روز ۳۰ بهمن، سررسید دومین تاریخ خروج رژیم از لبنان است. امری که بسیاری از ناظران پیشبینی میکنند رخ نداده و اسرائیل همچنان در پنج تپه راهبردی باقی بماند. تقریبا همه سطوح حتی جوزف عون گفتهاند که عدم عقب نشینی در دومین تاریخ عواقبی دارد. ۵ روز بعد از ۳۰ ام، تشییع بزرگ شهید سیدحسن نصرالله خواهد بود. شاید موشک خاصی در کار نباشد اما این تشییع باز هم به مثابه سوخت بوده و خون تازهای به رگهای حزبالله تزریق خواهد کرد.
@Muhallel
امروز ۱۵ بهمن و در تقویم سیاسی کشور، سالروز واقعه یکشنبه سیاه در ۱۵ بهمن ۱۳۹۱ است. آن اتفاقات تلخ تنها ۳ ماه پس از نهی جدی رهبر معظم انقلاب مبنی بر عدم آشکارسازی اختلافات در مجلس شورای اسلامی رخ داد. حال بعد از ۱۲ سال، امروز نشست نمادین مشترکی میان سه قوه در نهاد ریاست جمهوری برگزار شد. البته اتحاد و همدلی قوای سه گانه در جهت منافع سیاسی رد است و تنها سیاستهای کلی نظام و برنامه هفتم توسعه جهت حل مشکلات کشور مبنا و شاخص هر نوع وفاق است. اما اینکه از شرایطی خارج شدیم که رئیس جمهور وزیر اطلاعات را برکنار کند، خود وزیر شود و نهاد حافظ امنیت کشور تبدیل به محل تخلیه زدوخوردهای سیاسی شود، از آن سو رهبر انقلاب اسلامی برای اتمام حجت، جهت برکناری معاون رئیس جمهور نامه رسمی دهند و یا در دورهای رئیس جمهور کشور بیاید و حتی در سطوح اعتقادی به صحبتهای رهبر انقلاب پاسخ دهد؛ اینها همگی جای شکر دارد و البته مرهون تلاشهای شهید رئیسی نیز است که پس از ۱۲ سال این همدلی قوا را به وجود آورد.
@Muhallel
مُحَلِّل
مشخصاً شکافی در تیم ترامپ جهت مقابله با ایران وجود دارد. گروهی با استدلالهای متفاوت عقیده دارند این
تا ساعات آینده یک یادداشت جدید ریاست جمهوری از سوی ترامپ صادر خواهد شد که در آن به وزارت خزانه داری دستور میدهد که فشار حداکثری اقتصادی آغاز گردد از جمله اعمال تحریم و مکانیسم اجرایی بر کسانی که تحریمها را دور میزنند. به عبارتی کمپین "به صفر رساندن فروش نفت ایران" اجرا میشود. نکته اینکه اعلام این تحریمها دقیقا در زمانی است که نتانیاهو در واشینگتن حضور دارد که میتواند پیامی به وی نیز داشته باشد. البته آمریکا برخی فشارها را به صورت پنهان آغاز کرده بود اما این بار علنی خواهد شد. شبکههای فروش نفت کشور از حساسیت زیادی برخوردارند که اخیرا تلاش شده ظرفیتهای قدیمی احیا شود.
@Muhallel
مُحَلِّل
تا ساعات آینده یک یادداشت جدید ریاست جمهوری از سوی ترامپ صادر خواهد شد که در آن به وزارت خزانه داری
تحلیل اقدامات ترامپ در مدت اخیر نشان میدهد وی با اتخاذ استراتژی چکش، در هر موضوع با استفاده از تولید رعب، تلاش میکند به مرگ بگیرد تا طرف مقابل به تب راضی شود. هیاهو و سروصدای بسیار و همچنین استفاده از کلمات یا بعضی اقدامات آوانگاردی مشهود است، نهایتاً چه در شیوه و چه در حصول نتیجه، تفاوتی با اقدامات پیشین خودش یا بایدن ندارد. واو به واو این را در بحث تعرفهها و درگیری با مکزیک دیدیم. در برخورد با ایران هم میبینیم که خالص شده طرح وی همان چماق و هویج معروف است اما شاهدیم آن را با حرفهایی مانند "محو کردن ایران از روی نقشه" یا "جنگ جهانی سوم" یا "تماس و صحبت با رئیس جمهور و رهبر ایران" ترکیب میکند تا چهره ویژهای برای خود دست و پا کند. این رویکرد شاید در کوتاه مدت دستاوردهایی نصیب آمریکا کند اما در بلند مدت به ضرر سیاست آمریکاست.
در خصوص یادداشت فوق نیز شاهد بودیم که ساعاتی قبل از دیدار با نتانیاهو رخ داد و بلافاصله منابع عبری طرح بحث حمله به ایران در جلسه این دو نفر را تکذیب کردند؛ به نظر میرسد ترامپ با امضای یادداشت فوق و اعلام آن قبل از دیدار با نتانیاهو عملاً این پیام را به نتانیاهو رساند که فعلا طرح دیگری برای ایران دارد.
موارد مهم دیگری در خصوص سیاستها و استراتژیهای ترامپ در خصوص ایران وجود دارد که با گذشت زمان و آشکار شدن ابعاد مختلف آن بهتر میتوان آنها را شرح داد.
@Muhallel
ترامپ در حالی از مالکیت بر غزه سخن رانده که چند روز پیش رهبر معظم انقلاب اسلامی یک جمله هوشمندانه گفتند و آن "غلبه غزه با قدرت نظامی آمریکا پس از جنگ با او" بود. به عبارتی رهبر انقلاب مواجه غزه را در اینجا نه با قدرت نظامی رژیم که درگیری غزه را مستقیما با آمریکا توصیف کردند که نتیجتا باعث پیروزی مقاومت شده است. این نتیجه هر نوع رویارویی جدید حتی درگیری حماس و ارتش یا مزدوران امنیتی آمریکا نیز خواهد بود.
@Muhallel
#مهم
⭕️ دلالتهای راهبردی کنترل غزه توسط آمریکا
طرح تحت کنترل گرفتن غزه توسط آمریکا دلالتهای راهبردی امنیتی دارد.
قبلا گفته شد که مطابق نظریه هرتزل به عنوان بنیانگذار صهیونیسم، اسرائیل قلعه غرب در برابر آسیای وحشی است.
این قلعه که در واقع یک پادگان تحمیلی به پهلوی غرب آسیا است، میبایست در منطقه پهن شده و این موجودیت مصنوعی در بوم پرتنش خاورمیانه، ارگانیک شود.
هر بار نیز با شیوههایی این روش پیش رفت؛ از حمله مستقیم به منطقه در دهه ۲۰۰۰ تا فتنه تروریسم اما مشخصترین طرح، همان پیمان ابراهیم بود که در آن رژیم میبایست در قالب تطبیع با سعودی و کریدور آیمک به عنوان دروازه ورودی و خروجی به منطقه غرب آسیا تبدیل شود که این نیز با عملیات طوفانالاقصی در آن تاریخ به شکست رسید.
اکنون ورود آمریکا به غزه اما دلالتهای خاصی دارد؛ قطعا حضور آمریکا در غزه صرفاً تجاری و اقتصادی نبوده و با حضور سنگین نظامی و امنیتی خواهد بود که پیامدهای متعددی بر نظم امنیتی منطقه دارد.
از یکسو، آمریکا میداند که رژیم هیچگاه حریف فلسطینیان نخواهد شد و هم کرانه و هم غزه، هر بار کل ابرپروژههای محور شر را به شکست میکشانند پس علاوه بر طرح اخراج فلسطینیان، حضور مستقیمتر آمریکا جهت تامین امنیت رژیم صهیونیستی مطرح میشود؛ طرحی که در ادامه انتقال رژیم صهیونیستی از یوروکام به سنتکام و حتی انتقال فرماندهی سنتکام به تلآویو است.
از سوی دیگر با اخراج فلسطینیان علیالخصوص به مصر و اردن، یک شوک به این دو کشور وارد آمده و با تغییر ترکیب جمعیتی، سرنگونی حکومتهای عبدالله اردن و سیسی مصر تقریبا قطعی است؛ سقوط مصر و اردن نیز به معنای تکمیل طوق حصار رژیم صهیونی است که در این صورت نیز رژیم از پس این بحران برنخواهد آمد و حضور مستقیم آمریکا در میدان الزامی است.
این طرح البته به معنای حضور مستقیمتر آمریکا در منطقه جهت مدیریت پروژههای ضدامنیتی در منطقه جنوب غربی آسیا است.
همچنین کاخ سفید میداند که صهیونیستها امکان و توان مدیریت روز بعد غزه را نداشته و چه بسا عملیات طوفانالاقصی ۲ نیز کاملا امکانپذیر است. اگر غزه وارد چرخه بازسازی نشود، تبدیل به مار زخم خوردهای میشود که چیزی برای از دست دادن نداشته و همواره به دنبال ضربه به رژیم است.
مجموع موارد فوق آمریکا را به این جمع بندی رسانده که راهی جز بازگشت به کارت قدیمی و چه بسا سوخته اخراج فلسطینیان با روشهای جدید و البته حضور مستقیم آمریکا به جای فلسطینیان وجود ندارد.
@Muhallel
مُحَلِّل
#مهم ⭕️ دلالتهای راهبردی کنترل غزه توسط آمریکا طرح تحت کنترل گرفتن غزه توسط آمریکا دلالتهای راه
وقتی از حضور مستقیم تر آمریکا در منطقه صحبت میکنیم، صرفا منظورمان غزه و طرح اخیرا اعلامی ترامپ نیست. این طرح هم اکنون در لبنان نیز در حال تدارک است.
اولین گام طرح آمریکایی در لبنان، تشکیل کابینه نواف سلام به شکل هیئت مدیره یا کارمندان یک شرکت است که مدیران آن جوزف عون و نواف سلام است. ریشه فشار بر سلام برای انتخاب وزرای فاقد هرگونه وابستگی حزبی، حتی در احزاب مسیحی و سنی، همین جاست.
گام دوم، انتصاب زنجیرهای مدیران امنیتی، نظامی، قضایی، اداری، اقتصادی و بانکی لبنان در سطوح میانی است؛ مدیرانی که مشخصاً در راستای این نقشه است: مهار هر نیرویی که در برابر خلع سلاح مقاومت بایستد.
گام سوم، ورود و استقرار شرکتها و تیمهای تخصصی است که صرفا ماموریت بازسازی بخشهای انرژی و ارتباطات لبنان را دارند؛ بخشهایی که بازسازی آنها مساوی با در دست گرفتن شریانهای حیاتی لبنان به دست غرب خواهد بود.
اما هر سه مورد فوق، تنها مقدمهای است بر تسلط گستردهتر آمریکا بر لبنان است.
در همین راستا توجه به سه داده الزامی است:
1. افتتاح قریب الوقوع بزرگترین سفارتخانه آمریکا در منطقه که در واقع یک پادگان اطلاعاتی - نظامی با حدود 2000 کارمند است که وظیفه اشراف اطلاعاتی و امنیتی آمریکا در منطقه شامات، علیالخصوص سوریه و لبنان را برعهده دارد. این مجموعه البته یک بخش مدنی دارد که وظیفه آموزش (بخوانید شستشوی مغزی) جوانان را در قالب شرکتهای NGO خواهد داشت و در اصل، به دنبال تربیت جوانانی موافق و همدل ارزشهای غربی و ضد مقاومت است.
2. مدیریت دانشگاه آمریکایی بیروت، اخیرا یک بیمارستان را در کسروان بیروت خریداری کرده و در حال تجهیز آن است تا صرفا برای آمریکاییها باشد.
3. نقطهای جهت ایجاد یک بندر خصوصی تحت نظارت امنیتی آمریکا انتخاب شده است.
گفته میشود پس از تلاش مشترک جهت تضعیف هر چه بیشتر حربالله و همچنین خلع سلاح اردوگاههای فلسطینی با شعار بهبود شرایط زندگی و اسکان آنها در لبنان، ترامپ نیز قصد دارد جهت افتتاح سفارت؟ آمریکا در لبنان وارد بیروت شود.
همه موارد فوق نشان میدهد که ما شاهد جنگ جدید دشمن بر علیه غزه و لبنان آغاز شده و ما نباید آن را در چارچوب منافع شخصی ترامپ تحلیل کنیم، ضمن اینکه نسبت به برنامهریزیهای مشابه آمریکا برای عراق، یمن و ایران باید هوشیار باشیم.
@Muhallel
یادتان میآید او اینجا نشست
ساحلی در محضر دریا نشست
هر که دید او را به حالش رشک برد
تا شهادت محملش را اشک برد
آشنا با زخم و با درد است او
با شهادت زندگی کردست او
السلام ای محور هنگامه اش
ای همه حرف وصیت نامهاش
دید آرامی، نشد آشفته او
ای ستون خیمه ای که گفته او
یارت ای یار خراسانی چه شد؟
ای صبا! دست سلیمانی چه شد؟
ای نگین حلقهی یکرنگ ها
رفتی ای فرمانده دلتنگ ها
در شکوه چشم تو دریای ما
ای فراتر از دو قطبیهای ما
چشم هایت، مردم بیداریات
ای فدای رسم مردم داریات
ظلم را تشویش ناکامی تویی
روح جمهوری اسلامی تویی
اینکه گفته میشود ترامپ انسجام ایران را هدف قرار داده، منظور این است که وی با زدن این حرفها و نشان دادنِ در باغِ سبزِ توافق به دنبال این است که نزد مردم ایران این باور را ایجاد یا تقویت کند که "من حسن نیت دارم و آماده توافقم؛ توپ در زمین حاکمان ایران است" که البته متاسفانه به دلیل شرایط سخت اقتصادی و همچنین فقدان سیاست درست ممکن است این حربه کارگر افتاد؛ مهم ترین ایراد در جایی است که حتی در خود بدنه دولت نیز جمع بندی وجود ندارد، این طبعاً میان دستگاهی شده و تک تک اعضای دولت تا نمایندگان مجلس و ... حرف خودشان را میزنند. در اینجا ترامپ میتواند سوار بر این شکافها شده و با این صحبتهای دوگانه، در جامعه ما انشقاق ایجاد کند. لذا اعلام نظر و موضع رسمی و عقلانی جمهوری اسلامی ایران از سوی مقامات عالی رتبه کشور ضروری مینماید تا سایرین نیز در این جهت حرکت کنند.
@Muhallel