eitaa logo
『شھید محـمدحسین محمدخآنے』
1.4هزار دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
2.8هزار ویدیو
41 فایل
شهید محمدحسین محمدخانے [حاج عمار] ولادت ۱۳۶۴/۴/۹ ټـهران شهادت ۱۳۹۴/۸/۱۶ حلب سوریہ🕊 با حضور مادر‌بزرگـوار شهیــد🌹 خادم تبادل⇦ @shahid_Mohammad_khani_tab خادم کانال ⇦ @Sh_MohammadKhani کانال متحدمون در روبیکا⇦ https://rubika.ir/molazeman_haram313
مشاهده در ایتا
دانلود
نمیدانستم‌ چه نقشه ای در سرش دارد.کای آسمان ریسمان به هم بافت که داعش سوریه را اشغال کرده و دارد یکی یکی یاران و اصحاب اهل بیت را نقش قبر میکنند و میخواهد حرم را ویران کند.با آب و تاب هم تعریف می کرد.خوب که تنورش داغ شد ،در یک جمله گفت من هم میخواهم برم.نه گذاشتم و نه برداشتم بی معطلی گفتم خب برو.فقط پرسیدم چند روز طول می کشه گفت نهایتاً ۴۵روز. از بس که شوق و ذوق داشت،من هم به وجد آمده بودم.دور خانه راه افتاده بودم ،مثله کمیته جستجوی مفقودین دنبال خوراکی میگشتم.هرچه دمه دستم میرسید،در کوله اش جاساز میکردم از نان خشک و نبات و حاجی بادام و شیرینی یزدی گرفته ؛تا پاستیل و نسکافه. تازه مادرم هم چیز هایی به زور جا میداد.پسته و نبات ها را لابه لای لباس ها پیچید و خندید. ذکر خیره چندتا از رفقایش را کشید وسط و گفت با هم این هارو میخوریم.یکی را مسخره کرد که هرچی بزاری جلوش مثله لودر می‌بلعه. دستش را گرفتم و نگاهش کردم،چشمانش از خوشحالی برق میزد.با شوخی و خنده بهش گفتم طوری داری با ولع جمع میکنی که داره به سوریه حسودیم میشه.وقتی آمد لباس های نظامی اش و پوتینش را بگزارد داخل کوله،سیع کردم کمی حالت اعتراض به خودم بگیرم.بهش گفتم اونجا خیلی خوش میگذره یا اینجا خیلی بد گذشته که اینقدر ذوق مرگی؟؟؟. ادامه دارد...
انگشتانم را فشار داد و شروع کرد به خواندن: ما بی خیال مرقد زینب نمی‌شویم روی تمام سینه زنانت حساب کن تا اعزامش چند روزی بیشتر طول نکشید.یک روز خبر داد که باید کم کم باره و بنه اش را ببندد.همان روز هم بهش خبر دادند که زود خودش را برساند فرودگاه. هیچ وقت ندیده بودم نماز صبحش را اینطوری بخواند، چیزی شبیه به کلاغ پر. بهش گفتم خب حالا تو هم نترس جا نمیمونی. فقط یادم هست مرتب می‌پرسیدم کی برمیگردی ؟چند روز میشه؟ نری یادت بره اینجا زنی هم داشتی ها. دلم میخواست همراهش میرفتم تا پای پرواز ولی جلوی همکارانش خجالت می‌کشیدم.خداحافظی کرد و رفت.دلم نمی‌آمد در را پشت سرش ببندم.نمیخواستم باور کنم که رفته.خنده روی صورتم خشکید.هنوز هیچی نشده دلم برایش تنگ شد.برای خنده هایش برای دیوانه بازی هایش برای گریه هایش برای روضه خواندن هایش. صدای زنگ موبایلم بلند شد.محمد حسین بود.بنظرم هنوز به نگهبانی شهرک نرسیده بود. تا جواب دادم گفت دلم برات تنگ شده.تا برسد فرودگاه چند دفعه زنگ زد.حتی تا پای پرواز که گفت الان دیگه گوشی رو خاموش میکنم.میگفت میخوام تا آخرین لحظه باهات حرف بزنم.من هم دلم میخواست با او حرف بزنم.شده بودم مثل آنهایی که در دوران نامزدی،در حرف زدن سیری ندارند.میترسیدم به این زودی ها صدایش را نشنوم. ادامه دارد... @MohammadHossein_MohammadKhani
شفاعتت میکنه اون شهیدی که هنگام گناه میتونستی گناه کنی ولی به خاطر اون گذشتی... ؟ @MohammadHossein_MohammadKhani
🕊شهیدانه...🕊 🌸 زندگی کردن با راه و روش شما معنا پیدا میکند...❣️ 🌼 وقتی زندگی خود را به شهدا گره بزنی...👌 🌿گویی در آغوش امن خدا زندگی میکنی...😍💫 ســلامـ_بر _شهـدا✋❤️ •●❥❥ @MohammadHossein_MohammadKhani
•|⏳🕝|• .•°🖇️خطرناڪ تر از عـقرب🦂 عقربه هاے ساعـتے است ڪھ بـےیاد "خـدا" بگذرد. محمد حسین محمد خانی🌹 🌸یازهرا🌸 @MohammadHossein_MohammadKhani
نــحوه آشـنایی اعـضــاے مـحتــرم کــانال بـا شهید محمد خـانے😍❤️ ممـنون از تـوجہ و هـمراهـی توݩ☺️😊🌈🌟
✨✫⇠شهید ❣ یعنے نیمی از اسمت .. ✦⇠از امر ولی فقیه‌ت باشد .. ✦⇠و نیمی از دوست شهیدت باشد ... ✨✫⇠شهادٺـــــ❣ یعنے مٺفاوٺـــــ بہ آخر رسیدن ✦⇠وگرنہ پایان همہ قصہ هاسٺـــــ ... 🌹 🌺یازهرا🌺 @MohammadHossein_MohammadKhani
3.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃می دانی رفیق، من نتوانستم چون تو، روی دنیا را کم کنم . خودم کم آورده ام .دست به زانو گرفته ، با نفس های بریده در جاده انتظار ایستاده ام و به آرزوهایی که زیر پای سنگین از گناه ، له شده با حسرت می نگرم .😥 . 🍃مدتی است نماز صبح هایم با طلوع خورشید ، قضا می شود و روزگار و تلخی هایش را در این قضا مقصر می دانم .تو را قسم به نماز_شب_هایت ، دعا کن بیدار شوم از این خواب غفلت که در آن اسیر شده ام...😔 . 🍃 🌹یازهرا🌹 @MohammadHossein_MohammadKhani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تعریف کرد که: باعمار و اسماعیل رفتیم به مرصدها سربزنیم عمار خیلی خاکی و بزرگ منش بود. فرمانده بود و من مهمون چند روزش، ولی احترام میذاشت و دائم ازم نظر میگرفت... 🌹یازهرا🌹 @MohammadHossein_MohammadKhani