ود، شخصيت زن تعالي بيشتري پيدا ميكند. اگر حضور اجتماعي زن را به خاطر انسان بودنش قبول كنيد، به او اجازه تحصيل، استاد و وكيل و وزير و مديركل و معلم و جراح و نويسنده و شاعر شدن ميدهيد. زماني كه زن را به عنوان يك انسان، خلاق، مبتكر، مخترع و... ديديد ـ چون خصيصههاي انسان همينها و فرقش با حيوانات در همين است كه انسان خلاق و مظهر خلاقيت خداي متعال است ـ اگر زن را به اين عنوان ديديد، امكان ارتقاي اجتماعياش بيشتر است.
ولي اگر زن را كالاي كولسي در خدمت تحريك شهوت مردان ديديد، تمام استعدادهاي اين زن بايد خرج خودنمائي بشود. يعني از نظر تئوريك بين بيحجابي و ارتقاي شخصيت زن رابطه عكس وجود دارد. در جهان هم زندگي انديشمندان، فلاسفه، محققان و مديران ارشد زن را مطالعه كنيد و ببينيد آيا اهل بيبندوباري بودهاند؟ طراز زندگي اينها ابداً طراز زندگي يك زن عياش نيست و صاحب نوعي تقوای متناسب با جامعه خودشان هستند. آدم با شخصيت سياسي نبايد دوست دختر و دوست پسر داشته با شد يا عكس لختي نبايد از او در فضاي مجازي ديده بشود و نبايد رابطه پنهاني داشته باشد. اينها يعني همان بدحجابي و ولنگارياي كه ما در جامعهمان داريم آن را به عنوان عامل ارتقاي زنان مطرح ميكنيم، در حالي كه در همان جوامع غربي هم به عنوان عامل شخصيت زن تلقي ميشوند. بنابراين از نظر تئوريك بين بدحجابي و ارتقاي شخصيت زن رابطه عكس وجود د ارد. ما اگر بخواهيم شخصيت زن ارتقا پيدا كند، بايد زن را از جهت انساني ببينيم تا شخصيت او ربطي به جنسيتش نداشته باشد. اين اختراع، ابتكار، خلاقيت، تحقيق، كتاب، مديريت و... مال يك انسان است. حجاب در واقع «نه» بزرگ يك زن است به چشمهاي هيز و به عشرتطلبي و هرزگي مردان هرزه.
* افرادي هستند كه ميگويند اين نوع نگاه به زن اتفاقاً خاستگاه جنسي دارد.
حجتالاسلام باقرزاده: جذابيت جنسي زن يك واقعيت است و من چه نگاه بكنم چه نگاه نكنم، وجود دارد. هر كسي هم كه اين حرف را ميزند، دارد به خودش دروغ ميگويد و ديگران را شاخدار فرض كرده است. مثلاً طرف يك زن برهنه را بغل كند و بگويد من به خاطر شخصيت انساني او را بغلش كردهام. چنين حرفي از هيچكسي قابل قبول نيست. زن با عرياني خود تبديل به يك كالا ميشود و نميتواند به يك مرد بگويد كه تو نگاه نكن، چون خود آن زن هم ميفهمد كه دارد چه منفعتي را از مرد ميگيرد. يعني ميفهمد چه چيزي را ميگويد نگاه نكن. آن وقت برميگردد و به آن مرد ميگويد اينقدر نگاه جنسي به زنها نداشته باش و در درون خودش دارد به حرف خودش ميخندد. چون هر مردي ميداند كه وقتي به يك زن زيبا با آرايش غليظ نگاه ميكند، با چه منظوري نگاه ميكند.
ما نميگوئيم زن بايد شلخته باشد و نبايد جذاب باشد، اما بايد به عنوان يك شخصيت انساني جذاب باشد. به عنوان يك انسان پاك، آراسته، اتوكشيده، با لباس موقر كه به زن شخصيت بدهد، نه لباسي كه تحريككننده باشد. حجاب نميآيد كه انسان را زشت و غيرقابل رغبت كند.
حجاب رغبت انساني را زياد ميكند. انسان به يك زن باحجاب به عنوان علم و هنر و شخصيت و پرستيژ اجتماعي او رغبت پيدا ميكند، نه به عنوان التذاذ جنسي از فلان قسمت بدن او. اين آن چيزي است كه حجاب را ميسازد و معرفي ميكند. قرآن كريم ميفرمايد زنها با حجاب باشند براي اينكه شناخته بشوند و اذيت نشوند. اگر مردي بخواهد لذت جنسي از زني ببرد، حجاب زن به او ميفهماند كه اين زن مال اين كار نيست. لذا حجاب زن را ميشناساند.
زن با حجاب در بين جوانان هرزه محل شناخته شده است. همه او را ميشناسند كه دختر فلاني و با حجاب و سنگين و رنگين است. صبح ميرود دانشگاه و برميگردد. از ماشينش پياده ميشود و ميرود به خانهاش و ميدانند كه اهل اين حرفها نيست كه برايش پيامك بفرستند و اتفاقي بيفتد. اما كسي كه بدحجاب است و هر روز با يك مانتو و كفش و كيف و رنگ جديدي در انظار ظاهر ميشود، جامعه ميفهمد كه او به خاطر چه چيزي دارد اينقدر هزينه ميكند. ميگويند آدم بايد قلبش پاك و صاف باشد، اما، «از كوره همان برون تراود كه در اوست.» تو داري با تمام وجودت اعلام نياز به ديگرن ميكني. چطور توقع داري كه ديگران احساس نكنند كه تو به نگاهشان نياز داري؟ دختر خانم يا خانمي كه براي بيرون آمدن از خانه كلي هزينه ميكند، هزينه لوازم آرايش و لباسهاي متعدد، چون با يك لباس كه نميشود خودنمائي را محقق كرد و مرتباً بايد لباسش را عوض و بازارگرمي كند. آدمي با اين همه تنوع در لباس، آرايش و مد، از شخصيتش چيزي باقي ميماند؟ يعني اصلاً چنين زني فرصت ميكند كتاب بخواند؟ آدمهاي اهل كتاب و مطالعه و تحصيل و آموختن به ديگران و تخصص هستند، اصلاً فرصت ميكنند براي خودنمائي اين همه هزينه كنند؟ چون خودنمائي و مد تمامي ندارد. امروز چاك فلان جاي مانتو مد ميشود، فردا خط فلان جاي شلوار، پسفردا رنگ فلان براي كفش. امروز
set كفش و روسري و... آيا اين همه مشغله براي زن فرصتي باقي ميگذارد كه فرهيخته بشود؟
ما ميفهميم كه نقش جنسيت در نگاه آدمها يك نقش واقعي است. نقش تظاهرات و تجملات در نگاه جنسي به زن يك امر واقعي است. ايمان، دين و علم اين حقيقت واقعي را ميفهمد و داد ميزند و آن وقت به او ميگويند كه تو نگاهت جنسي است. آن كسي كه مخفي ميكند و بعد زير چشمي نگاه ميكند، نگاهش جنسي است، نه كسي كه آژير ميكشد كه اين شيوه، نگاهها را جنسي ميكند، نگاهش جنسيتي نيست، واقعگرايانه است. دين، علم، روانشناسي و جامعهشناسي اصيل اين واقعيت را برملا، كالبدشكافي و براي جامعه بيان ميكند، نگاه سكسي نيست، بلكه نگاه واقعي است. كسي كه ميخواهد اين فرياد زده نشود و اين هشدار داده نشود و اين آژير كشيده نشود، نگاهش جنسی است و دوست دارد همه چيز مخفيانه و طبق نگاه او تنجام شود.
* گفته ميشود جمهوري اسلامي براي زنان محدوديت به وجود آورده است. شما مفصلاً توضيح داديد كه دين تلاش ميكند در ارزيابي شخصيت او، نقش جنسياش كنار گذاشته و بيشتر روي ابعاد ديگر شخصيت او تمركز شود.
حجتالاسلام باقرزاده: مادراني كه فرزندانشان را به جبهه فرستادند. مطمئن باشيد بچهاي كه از دامن يك زن پاك جدا ميشود و به جبهه ميرود، موتور محرك او پاكي نهاد خانواده است و شوهري كه زنش را رها ميكند و به جبهه ميرود، مطمئن است كه همسرش سنگر خانواده را حفظ ميكند و مراقب دختر و پسر اوست. مردي كه مطمئن نباشد كه زنش حريم خانواده را حفظ ميكند و به عفاف زنش مطمئن نباشد، انگيزه حضور جهادي و اجتماعياش كم ميشود. لذا ميبينيد كه در زمان جنگ، زنان ما به خاطر عفاف و پاكدامنيشان در حفظ و تقويت روحيه رزمندگان نقش زيادي داشتند. اگر مردي سه ماه، شش ماه به جبهه ميرفت و گاهي براي مرخصي برميگشت، با زني روبرو ميشد كه سراپاي وجودش فرياد عفاف ميزند و كاملاً مطمئن ميشد كه اين زن در غيبت او كاملا، عفيفانه زندگي ميكند، اگر چنين اطميناني نبود، آيا اين مرد ميتوانست با خيال راحت در جبهه حضور پيدا كند؟
* فراتر از آن، ما در تاريخ انقلاب و دفاع مقدس خانمي مثل خانم دباغ را داريم كه در دوره جنگ فرمانده سپاه همدان بودند.
حجتالاسلام باقرزاده: همينطور است.
يعني به واسطه اسلام و دين منكر نقش مستقيم زنان حتي در جنگ هم نشديم و آن را سركوب نكرديم.
همين چند روز پيش تلويزيون خانمي را نشان ميداد كه در زمان جنگ با توپ و تانك دشمن درگير بوده. در بحث حفظ خرمشهر، زنها در سنگرها از خرمشهر دفاع كردند. جمهوري اسلامي متأسفانه روي آمارهاي ارتقاي شخصيت زن كار نكرده. اينها بايد دائماً جلوي چشم باشند. آمار زنان متخصص، دانشگاهي، اساتيد، مبتكرين، كارآفرينهاي زن كه در بسياري از زمينهها از مردها جلوترند، زنان كارخانهدار، زنان سرمايهگذار در عرصههاي اقتصادي، زنان فعال اقتصادي و سياسي، فرهيختگان زني كه به عنوان نمايندگان مجلس، اعضاي احزاب، كارگزاران احزاب به عنوان وزير، NGOهائي كه توسط زنان اداره ميشوند، همه در سايه جمهوري اسلامي اتفاق افتاده است. در همين قضيه كرونا، حضور زنان چه در توليد ماسك، چه كمك به پرستاران در بيمارستان، كادرهاي درماني و پرستاري، شاهدي جدي بر حضور زنان بر بالين بيماراني است كه بيماري واگيردار خطرناك دارند. آمار زنان موفق در جمهوري اسلامي محيرالعقول است.
* با تشکر بابت وقتی که در اختیار ما گذاشتید.
هدایت شده از پاسخیار | محمدرضا باقرزاده
1_485027270.mp3
زمان:
حجم:
20.49M
چرا حجاب اجباری است؟
در مصاحبه رجانیوز با دکتر محمدرضا باقرزاده مورخ پنجم مهر ۱۳۹۹ گوش کنید...
@bagherzadeh
هدایت شده از مباحثات
⚡ به بهانه مباحثات اخیر پیرامون «اقتصاد اسلامی»
حجت الاسلام باقرزاده:نظریه پردازی و نقد آن باید منطبق بر«منطق» و «اخلاق» باشد/برچسبزنیهای مذموم باعث بیراهه رفتن گفتوگوها میشود
🔸 مقدمه: «ما اقتصاد اسلامی نداریم». مطلبی بود که چندی پیش از سوی آیتالله علوی بروجردی در کنار برخی مطالب مهم دیگر بیان شد که واکنش جمعی از سطوح مختلف حوزویان را در پی داشت. سایت مباحثات اصل بیان مطلب و نوع واکنشها و نسبت آن با معیارهای آزاداندیشی و کرسیهای نظریهپردازی را با حجتالاسلام دکتر محمدرضا باقرزاده عضو هیئت علمی موسسه امام خمینی و دبیر سابق کرسیهای آزاداندیشی حوزه به گفتوگو نشسته است.
🔹 اصل این جریان، یک اتفاق مبارکی است که باید آن را به فال نیک بگیریم. اساسا شجاعت در نظریهپردازی و حرف نو زدن کار سختی نیست. چراکه نواندیشی و حرف نو زدن و تجددخواهی مورد پسند و اقبال بسیاری از افراد است. در حالی که هر نوآوری مطلوب نیست. نوآوری زمانی مطلوب است که در یک چارچوب سه ضلعی «وفاداری به اصول و اخلاق و منطق» باشد. یعنی بتواند این مثلث را حفظ کند.هم اکنون که به ماجرای اخیر یعنی اظهار نظری از سوی آقای علوی بروجردی و پاسخهای داده شده نگاه می کنیم خوشبختانه این اتفاق خوب را شاهد هستیم
🔹 در فضای امروز حوزه های علمیه بویژه با توجه به شکلگیری مراکز تخصصی علوم انسانی و اقتصاد پژوهی های حوزوی و دانشگاهی، اگر انتظار داشته باشیم همه در برابر اظهار نظر ها سکوت کنند و کسی نقدی وارد نکند و به فرموده رهبری یک «مرداب جمود» ایجاد شود؛ کسی جرات نکند نقدی وارد کند، اساسا انتظار غلطی است هر چند اظهار نظر از جایگاههای سنتی حوزه باشد.
🔹 در این فضا چه بسا در آینده اگر یک شخصیت بزرگواری یا حتی مرجع تقلیدی نظری را بیان کند که نیاز باشد مورد نقد جامعه علمی و حوزوی قرار گیرد این شجاعت وجود دارد چنانکه ابزار نقد هم که تجهیز به ابزار علم و منطق هست هم کم و بیش قابل مقایسه با سابق حوزه ها نیست. چنین بحثهایی و این زاد و ولد فرهنگی نیاز امروز حوزه و کشور ما است.
🔹 کسانی که در حوزه تخصصی وارد میشوند باید بدانند هر موضوعی را در چارچوب و دریچه تخصصی خود بررسی کنند. اگر مطلبی اقتصادی است، کسی که تخصص علم اقتصاد دارد نباید جریانشناسی او فراتر از حوزه اقتصادی باشد. اگر بحث فقهی است فرد فقیه باید در نقد آن فقط از منظر فقهی و به صورت محترمانه و منطقی و بدون هیاهو و جوسازی با اسلوب فقهی نقد کند. چیزی که ما از آزاداندیشی انتظار داریم این است.
🔹 حواسمان باشد در دام فضایی نیافتیم که اگر فردا کسی خواست یک مطلب جدیدی ارائه کنده مورد اتهام قرار گیرد. اگر از همان ابتدای اظهارنظر، برخی تعابیری خلق کنیم که به نوعی برچسب زنی از نوع مذموم آن باشد، باعث می شود گفتوگو به بیراهه کشیده شود و حاشیه افزون بر متن ایجاد کند.
🔹 ما مخالف این هستیم که اگر فردی نظری داشت، نظریهاش را در ذهن خود حبس کند و آن را ارائه ندهد. اما شرایط درست نظریهپردازی هم باید رعایت شود تا هم به سوخته شدن نظریه منتهی نشود و هم بدعت گذاری به نام نظریه پردازی صورت نگیرد.
🔹 هم باید آزادی بیان، نظریه پردازی و نقد آن را پاس بداریم و هم باید بپذیریم که این مهم باید دو قید و شرط مهم داشته باشد. «منطق» و «اخلاق»اخلاق یعنی حقوق مادی و معنوی افراد رعایت شود و آبروی یکدیگر را نبریم و همدیگر را لجنمال نکنیم و با برهان و استدلال به سخنان یکدیگر پاسخ بدهیم. پروتکلهای بحث علمی باید رعایت شود. اینکه فلانی «متحجر» یا «منحرف» است خارج از قواعد یک گفتوگوی درست است و باعث میشود اهل علم نتوانند وارد چنین فضاهایی شوند. ما اگر فضای «گفت» و «گو» یعنی گفتن و شنیدن را بازکنیم هردو طرف سود میبرند. حتی انقلاب اسلامی هم از این مناظرهها سود میبرد.
🔹 ما اتفاقا نیاز داریم فردی بیان کند که اقتصاد اسلامی نداریم تا مدافعان اقتصاد اسلامی بتوانند از این فرصت استفاده کرده و نظریه «اقتصاد اسلامی» را اثبات کنند. به تعبیر رهبر معظم انقلاب که فرمودند «آزادی باعث بالندگی دین میشود». اگر دیگران بیاییند ضد انقلاب یا ولایت فقیه سخن بگویند ـ توجه کنید منظور سخن علمی است نه هیاهوـ باعث میشود اهل انقلاب دفاع منطقی و اخلاقی کنند.
🔸 متن کامل گفتوگو:
http://mobahesat.ir/23062
🔻🔻🔻
@mobahesat
حجت الاسلام باقرزاده:نظریه پردازی و نقد آن باید منطبق بر«منطق» و «اخلاق» باشد/برچسبزنیهای مذموم باعث بیراهه رفتن گفتوگوها میشود – مباحثات
http://mobahesat.ir/23062