از رویکردهای تشدیدشونده رژیم در نوار غزه، گسترش مزدوران محلی غالباً توسط یاسر ابوشباب و پخش به نقاط مختلف است، نیروهایی که انواع فعالیتهای خصمانه همچون سرقت، احتکار، راهزنی و ... را انجام میدهند. در همین راستا از حدود یک ماه پیش نیروهای امنیتی مقاومت غزه، شاخه عملیات میدانی خود را تحت عنوان "رادع" تشکیل دادند که وظیفه برخورد و انهدام مزدوران پیشگفته را برعهده دارد. عملیاتهای این نیرو نیز افزایش داشته است.
@Muhallel
یک تاثیر اصلی پیجرها، روانی بود. روز دوم با انفجار بیسیمها و برخی دستگاههای دیگر ارتباطی، یک ترس یا ابهام به وجود آمد؛ این بار قرار است چه چیزی در بغل گوش ما منفجر شود؟ حتی تصور این وضعیت آزاردهنده است. در حالی که در روز سوم اتفاق خاصی نیفتاد و با سخنرانی سید کمی آرامش برگشت، در روز چهارم، فرماندهی عملیاتی و یگان رضوان حزبالله جلسهای تشکیل دادند که محور اصلی آن، تصمیمگیری در خصوص ورود زمینی رضوان به شمال اراضی اشغالی بود. اما هدف قرار دادن این جلسه و شهادت فرمانده عارف حزب الله، حاج عبدالقادر ابراهیم عقیل و جمعی از فرماندهان میدانی محورها و بخشهای رضوان، به معنای شکستن ستون فقرات حزب الله بود. حزب الله مجددا دچار شوکی بالاتر از قبل شد و حتی کنترل اوضاع میدانی برای مدتی از دست آن خارج شد. حزب الله به قول هوانوردی دچار استال شده بود و شاید شوک بدتر بعدی، یعنی شهادت رهبری حزب الله، مقاومت را تکان داد. در این میان، اگر نبود حمایتهای میدانی و حضور فرماندهان و افسران ایرانی در کف میدان، شاید امکان کنترل نبرد فراهم نمیشد.
@Muhallel
این محل عروج فرماندهان شهید، به عنوان ستاد جنگ حزبالله در جبهه اسناد طوفان الاقصی بود. حاج ابراهیم عقیل در این نبرد حدود ۳ ماه به طور کامل در جنوب لبنان بود تا اینکه پس از شهادت فواد شکر، سیدحسن نصرالله وی را مامور به رهبری عملیات از بیروت کرد.
در این حمله حاج ابوحسین سمیر، فرمانده بخش آموزش مرکزی مقاومت و احمد دیب، فرزند حاج جهاد، مسئول دفتر سیدحسن نصرالله چند روز قبل از پدر به همراه ۱۲ فرمانده دیگر شهادت رسیدند، کسانی که هر یک قرار بود فرماندهان رزم زمینی باشند.
توصیف شخصیتی حاج ابراهیم عقیل، این عارف بالله سخت است. وی اما یادداشتی از خود برجای گذاشته که بخش اول آن تبدیل به شعار اولین سالگرد ایشان نیز شده است:
تمام زندگی من وصیتنامهی من است.
هر کاری که انجام میدهم وصیتنامهی من است، حزبالله، کار جهادی، ارتش عقیدتی و جامعهی مؤمن، متدین و متعهد نیز وصیتنامهی من است.
@Muhallel
در حال حاضر در صحنه لبنان، حزب الله توانسته تا حدودی موقعیت خود را بازیابی کند. این به چند دلیل رخ داده است:
اول. تقویت موضع و منطق حزب الله در عرصه سیاست داخلی پس از تشدید حملات رژیم به لبنان با وجود مصوبه خلع سلاح و همچنین حمله به دوحه
دوم. عدم تبدیل مصوبه خلع سلاح به برنامهای عملی به دلیل ترس دولت، محدودیتهای ارتش و سه رخداد میدانی:
1. نمایش عدم امکان خلع سلاح کامل در برنامه خلع سلاح اردوگاه های فلسطینی
2. بازتوزیع و پراکندهسازی اسلحه سبک حزب الله
3. وقوع حادثه برای ارتش لبنان: در این حادثه، یک تیم متخصص ارتش وقتی در حال مصادره یک انبار موشکی در جنوب بود، دچار انفجار شده و 6 متخصص آموزش دیده توسط آمریکا کشته شدند. شایعاتی وجود دارد که این در نتیجه انفجار یک دستگاه کنترل از راه دور رخ داده است.
سوم. افزایش تمکن مالی حزب و همچنین تقویت تسلیحاتی آن به ویژه با وجود نبود سوریه
چهارم. سفر دکتر لاریجانی به بیروت و حمایت عملی از مقاومت
همین موارد باعث شده تا حزب الله بتواند در صحنه سیاسی، تا حدودی موقعیت را بازیابی کند.
پس مشکلات چیست؟
اول. وضعیت نظامی در جنوب لبنان به طور کلی مناسب نیست. ارتش رژیم از یک نوع آزادی عمل برخوردار است. از سوی دیگر خطوط امداد و پشتیبانی نیز تقریبا کاملا تخریب شده است و خط اول حزب به لیتانی بازگشته است. منازل و زیرساختهای مدنی در جنوب نیز در شرایط مناسبی نیستند و شاهد تخریبهای شدید در جنوب خصوصا بعد از آتش بس هستیم.
دوم. نقض های امنیتی همچنان ادامه دارد. ترور اعضای موثر حزب الله در پروژه بازسازی لبنان و سوریه روزانه شده است خصوصا که اهداف مورد هدف از نیروهای جوان و تازه نفس حزب هستند. طبق گزارشات، موبایل همچنان موثر است، البته تقریبا 90 درصد ترورها در جاده و هنگام عبور و مرور افراد صورت می گیرد.
سوم. مخالفان داخلی حزب الله، به هیچ وجه قصد عقب نشینی را ندارند. از نظر آنها در این جنگ طایفهای، یا الان میتوانند کار حزب الله را یکسره کنند و یا شاید هیچ گاه چنین موقعیتی برایشان پیش نیاید. در این شرایط، طرح ارتباط با عربستان، در همین راستا تلقی می شود خصوصا که انتخابات پارلمانی اردیبهشت 1405 نزدیک است و دعواهای علنی در این خصوص از هم اکنون آغاز شده است.
سوم. گذر زمان به سود رژیم صهیونیستی نیست زیرا با گذر زمان حزب الله می تواند به سطح بالاتری از بازیابی موقعیت خود برسد. بنابراین همزمان با تشدید ترورها و حملات در جنوب لبنان و بقاع، به عنوان پایگاه اصلی کنونی حزب الله در لبنان که با هدف مهار زمان صورت میگیرد، گفته شده تل آویو و واشنیگتن در حال تدوین طرحی سه مرحلهای جهت تهاجم جدید به لبنان هستند؛ تهاجمی که شامل حملات سایبری و تکنولوژیک، پیاده سازی نیرو در نقاط خاص و یک عملیات بمباران سنگین در سراسر لبنان + پیشروی زمینی بیشتر در جنوب لبنان و غرب سوریه را شامل میشود. گفته شده بازه مدنظر آنها برای اجرای طرح فوق، بازه 10 آبان الی 10 بهمن (نوامبر تا ژانویه) است.
در این حمله احتمالی، دو متغیر نقش کلیدی دارد:
یکی میزان توفیقات دولت و ارتش در طرح خلع سلاح. جوزف عون اخیرا به فرماندهی ارتش دستور داده که خلع سلاح جنوب باید کامل شده تا بهانه تهاجم گرفته شود که حتی در صورت تحقق هم این استدلال شکست خورده است و دوم اینکه آیا صهیونیستها بار دیگر مستقیما به سراغ حزب رفته و یا پیش از آن، ایران و عراق به عنوان پشتیبانان را هدف قرار خواهند داد؟ دومی در جایی اهمیت دارد که جمهوری اسلامی ایران نیز به چشم دیگری به حزب الله و سوریه در جنگ محتمل آتی با اسرائیل و آمریکا نگاه میکند.
@Muhallel
در اخبار امروز عراق آمده است که جلسهای با حضور سودانی، الاعرجی و الشطری(رئیس سرویس اطلاعاتی عراق) با رهبران اطار برگزار شده و در آن در خصوص طرحی برای مهار پیامدهای قرار گرفتن فصائل در FTO بحث شده است. طرح پیشنهادی شامل گامهایی مانند تعطیلی دفاتر رسمی فصائل، تحویل اردوگاهها و اماکن به ارتش عراق و ادغام آنها در حشد بوده است. سودانی نیز ابراز نگرانی کرده که با ورود گروهها به لیست، رهبران آنها هدف قرار میگیرند.
✍🏻 تحلیل:
۱. قبلا گفته شده بود که فعلا مدیریت پرونده عراق در دست آمریکاست و اسرائیل نیز منتظر نتایج اقدامات آمریکا میماند. آمریکاییها اکنون در عراق و لبنان(و حتی ایران) با ادغام اقدام امنیتی، تهدید نظامی، فشار اقتصادی و تفرقه سیاسی، قصد دارند مقاومت را با یک تصویر یک آینده فاجعه بار روبرو کند که چارهای جز تسلیم و خلع سلاح ندارد.
۲. در لبنان همانطور که اشاره شد این پروژه تاکنون چندان کارآمد نبوده است. در عراق اما این پروژه حدودا کارایی داشته زیرا باعث عقب نشینی گام به گام شده اما خواسته اصلی آمریکا، هیچ گاه عدم حمله به نیروهایش و یا تعویق قانون یا آزادی یک اسیر نبوده بلکه وی به کمتر از خلع سلاح کامل و انحلال فصائل و حشدالشعبی که خود مقدمه بازآرایی صحنه سیاسی عراق است، راضی نیست. اکنون همه کارتهای قابل چانه زنی مصرف شده و همانطور که از خبر بالا معلوم است، بحث اصلی تازه آغاز شده است.
۳. به طور کلی در صحنه داخلی عراق سه گروه در خصوص خلع سلاح وجود دارد: گروه اول بخشی از شیعه و اکثریت کرد و سنی که معتقد به خلع سلاح اند. دوم. شیعیانِ دارای سلاح و گروه ها که مخالف اند و سوم گروه هایی که متناسب با شرایط خود را در یک گروه جای می دهند.
۴. سودانی نیز همواره سعی می کند نوعی میانجی گری کند با این حال مجموع اقداماتی که وی کرده بیشتر بازی در گروه اول محسوب می شود. مشخصا وی به دنبال منافع شخصی است اما خود او استدلال می کند که در صورت حمله نظامی به عراق و یا تحریم بخش نفت، هم عراق خفه خواهد شد، هم ایران ضربه خورده و هم خلع سلاح رخ خواهد داد. من معتقدم با این روند ما بزودی از السودانی نیز ضربه خواهیم خورد ولی حرف وی از جهتی درست است زیرا استفاده مقاومت و حتی ایران از عراق بیش از هر زمانی است و طبیعی است که تصمیم گیر در چنین موقعیتی به دنبال خرید وقت و البته زیر ضربه نرفتن امکان های خود باشد. باید توجه کرد که عراق به مراتب وابسته تر از لبنان به آمریکاست و تعدد گروه ها و مواضع بسیار بیشتر از صحنه لبنان است. طبیعی است که از این سیاستمداران و گروه ها بعید باشد که از آن ها بخواهید شما به خاطر مقاومت ایران و لبنان و یمن، ۹۰ درصد درآمد خود را از دست داده و زیر بمباران جدید بروید. باید این محدودیت ها و پیچیدگی های صحنه سیاسی داخلی عراق را نیز درک کرد هر چند اگر به ما باشد می گوییم به هر حال باید با جنگ مواجه شد.
۵. در این میان سوال مهم تری مطرح است؛ آیا تهاجم به عراق، به سود آمریکا و رژیم است؟ بدیهی است که اگر آمریکا بتواند بدون جنگ خواسته های خود را در این مرحله نیز تحمیل کند، جنگی رخ نمی دهد اما اگر خلع سلاح رخ ندهد، حمله محتمل است. در محاسبات طرف اسرائیلی دو موضوع مهم برای حمله به عراق وجود دارد: یکی احتمال پاسخ متقابل مقاومت به رژیم و خصوصا آمریکا و دوم. بسیج مجدد داخل عراق پشت مقاومت خصوصا حمایت و فتوای مرجعیت. بنابراین تل آویو به طور موازی با آمریکا، آماده سازی نظامی و گزینه های جایگزین را پیش خواهد برد ما نیز باید گزینه های سوم را خلق کنیم.
@Muhallel
مُحَلِّل
اروپا برای تمدید ۶ ماهه اسنپ بک، از ایران چند خواسته داشت: ۱. تعیین ذخایر اورانیوم ۲. همکاری با آ
آقای عراقچی و پزشکیان به همراه مجموعه دولت به نیویورک میروند تا حول بسته پیشنهادی جدیدشان مذاکره کنند. به گفته منابع خبری غربی، در این بسته ایران در ازای تضمین! عدم حمله جدید با آمریکا مذاکره میکند و در ازای آن اسنپ بک باید تمدید شود. سپس ایران در حد توان اقدام به بازیابی اورانیومها کرده، در ازای آن اسنپ بک کاملا لغو شده و تحریمهای بینالمللی نیز برنمیگردند. در گام بعدی در ازای رقیق سازی اورانیومها، تحریمهای آمریکا نیز باید رفع شوند. در گام آخر نیز مذاکرات نهایی در خصوص سرنوشت برنامه هستهای کشور انجام میشود. از نظر ایران نیز تمام موارد مرتبط با آژانس نیز در قاهره توافق شده و دیگر بهانهای وجود ندارد.
یکی از دلایلی که مجموعه سیاست خارجی دولت به دنبال تمدید یا لغو اسنپ بک هستند این است که فعالسازی آن و خروج احتمالی کشور از NPT را زمینهساز حمله جدید اسرائیل میدانند. باید دید این ایدههای آقای دکتر ... به کجا ختم خواهد شد. در زمان مناسب، مسئله طرحریزی راهبردی و فقر یا غنای تاکتیکی را بررسی خواهیم کرد.
@Muhallel
جمع بندی اخبار امروز:
اولین خبر که در برخی کانال های فارسی به عنوان آماده باش ناگهانی ارتش اعلام شد، این اطلاعیه است که خود میتوانید ارزیابی کنید.
خبر بعدی مربوط به آماده باش نیروهای پلیس و امنیت داخلی رژیم جهت آمادگی در برابر حملات احتمالی درونی فلسطینیان در اعیاد سال نو یهودی بود.
خبر سوم نیز مربوط به دیدار نتانیاهو با سران ارتش رژیم در کریا و جملات وی در خصوص هدفگذاری سال آینده رژیم بود.
تا این لحظه و در روزها و ساعات اخیر، شاهد افزایش هشدار واقعی و آمادهباش و اجرای تدابیر حفاظتی و امنیتی توسط نیروهای مقاومت اسلامی عراق بودهایم.
اما در ایران، به طور کلی تحلیلگران بر دو دستهاند؛ دسته اول کسانی که حمله جدید دشمن را دور میدانند و آن را مرتبط با یکسری اتفاقات در داخل ما و دشمن میدانند. دسته دوم معتقدند هر چند حمله جدید نیازمند تکمیل یکسری پارامترها است ولی آن خیلی دور نیست و رژیم حتی می تواند نه صرفاً برای تمام کردن کار، که حملات هوایی جدیدی با هدف ارزیابی توان ما، تضعیف و یا کسب برتری هوایی و اجرای مدل شکست خورده لبنان، مدلی که پس از جنگ ۱۲ روزه نتوانستند اجرا کنند، ترتیب دهد.
@Muhallel
{ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَيْعِكُمُ الَّذِي بَايَعْتُم بِهِ وَذَٰلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ }
* به ترتیب از راست به چپ: حاج حسین خلیل، حاج محمد رعد، شهید فواد شکر، شهید سیدهاشم صفی الدین، سیدابراهیم امین السید(شورای سیاسی)، شیخ محمد یزبک(شورای قضایی) و شیخ نعیم قاسم
@Muhallel
اهمیت راهبردی سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی با مردم در خصوص مسائل داخلی و خارجی، ساخت روایت جامعی است که بتواند جامعه را در برابر فشارهای ییرونی منسجم و مستحکم سازد. با فعالسازی اسنپ بک، دشمنان بیش از هر چیز به دنبال کور کردن آینده در کشور هستند. در این میان، اگر تفرقه سیاسی و اجتماعی جای خود را به عزم و اراده ملی برای عبور از این چالش و تبدیل تهدید و فرصت بدهد، یقیناً بخشی از پازل آمریکاییها تکمیل خواهد شد؛ پازلی که واشینگتن جهت تکمیل آن، فرایند یکسانی را در سه کشور ایران و عراق و لبنان در پیش گرفته است: ترکیب تهدید نظامی، فشار اقتصادی، اقدام امنیتی و تفرقه سیاسی که مجموعاً تصویر آینده را "فاجعهبار" نشان داده فلذا هیچ راهی جز تسلیم وجود ندارد.
@Muhallel
یک جمله مهم رهبر معظم انقلاب که در صحبتهای ایشان در خصوص غنیسازی و مذاکره گُم شد، تاکید بر دست کم نگرفتن حزب الله لبنان و میراث عظیمی بود که شهید سیدحسن نصرالله از خود برجای گذاشته است. حقیقت این است که در هفتههای اخیر، مجموعهای از اطلاعات به دست دشمنان رسیده که حاکی از بازسازی توان نظامی و البته تامین مالی حزب الله به شکل قابل توجه است؛ این امر باعث افزایش رایزنیهای تلآویو و واشینگتن در خصوص بیش از یک سناریو جهت مقابله با حزب الله شده است.
@Muhallel