تــوجہ ⭕️تــوجہ⭕️
مــسـابـقہ داریــم🤩
بہ مناسبــت سـالروز شهــادت شــهید محمــد خـانی چــالش 😌 داریم هــمراه بـا جــوایز 🎁
چــالش دلــنوشته ؛ هــمراه با هــدیه کــتاب جـاده یوتیوب بہ
نـفر اول 🥇
نـفر دوم🥈
نـفر سـوم🥉
تــقدیــم مـیشـود ✨
لــطفا دلــونـشتہ هـای خــود به داداش محمد حسین را به آیدی زیــر بـفرستین😍👇🏻
🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊
@Sh_MohammadKhani
🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊
چــالـش دوم 🤩😇
نـحوه آشنا شــدنتون با بــرادر دیـنی «شهـید محمد حسین محمد خانے» را بہ آیدی زیــر ارســال کــنید تــا در کـانال داداش گــذاشتـہ بــشه😉🙃👇🏻
🍃🌹🍃🌹🍃
@Sh_Hadie
🍃🌹🍃🌹🍃
دوســتانم با ارســال از مــطالب خــوبتون دادش محمد حسین رو خـوشحـال ڪنــید🙈😍
یه نکته از شرایط شرکت در چالش عضو کانال ما بودن هست پس بشتابید☺😊
@MohammadHossein_MohammadKhani
✅زندگیمان را با امام زمان گره بزنیم
✍ زندگیمان را با #امام_زمان(عج) گره بزنیم. اینطور نباشد که فقط در دعای ندبه یاد امام زمان باشیم. در متن زندگی با امام زمان محشور باشیم. در درست عمل کردن با امام زمان محشور باشیم. اگر اینطور شد، آنوقت امام زمان در صحنه مؤثر است.
لذا دارد یک کسی خدمت #امام_صادق(ع) رسید، عرض کرد من میآمدم عدهای گفتند: سلام ما را به آقا برسان و بگویید: برای ما دعا کنند. امام صادق(ع) فرمودند: فکر میکنید ما برای شما دعا نمیکنیم؟ هر روز اعمال شما بر ما عرضه میشود و وقتی ما میبینیم کوتاهیهایی از شما صورت گرفته، ناراحت میشویم و برای شما دعا میکنیم که خدا توفیق بدهد جبران کنید و برگردید. یعنی هر فعل هر روز من به حضرات عرضه میشود. آنوقت میشود من در دعای ندبه بنشینم زار بزنم ولی در روز رفتار من طور دیگری باشد؟
👤 حجت الاسلام عابدینی
📺 سمت خدا (۹۸/۰۴/۰۱)
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
🌹یازهرا🌹
✅کانال شهید محمدحسین محمدخانی
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@MohammadHossein_MohammadKhani
✨﷽✨
✅درک نادرست از معنای ذکر و یاد خدا
✍سالها پیش شخصی که سابقه طلبگی داشته و میآید تهران در باند کسرویها قرار میگیرد، کتابی در رد شیعه نوشته بود که به آن جواب نوشتند. از جمله ذکر خدا را تحقیر کرده و گفته بود آیا اینکه یک پاسبان در دل شب خانههای مردم را پاسبانی کند بهتر است و خدا راضیتر است یا بنشیند یک جا و هی لبهایش را تکان بدهد بگوید من ذکر میگویم؟
مرد عالمی جواب خوبی داد، گفت: شقّ سومی دارد و آن اینکه پاسبان در همان حالی که تفنگش را روی دوشش گرفته و در خیابانها قدم میزند و پاس میدهد ذکر خدا میگوید. اسلام که نمیگوید یا برو پاسبانی کن یا ذکر خدا بگو، یا برو خلبان باش یا ذکر خدا بگو، یا برو کشتیبان باش یا ذکر خدا بگو. اسلام میگوید هر کاری که میکنی ذکر خدا بگو، آنوقت کارت را بهتر انجام میدهی و روحیهات قویتر میشود. مثل اینکه قرآن گفته ذکر خدا فقط به این است که انسان در چلّه بنشیند، درها را به روی خود ببندد، تسبیح هزاردانه هم دستش باشد و ذکر بگوید!
💥قرآن به مجاهدین میگوید: «یا ایّهَا الَّذینَ امَنوا اذا لَقیتُمْ فِئَةً فَاثْبُتوا وَ اذْکرُوا اللَّهَ کثیراً لَعَلَّکمْ تُفْلِحونَ» ای اهل ایمان! آنگاه که با دشمن روبهرو میشوید و مرگ دندانهای خود را به شما نشان میدهد پابرجا باشید و یاد خدا بکنید.
📚استاد مطهری، آشنایی با قرآن، ج۳، ص۹۲
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
🌹یازهرا🌹
👇👇🇯🇴🇮🇳 👇👇
@MohammadHossein_MohammadKhani
#تلنگر
بـه قـول شـهید بِلباسی ↓
اونقدر خودمونُ درگیرِ
القاب و عناوین کردیم ؛
که یادمون رفته همه باهم برادریم :)
و باید کنارِ هم ، باری از رویِ
دوشِ مردم برداریم🌱..
حواسمون کجـاست؟
{پ.ن}:
قبل از هر عنوانی همه ما انسانیم
#حواسمونهست ؟!
#شایدتلنگر . . .
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
🌹یازهرا🌹
@MohammadHossein_MohammadKhani
🌹امروز پنجشنبهاست
✍عزیزانۍکه در بین ما نیستند
دلخوشند بهیک فاتحه به یک
صلوات یڪ دعای رحمت و
آمرزش همین ها برایشان یک
دنیاست درآن دنیا!
براۍ شادۍ روحشان
فاتـحهای قــرائت ڪنیم
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
@MohammadHossein_MohammadKhani
▪️واکنش جالب مغازهدار ایرانی به توهین ماکرون به پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم)/عبرتها
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
🌹یازهرا🌹
@MohammadHossein_MohammadKhani
بخون اگه دوست داشتی انتقالش بده شاید چند ثانیه روت تاثیر داشت,
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
چرا ما هميشه سر نماز خوابمون مياد؟
ولی تا ساعت سه شب برای ديدن يک فيلم بيداريم؟
چرا هر وقت می خواهيم قرآن بخونيم خيلی خسته ايم؟
اما برای خوندن کتابهای ديگه هميشه سرحاليم؟
چرا اينکه يک پيام در مورد خدا رو رد کنيم انقدر راحته
ولی پيام های بيهوده رو به راحتی انتقال می ديم؟
چرا تعداد کسانی که خدا رو عبادت می کنند هر روز کمتر و کمتر ميشه؟
اما تعداد بار ها و کلوب ها رو به افزايشه؟ یعنی ارتباط با خداوند انقدر سخته !!!!!!؟؟؟
در موردش فکر کنيد
99%شمااين پيام رونميفرستيد!!
خدافرمودند:اگرمن رادرمقابل دوستانتان ردكنيد,,,
من هم شمارادرقيامت ردخواهم كرد!
اين پيام ارزش فرستادن داره
,,,, شايدفقط يه نفر به فكر فرو رفت !!!!!!!
حکایت ما و خدا
☕خدا: بنده من نماز شب بخوان وآن یازده رکعت است.
🎥بنده: خدایا خسته ام! نمی توانم.
☕خدا:بنده من،دورکعت نمازشفع ویک رکعت نماز وتر بخوان.
🎥بنده:خدایا خسته ام! برایم مشکل است نیمه شب بیدار شوم.
☕خدا: بنده من قبل از خواب این سه رکعت را بخوان.
🎥بنده: خدایا سه رکعت زیاد است!
☕خدا: بنده من فقط یک رکعت نماز وتر بخوان.
🎥بنده: خدایا امروز خیلی خسته ام! آیا راه دیگری ندارد؟
☕خدا: بنده من قبل از خواب وضو بگیرو رو به آسمان کن و بگو یا ا…
🎥بنده: خدایا من در رختخواب هستم. اگر بلند شوم،خواب از سرم می پرد!
☕خدا: بنده من همان جاکه دراز کشیده ای،تیمم کن و بگو یا ا…
🎥بنده: خدایا هوا سرد است! نمی توانم دستانم را از زیر پتو در بیاورم.
☕خدا: بنده من در دلت بگو یا ا… ما نماز شب برایت حساب می کنیم.
بنده اعتنایی نمی کند و می خوابد.
☕خدا: ملائکه من،ببینید آن قدر ساده گرفته ام،اما او خوابیده است. چیزی به اذان صبح نمانده. او را بیدار کنید. دلم برایش تنگ شده است. امشب با من حرف نزده.
📃ملائکه: خداوندا دوباره او را بیدار کردیم،اما باز خوابید.
☕خدا: ملائکه من در گوشش بگویید پروردگارت منتظر توست.
📃ملائکه: پرورگارا باز هم بیدار نمی شود.
☕خدا: اذان صبح را می گویند. هنگام طلوع آفتاب است. ای بنده من بیدار شو. نماز صبحت قضا می شود.
📃ملائکه: خداوندا نمی خواهی با او قهر کنی؟
☕خدا: او جز من کسی را ندارد... شاید توبه کرد…
بنده من،تو هنگامی که به نماز می ایستی،من آنچنان گوش فرا می دهم که انگار همین یک بنده را دارم و تو چنان غافلی که گویا صدها خدا داری.
برای تایپ کردنش خیلی زحمت کشیده شده،اگه بخدا عشق داری برا همه کپی کن.
🚔به سرعت منتشر كنيد:
اين دعاييست كه زمانيكه دعا كردی يكسال ميگذرد و ملائكه نميتوانند تمام حسنات آنرا بنويسند…
فكر كن اگر منتشر كنی و برای مردم تكرار كنی چقدر اجر ميبری، نذار شيطان فريبت بده كه بگی بعدا انجام ميدم…
🔻پيامبر از شيطان سؤال كرد كه ای لعنت شده همنشينت كيست؟
شيطان گفت: رباخوار
🔻گفت دوستت كيست؟
شيطان گفت: زنا كار
🔻گفت همنشين صميميت كيست؟
شيطان گفت: افراد مست و شرابخوار
🔻پيامبر فرمود: مهمانت كيست؟
شيطان گفت: دزد و سارق
🔻پيامبر فرمود كه پيامبرت كيست؟
شيطان گفت: شخص ساحر و سحر كننده
🔻پيامبر گفت: نور چشمی تو كيست؟
شيطان گفت: كسی كه قسم به طلاق خورد.
🔻پيامبر فرمود كه حبيب و دوستدارت كيست؟
شيطان گفت كسيكه تارك نماز جمعه باشد.
🔺پيامبر فرمود چه چيزی كمر تو را خورد ميكند؟
شيطان گفت كه مجاهد فی سبيل ا... و كرد پای آنها
🔺پيامبر فرمود چه چیز جسمت را ضعيف ميكند؟
شيطان گفت: توبه، توبه كننده
🔺پیامبر گفت: چه چيز جگر تو را ميسوزاند؟
شيطان گفت: زيادی استغفار در شب و روز
🔺پيامبر گفت: چه چيزی چهره ات را خوار ميكند؟
شيطان گفت صدقه پنهانی و مخفی
🌻اگر خواستی صاحب گنجی در بهشت شوی بگو: ''لاحول ولاقوة الابالله''
خدایا…!!!
🔸گفتم: خسته ام…
گفتی: ( لاتقنطوامن رحمة الله… "از رحمت خدا ناامید نشوید" زمر/35)
🔸گفتم: کسی نمیدونه تو دلم چی میگذره…
گفتی: (إن الله بین المرء وقلبه… "خداوند حائل است بین انسان و قلبش" انفال/26)
🔸گفتم: کسی را ندارم…
گفتی: (نحن إقرب إلیه من حبل الورید…"ما از رگ گردن به تو نزدیکتریم" ق/16)
🔸گفتم: ولی انگار اصلا منو فراموش کردی...
گفتی: (فاذکرونی، أذکرکم… "منویاد کنید تا به یاد شما باشم" بقره/152)
🔹اگه ثواب یکساله میخوای اینو به دوستات بفرس!
🔹به فکر نمازت باش مثل شارژ موبایلت!
🔹با صدای اذان بلند شو مثل صدای موبایلت!
🔹از انگشات واسه اذکار استفاده کن مثل صفحه کلید موبایلت!
🔹قرآن رو همیشه بخون مثل پیامهای موبایلت!
خدایی ما کجاییم؟؟؟
کپی کنید ببینیم چی میشه؟
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
@MohammadHossein_MohammadKhani
#قصه_دلبری
#قسمت_شصت_و_چهار
هر موقع بی مقدمه یا بد موقع پیام میداد،میفهمیدم سرش شلوغ است.
گوشی از دستم جدا نمیشد،۲۴ساعته نگاهم به صفحه اش بود،مثل معتاد ها.
هرچند دقیقه یک بار تلگرام را نگاه میکردم ببینم وصل شده یا نه.
زیاد از من عکس و فیلم میگرفت.خیلی هایش را که اصلا متوجه نمیشدم. یک دفعه برایم میفرستاد.عکس سفر هایمان را میفرستاد که یادش بخیر،پارسال همین موقع.
فکر اینکه به چه راهی و برای چه کاری رفته است،مرا آرام و دوری را برایم تحمل پذیر میکرد.
گاهی به او میگفتم:شاید تو و دیگران فکر کنید الان خونه پدرم هستم و خیلی خوش میگذره،ولی اینطور نیست.هیچ جا خونه خود آدم نمیشه،دلتنگی هم چیزیه که تمومی نداره.گرفتاری شیرینی بود.
هیچ وقت از کارش نمیگفت.درخانه هم همینطور.خیلی که سماجت میکردم چیز هایی میگفت و سفارش میکرد به کسی چیزی نگو.حتی پدر مادرت.
البته بعداً رگ خوابش دستم آمد.کلکی سوار کردم.بعضی اطلاعات را که لو میداد خودم را طبیعی جلوه میدادم و متوجه نمیشد روحم در حال ملّق زدن هست. با این ترفند خیلی چیز ها دستم میآمد.حتی در مهمانی هایی که با خانواده های همکارانش دور هم بودیم،باز لام تا کام حرفی نمیزد.میدانستم اگر کلمه ای درز کند،سریع به گوش همش میرسد و تهش بر میگردد به خودم.
ادامه دارد...
❌کپی و نشر ممنوع❌
#قصه_دلبری
#قسمت_شصت_و_پنجم
کار حضرت فیل بود این حرف ها را در دلم بند کنم،اما به سختی اش می ارزید.میگفت افغانستانی ها شیعه واقعی هستند.و از مردانگی هایشان تعریف میکرد.از لا به لای صحبت هایش دستگیرم میشد پاکستانی ها و عراقی ها خیلی دوستش دارند.برایش نامه نوشته بودند، عطر تسبیح و انگشتر بهش هدیه داده بودند.خودش هم اگر در محرم صفر مأموریت میرفت.یک عالمه کتیبه و پرچم و اینطور چیز ها میخرید و میبرد.میگفت حتی سنی ها هم با ما اونجا عزاداری میکنن.یا میگفت من عربی خوندم و با من سینه زدن.جو هیأت خیلی بهش چسبیده بود.از این روحیه اش خیلی خوشم می آمد که در هر موقعیتی برای خودش هیأت راه می انداخت.
کم میخوابید من هم شب ها بیدار بودم.اگر میدانستم مثلا برای کاری رفته تا برگردد،بیدار میماندم تا از نتیجه کارش مطلع شوم.وقتی میگفت میخوایم بریم یه کاری بکنیم و برگردین.،میدانستم که یعنی در تدارکات عملیات هستند.زمانی که برای عملیات میرفتند،پیش می آمد تا ۴۸ساعت هیچ خبری نداشتم . یکدفعه که دیر آنلاین شد،شاکی شدم که چرا در دسترس نیستی.دلم هزار راه رفت.نوشت،گیر افتاده بودم.بعد از شهادتش فهمیدم که در محاصره افتاده بودند.فکر میکردم لنگ لوازم شده است.یادم نمیرود که نوشت تایم من با تایم هیأت رفتن تو یکی شده،اونجا رفتی برای منم دعا کن.
ادامه دارد...
@MohammadHossein_MohammadKhani
❌کپی و نشر ممنوع❌
👋سلام👋
لطفاً نظرات و پیشنهادات خود را درباره رمان قصه دلبری به آیدی زیر ارسال نمایید
با تشکر
@mohamadkhani_shahid