eitaa logo
『شھید محـمدحسین محمدخآنے』
1.4هزار دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
2.8هزار ویدیو
41 فایل
شهید محمدحسین محمدخانے [حاج عمار] ولادت ۱۳۶۴/۴/۹ ټـهران شهادت ۱۳۹۴/۸/۱۶ حلب سوریہ🕊 با حضور مادر‌بزرگـوار شهیــد🌹 خادم تبادل⇦ @shahid_Mohammad_khani_tab خادم کانال ⇦ @Sh_MohammadKhani کانال متحدمون در روبیکا⇦ https://rubika.ir/molazeman_haram313
مشاهده در ایتا
دانلود
گفتمش دل میخری پرسید چند ؟ گفتمش دل مال تو تنها بخند 🌱 خنده کرد و دل ز دستانم ربود تا به خود باز آمدم او رفته بود ••🕊🌿 🌸 @MohammadHossein_Mohammadkhani 🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بهـ‌نام‌خداۍِحاج‌عمار♥️🌿'』
۰ مجاهـد فےسبیـل‌اللہ بـزرگتر از آن است‌کـہ‌گوهر زیباے‌عمل‌خـود را بـہ‌عـیار زخـارف دنـیامحڪ‌بـزند:)🌱 شہادت‌هـنر‌مردان‌خـداسٺ💔' 🖐🏻
رضا کلاش به دست آمد دم در اتاق اسلحه. قفل بود. از باراک پرسید: «کلید دست کیه؟» دارت را پرت کرد و بدون این که برگردد، گفت:«نمی‌دونم. از کد خدا بپرسم!» دستگیره در آهنی را بالا پایین کرد. باز نشد. از شدت خستگی، حوصله شام خوردن نداشتم. رفتم خوابیدم. هر چند دقیقه یک بار، رضا با دستگیره بازی می‌کرد و داد می‌زد: «کسب نمی‌دونه کلید اسلحه خونه کجاست؟» 📚 https://eitaa.com/joinchat/4012245048C42ddbe23a3
‹🌻🌿› • • ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بھـٰا؎لـٰالہ؎خون‌خفتہ‌پرثمرترگردد شھیدعـٰاشق‌این‌بیشہ‌زندھ‌ترگردد...! -لَبخَنـدے‌بہ‌رَنگِ‌شَہآدَت...!ジ😍 • • @MohammadHossein_Mohammadkhani
به‌نیابت‌و‌یاد‌ و‌اعضایِ‌کانال‌به‌ویژه‌مادرِ‌بزرگوار‌شهید🥀 محفل‌اشک‌...مشهد‌مقدس💚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ڔوایـټی‌از"طُ":)🙂🌼 تـوے حـیاط خـانـہ‌ی پـدربـزرگـم داشـتیم فـوتبال بـازی مۍڪردیم.تـوپـمان افـتاد روۍ پـشت‌بـام.رفـتم بیـاورم،گـفتم:(مـن تـوپ رو از بـالا مۍانـدازم،تـوهد بـزن.)یڪ نصـف آجـر آنـجـا بـود.بـہ جـای تـوپ، آن را انـداخـتم پـایین!نـدید آجـر اسـت.بےهـوا‌هـد زد.سـرش شڪست.ایـن طـور نـبودڪه قـهر یـا دعـوا ڪنیم.قـدیمی هـل رخـتخواب‌هـا را ڪنار اتـاق مۍچـیدند روۍ هـم.وقـتے مۍرفـتیم منـزل پـدربـزرگـم،در را ڪہ بـاز مۍڪردیـم،اولیـن ڪارمـان ایـن بـود ڪہ مـی‌پـریدیـم روۍ لـحاف‌هـا و هـمه را مـی‌ریخـتیم پـاییـن.یڪ‌بـار مـن مـاندم آن زیـر،پـایم شـکست.از ایـن ڪارهـا زیـاد مۍڪردیم.بـاز با هـمان پـای شڪستـہ بـاهـم فـوتبـال بـازی مۍڪردیـم. https://eitaa.com/joinchat/4012245048C42ddbe23a3