشهید💔
امروز برای کاری سرزده رفتم مدرسه . . .
که نهال رو ازمدرسه بیارم ؛یهو دیدم تمثیل شهید قاضی خانی . . .
روی مقعنه ی نهاله گفتم:(( نهال چرا
عکس بابارو زدی به مغنه ات؟؟
با ناراحتی😔 ودرحالی که اشک توچشماش جمع شده بود،گفت:
اخه بچه ها هی میگن:توبابا نداری!!😢
عکس بابا روزدم تا ببینن منم😊
بابا دارم.گفت:مامان نمیدونی توکتابم هم عکس بابا رو زدم😇
به نظر شما!؟من حرفی برام می مونه که به نهال بگم⁉️
راوی:همسرشهید مدافعحرم
مهدی قاضی خانی🌹
#سالروزشهادت🕊
@Modafeaneharaam
دوستان بامعرفت، هم رزمای بسیجیم!✋
می دونم وقتی این نامه رو براتون میخونن از بنده دلخور میشید و به بنده تک خور و یا... میگید 😞
چون می دونم شماها همتون عاشق جنگ با دشمنان خدا هستید. می دونم عاشق شهادتید...🕊
داداشای عزیزم ببخشید که فرمانده خوبی براتون نبودم اونجوری که لیاقت داشتید نوکری نکردم...😔 به شما قول میدم اگر دستم به دامان حسین بن علی (ع) برسد نام شما را پیش او ببرم...
چند نکته را به حسب وظیفه به شما سفارش می کنم:👇👇
- وقتی کار فرهنگی را شروع می کنیم با اولین چیزی که باید بجنگیم خودمان هستیم...☝️
- وقتی که کارتان می گیرد و دورتان شلوغ می شود تازه اول مبارزه است زیرا شیطان به سراغتان می آید👺، اگر فکر کرده اید که شیطان می گذارد شما به راحتی برای حزب الله نیرو جذب کنید هرگز...
- اگر می خواهید کارتان برکت پیدا کند به خانواده شهدا سر بزنید🍃، زندگی نامه شهدا را بخوانید، سعی کنید در روحیه خود شهادت طلبی را پرورش دهید...
- سخنان مقام معظم رهبری را حتما گوش کنید👌، قلب شما را بیدار می کند و راه درست را نشانتان می دهد.
- دعای ندبه و هیئت چهارشنبه را محکم بچسبید.🌺
- خودسازی دغدغه اصلی شما باشد.👌
نامه شهید مدافع حرم مصطفی صدرزاده
به دوستان بسیجیاش🌹
@Modafeaneharaam
چندماه قبل از شهادتش، برا سفر کاری رفته بود ترکیه.نماز هاش رو تو هتل نمی خوند. میگفت معلوم نیست اینجا چه کارهایی کردن. شاید نجس باشه.☝️ هتل دار بهش گفته بود اولین ایرانی هستی که میبینم برا نماز صبح هم میری مسجد. همه اون ساعت، مست از دیسکو ها بیرون میومدن.😒
یه مسجد پیدا کرده بود. نماز هاش رو میرفت اونجا میخوند👌. با اینکه مسجد اهل تسنن بود. با چند نفر رفیق شده بود و هدایتشون کرده بود🌹.با یه نفر از کشور هلند دوست شده بود و دعوتش کرده بود به سمت شیعه. بهش گفته بود برو سرچ کن نهج البلاغه رو پیدا کن بخون ببین علی چی گفته. بهش دعای کمیل رو نشون داده بود....❤️
انسان وقتی آماده پرواز باشه فرق نمیکنه چند ماه آخر رو کجای این کره خاکی باشه...ایوب آماده بود...باند پرواز مهم نیست...ترکیه یا سوریه......💔
شهید مدافع حرم
ایوب رحیم پور🌹
#سالروز_شهادت🕊
@Modafeaneharaam
🔰از زبان خواهر شهيد مدافع حرم #عباس_کردانی
🌸 اخلاق و رفتار و #شجاعت او زبانزد و الگوی بسيجيان و پاسداران بود.
🌷 در يکی از جانفشانی های او منقول است که يک شب جهت انجام #گشت در محدوده جاده ساحلی بروی پل الغدير حوزه١٢شهری #کوت_عبدالله بود که متوجه ميشود يک #دختر خانم نسبتا جوان خود را از بالای پل به رودخانه انداخت و همه مردم نظاره گر بودند.😞
🌷ايشان به راننده دستور داد بايستدو هرچه مانعش ميشود نميتواند و بالاخره و درآن هواى سرد به رودخانه ميپرد جان دختر را نجات ميدهد👌 که در آن اتفاق سمعک و گوشی وى می سوزد و دختر را خود به بيمارستان انتقال داده و به خانواده اش تحويل ميدهد ...🌹
کجايند مردان بی ادعا ...🕊
#شهید_مدافع_حرم
عباس کردانی🌺
@Modafeaneharaam
1.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حـرف #مادر_شهیـد_مدافـع_حـرم اڪبر شیـر علـی به کسانی که میگن #مدافعـانحـرم برای پـول میرن😔💔
#سالروز_شهـادت_شهید🕊
@Modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
#شھید_محسن_حاجی_حسنی #قسمت_سیزدهم دبیرستان رشته ریاضی می خواند و با برنامه های قرآنی سرش از همیشه
❤️ بسم رب الشھـدا ❤️
#شھید_محسن_حاجی_حسنی
#قسمت_چهاردهم
🍱🍛 ته تغاری بود و عجیب وابسته مامان. همین، او را به آشپزخانه و کنار مامان می کشاند.
وقتی مامان مشغول پخت و پز بود، محسن با دقت نگاه می کرد.
کم کم آشپز ِخوبی شد.
مامان دستپخت محسن را قبول داشت.
🍇 مثل بعضی پسر ها لَمَشت نبود. از خیلی زن ها بیشتر به بهداشت اهمیت می داد. آنقدر که گاهی تمیز کاری هایش مامان را هم عاصی می کرد.
غذاهایش از خوبی، جلوی مهمان گذاشتنی بود.
🍛🍝 مامان سرش را بالا می گرفت و می گفت:
_ غذای امروز رو محسنم پخته!
کم کم شد رقیب مامان.
بعضی می گفتند دستپخت محسن بهتر از مامان است.
😍 فامیل، مشتری اش شده بودند.
خانه شان که می رفت، آشپزخانه را می سپردند به محسن!
خواهر نداشت. مامان همیشه می گفت محسن، دختر خانه است.
از جارو و بشور و بساب چشمش نمی سوخت.
🍄 خانه را مثل سر و وضع خودش تمیز و مرتب نگه می داشت.
دلش می خواست دو روز دنیا به بابا و مامان سخت نگذرد.
توی دلش بود آنها را بفرستد کربلا. 🎀
ادامه دارد...
@Modafeaneharaam
#شھید_محسن_حاجی_حسنی
#قسمت_پانزدهم
💖 یکشنبه ها، مسجد برنامه ی تلاوت داشت.
بعد از برنامه، میز پینگ پنگ ِ توی زیرزمین مسجد، محسن را صدا می زد.
محسن به بچه ها می گفت:
_ بریم پیگ پنگ!
با شاگردهایش که هم سن و سال خودش بودند، غرق بازی می شد.
علاقه اش به پینگ پنگ از همان زیرزمین شروع شد.
کم کم توی مسابقات پینگ پنگ شرکت کرد .چیزی نگذشت که سر از مسابقات استانی درآورد.
سال سوم راهنمایی بود که رتبه اول استان را گرفت.
🏆دعوت شد قزوین برای مسابقات کشوری پینگ پنگ.
همان وقت برای مسابقات کشوری قرآن هم به شیراز دعوت شد.
اگر می رفت قزوین حتما رتبه اول پینگ پنگ کشور را می گرفت.
✌️ اما رفت شیراز و رتبه اول کشور در تلاوت را گرفت.
یک گوشه دلش دنبال پینگ پنگ بود. دوست داشت ادامه بدهد. اما استادش، مصطفی گفت:
_ مواظب باش مسیر اصلی رو گم نکنی؛ قرآن!
همین شد که محسن با پینگ پنگ قهرمانی خداحافظی کرد.🏓
همیشه هرجا میز پینگ پنگ می دید به یاد آن روز ها یک دست بازی تمیز انجام می داد.
🏊 فوتبال و شنا و کوهنوردی را هم دوست داشت.
ادامه دارد...
@Modafeaneharaam
#جانباز_مجید_عظیمزاده به خیل شهدا پیوست...🌹
🕊جانباز ۷۰ درصد دوران دفاع مقدس مجید عظیمزاده که از رزمندگان گردان انصار الرسول (ص) لشکر 27 محمد رسول الله (ص) بود، سال 1365، در عملیات کربلای 5 و در منطقه شلمچه از ناحیه هر دو چشم آسیب دیده و نابینا شد😔. این جانباز دفاع مقدس بعد از تحمل 33 سال رنج جانبازی امروز به کاروان شهدا پیوست.🕊
🌹مراسم تشییع پیکر مطهر شهید مجید عظیمزاده، صبح فردا از ساعت 11 در #گلزار_شهدای_تهران برگزار شده و پیکر او در #قطعه_40 در جوار همرزمان شهیدش به خاک سپرده میشود.🌹
@Modafeaneharaam