eitaa logo
『شھید محـمدحسین محمدخآنے』
1.4هزار دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
2.8هزار ویدیو
41 فایل
شهید محمدحسین محمدخانے [حاج عمار] ولادت ۱۳۶۴/۴/۹ ټـهران شهادت ۱۳۹۴/۸/۱۶ حلب سوریہ🕊 با حضور مادر‌بزرگـوار شهیــد🌹 خادم تبادل⇦ @shahid_Mohammad_khani_tab خادم کانال ⇦ @Sh_MohammadKhani کانال متحدمون در روبیکا⇦ https://rubika.ir/molazeman_haram313
مشاهده در ایتا
دانلود
♥️🍃 شیعه باید مدرن ترین شیوه های تبلیغ را برای رساندن پیام حق خود به دیگران مورد استفاده قرار دهد. @MohammadHossein_MohammadKhani
به هر که هرچه داشتی بخشیدی🌼 حتی تیر‌ها هم از پیکرت🍀 خون نوشیدند🥀 @MohammadHossein_MohammadKhani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
البته زیاد با امیر حسین سر و کله می‌زدم،تازه یاد پدرش می افتادم و اوضاع برایم سخت تر میشد.زمان هایی که برای امیر حسین مشکلی پیش می امد،مثلا سرماخوردگی،تب و لرز و مریضی های معمولی،حسابی به هم می ریختم. هم نگرانی امیر حسین را داشتم و هم نمی‌خواستم بهش اطلاع دهم.چون می‌دانستم ذهنش درگیر و از نظر روحی خسته می شود.میگذاشتم تا بهتر شود،ان موقع می‌گفتم امیر حسین سرما خورده بود حالا خوب شده. امیر حسین سه ماه و نیم بود که از سوریه برگشت.میخواست ببیند امیر حسین اورا میشناسد یا نه.دستش را دراز کرد که برود بغلش،خوشحال شده بود که خون خون رو میکشه.وقتی دید مو های دور سر بچه دارد میریزد،راضی شد که با ماشین کوتاه کند.خیلی ناز و نوازشش میکرد،از بوسیدن گذشته بود،صورتش را لیس میزد.میگفتم یه وقت نخوریش.همش می‌گفت من و بابام و پسرم خوبیم.بی نهایت پدرش را دوست داشت. تا در خانه بود خودش همه کار های امیر حسین را انجام می‌داد،از پوشک عوض کردن و حمام بردن تا دادن شیر کمکی و گرفتن آروغش. چپ و راست گوشی اش را می‌گرفت جلویم که ببین این کلیپ رو.زنی لبنانی بالای سر پسر شهیدش قرص و محکم ایستاده بود و رجز می‌خواند. ادامه دارد...
می‌گفت اگه عمودی رفتم افقی برگشتم گریه زاری نکن مثل این زنه محکم باش.آن قدر این نماهنگ را نشانم داد که بهش آلرژی پیدا کردم.اخری ها از دستش کفری میشدم،بهش می‌گفتم شهادت مگه الکیه،باشه تو برو شهید شو قول میدم محکم باشم. نصیحت میکرد بعد از من چطور رفتار کن و با چه کسانی ارتباط داشته باش.به فکر شهادت بود و برای آنهم برنامه خودش را تنظیم کرده بود.در قالب شوخی بعضی وقت ها هم حدی حرف هایش را میزد.میگفت اینکه اینقدر توی سوریه موندم یا کم زنگ میزنم،برای اینه که شما راحت تر دل بکنین هم من. بعد از تشییع دوستانش می آمد و می‌گفت فلانی شهید شده و بچه سه ماهه اش را گذاشتند روی تابوت.بعدش می‌گفت اگر من شهید شدم تو بچه را نذار روی تابوت بزار روی سینم. حتی گاهی نمایش تشییع جنازه خودش را هم بازی میکردیم.وسط حال دراز به دراز می‌خوابید که مثلا شهید شده،بعد هم میگفت محکم باش.و سفارش می‌کرد چه کار هایی انجام دهم. گوش به حرفایش نمی‌دادم و الکی گریه زاری میکردم که دیگر از این کار ها نکند. ادامه دارد... @MohammadHossein_MohammadKhani ❌کپی و نشر ممنوع❌
🌱 . شهیدحججی‌میگفت : یھ وقتایۍ دل‌ڪندن‌از یھ سرےچیزاۍ "خوب" باعث میشھ.. یھ چیزاۍ "بهترے" بدست بیاریم.. . ما براے رسیدن بھ امام زمـان "عج" از چۍ دل‌ڪندیم؟!💕 🕯‌ 🕊🌷🕊🌷🕊🌷
پــنج شنـبه شـب زیارتی اربـاب 💔😔 ڪاش کـنارت بـودم داداش کاش .... اݪتماس دعا داداش😔😭 🕊🌱
و ياد عزیزان سفر کرده به دیار باقی ... 🌹 اللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ ، تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم بِالخَیراتِ اِنَّکَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ اِنَّکَ غافِرَ الذَنبِ وَ الخَطیئَاتِ وَ اِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ بِحُرمَةِ الفَاتِحةِ مَعَ الصَّلَوَاتِ 🌷 التماس دعا 🌷 به یاد شهدا ، پدر و مادر ، همه عزیزان سفر کرده ، بد وارث و بی وارث ، پدر بزرگها و مادر بزرگها‌. بخوانیم فاتحةوصلوات وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ @MohammadHossein_MohammadKhani
یافته هایت را با باخته هایت مقایسه کن اگر ” خدا ” را یافتی هر چه باختی مهم نیست . . .  محمد حسین محمد خانی🌺 🌸یازهرا🌸 @MohammadHossein_MohammadKhani
...! چه زیبا گلچین می کنی خوبان عالم را...!ومن مبهوت هر شهیدم که چه زیبا می رود تا عرش اعلا... سالگرد شهادت🥀🥀🥀🥀🥀 🌹یازهرا🌹 •••••🌹🍃🌹🍃🌹🍃 @MohammadHossein_Moham madKhani •••••🌹🍃🌹🍃🌹🍃
7.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
جاماندی ،آه ای دل... رفیق شهیدم به امید وصال... 🌹 🌺یازهرا🌺 ••○••♤☆••○••