#قصه _دلبری
#قسمت_شانزدهم
انگار در این عالم نبود. سرخوش. مادر و خاله آمدند و به او گفتند:« هیچ کاری توی خونه بلد نیست؛ اصلاً دوره گاز پیداش نمیشه؛ یه پوست تخمه جابجا نمی کنه ؛خیلی نازنازیه!!!» خندید و گفت:« من فکر کردم چه مسئله مهمی می خواین بگین، اینا که مهم نیست.» حرفی نمانده بود؛ سه چهار ساعتی صحبت هایمان طول کشید .گیر داد که اول شما از اتاق بروید بیرون. پای خواب رفته بود و نمی توانستم از جایم تکان بخورم .از بس به نقطه ای خیره مانده بودم گردن گرفته بود و صاف نمیشد. التماس میکردم شما بفرمایید من بعد از شما میام. ول کن نبود مرغ عشق یک پا داشت حرصم درآمده بود که چرا اینقدر یم دندگی میکند. خجالت میکشیدم بگویم چرا بلند نمی شوم؛ دیدم بیرون بر او نیست دل به دریا زدم و گفتم :«پام خواب رفته.» از سر غزل پرانی گفت:« فکر میکردم ای عیبی دارید و اقرار سراسر من کلا بره.» دلش روشن بود که این ازدواج سر میگیرد. نزدیک در به من گفت:« رفتم کربلا زیر قبه امام حسین علیه السلام گفتم برام پدری کنید؛ فکر کنید منم علی اکبر تونم هرکاری قرار بود برای ازدواج پسرتون انجام بدید برای من بکنید.
ادامه دارد...
כݪٺ ڪہ ڱڔڦٺ💔
بآ ږڣيقے כږכ ۅ כݪ ڪڹ
ڪھ آښماݩے باشڊ ...🕊
این ݫمینے ھا🌎
ڊر ڪار ڂۅد مـآندھ اند ... .
#شهید_بابڪ_نورے✨
#شهیدمحمدحسین_محمدخانی
🌹یازهرا🌹
@MohammadHossein_Mohammadkhani
💠 خواهرشهیدابراهیمهادیمیگفت:
🦋آخرین باری که ابراهیم به تهران آمده بود کمتر غذا میخورد. وقتی با اعتراض ما مواجه میشد میگفت: باید این بدن را آماده کنم.
🦋 در شب های سرد زمستان بدون بالش و پتو میخوابید و میگفت: این
بدن باید عادت کند روزهای طولانی درخاک بماند.
🦋میگفت: من از این دنیا هیچ نمیخواهم حتی یک وجب خاک. دوستدارم انتقام سیلی حضرت زهرا (س) را بگیرم
🦋دوستدارم بدنم در راه خدا قطعه قطعه شود و روحم در جوار خانم حضرت زهرا (س) آرام گیرد.
#محمدحسین_محمدخانی
🌹یازهرا🌹
@MohammadHossein_Mohammadkhani
اگهتوهرکارے
حکمتخدارودرنظربگیریم
دیگهناراحتنمیشیم..🙂♥️
#شهیدمحمدحسینمحمدخانی🕊
🌹یازهرا🌹
@MohammadHossein_Mohammadkhani
شهید ابراهیم هادی🍀
گمنام تویی یا من 😔...؟
ببخش که به اشتباه تو را گمنام نامیدم ...
تو شهید پر نامی ...
🌹یازهرا🌹
#شهیدمحمدحسین محمدخانی
@MohammadHossein_MohammadKhani
(((طنز شهدا)))
تازه اومده بود جبهه ، یه رزمنده رو پیدا کرده بود و ازش پرسید :
" وقتی توی تیررس دشمن قرار میگیرید ، برای اینکه کشته نشی چی میگی ؟ "
اون رزمنده هم که فهمیده بود که این بنده خدا تازه وارده شروع کرد به توضیح دادن :
" اولا باید وضو داشته باشی ، بعد رو به قبله و طوری که کسی نفهمه باید بگی :
" اللهم ارزقنا ترکشنا ریزنا بدستنا یا پاینا و لا جای حساسنا برحمتک یا ارحم راحمین "
بنده خدا با تمام وجود گوش میداد ، ولی وقتی به ترجمه عربی دقت کرد ، گفت :
" اخوی غریب گیر آوردی ... !؟ "
#خنده_حلال
#شهیدمحمدحسین_محمدخانی
🌹یازهرا🌹
@MohammadHossein_Mohammadkhani
#تلنگــــــر
بدن های مطهرشان را آب برد ،
تا دنیا ما را با خود نبرد ...
#شهدای غواص
#شهیدمحمدحسین محمدخانی
🌹یازهرا🌹
@MohammadHossein_MohammadKhani
1.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
من ایرانمُ🍂
تــــــو عراقی🌿
چه فــــراقی😔
#استوری
#چای روضه
#یاحسین ع
🌹یازهرا🌹
@MohammadHossein_MohammadKhani
نمازشب🍀
درخواست شهادت در نماز شب
** یک روز پرسیدم چطور اینقدر مطمئنی که شهید میشوی؟ جواب داد: در نماز شب هرچه بخواهی خدا میدهد. بعد هم گفت یک روز شما به من افتخار میکنید. بعد از شهادت آقا مهدی برای زیارت به سوریه رفتیم. وقتی وارد حیاط حرم حضرت زینب (س) شدم گفتم: مهدی بهت افتخار میکنم که از ما دل کندی و به عشق بزرگتری که عشق به خدا و اهل بیت (ع) است رسیدی.
التماس دعا
#نماز شب
🌹یازهرا🌹
@MohammadHossein_MohammadKhani