مُحَلِّل
اما هدف از هیاهوهای ساعات اخیر در دو سوی مرز دو هدف یا اثر در پی دارد: اول، انحراف توجه از مسئله ف
تل‌آویو قصد دارد عملیات‌های استراتژیک تهران را تبدیل به ضدجریان کرده و با سوءِ استفاده از برخی سوءِتفاهمات موجود با درگیر کردن ایران و جبهه مقاومت با خود و کشورهای همسایه، از بارِ فشار بر خود بکاهد(در همین خصوص لازم است تدابیر حفاظتی برای اماکن دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران در عراق و پاکستان نیز اندیشیده شود زیرا از جریانات آمریکایی و صهیونیستی خائن در این کشورها هیچ چیز بعید نیست).
گام اول ما اما، اعلام حمله به دو کشتی اسرائیلی در مالدیو و هند توسط سپاه پاسداران در ۱۴ دی ماه بود.
این اعلام البته ساعتی پس از گنده‌گویی‌های فواد حسین هم بود که گفت ایران جرئت حمله به اسرائیل را ندارد و اربیل را می‌زند! پیام اما واضح است: تمرکز بر خصم اصلی است.
@Muhallel
کل تلاش آمریکا و انگلیس در عرصه یمن، با هدف قطع ارتباط تحولات این منطقه با نوار غزه انجام می‌شود. بنابراین آنها سعی می‌کنند تا همواره مسئله یمن را یا داخلی کنند یا بین‌المللی و یا ترکیبی از هر دو.
برای مثال با حملات مستقیم به یمن، دشمن قصد دارد تمرکز صنعا را از محاصره رژیم صهیونیستی بهم زده و این کشور درگیر نبرد با آمریکا و انگلیس شود.
در مقابل اما یمنی‌ها در گام اول، با بازی‌خوانی مناسب، راهبرد تداوم حملات و گسترش آن به کشتی‌های آمریکایی و انگلیسی را دنبال کردند و این دو نقشه آمریکایی را خنثی کرد؛ هم کشورهای عربی و حتی غربی از موضع یمن حمایت کرده و بقیه با "نمایش قدرت" آمریکا به پشت سر آن نرفتند و هم طرح محاصره دنبال شد.
اکنون آمریکایی‌ها در تداوم تلاش برای تحقق دو هدف قطع ارتباط یمن و غزه با بین‌المللی یا داخلی کردن مسئله یمن، در حال انجام اقداماتی هستند که بدین شرح است:
۱. توقیف کشتی‌های تجاری سایر کشورها قبل از ورودی باب‌المندب در سواحل سومالی و جیبوتی و مجبور کردن آنها به عدم عبور از دریای سرخ: این اقدام با هدف عصبانی کردن سایر کشورها و قرارگیری در ائتلاف نگهبان سعادت صورت می‌گیرد زیر آمریکایی‌ها انتظار داشتند پس از حملات به یمن، انصارالله با واکنشی غیرعقلانی منطقه را به آتش کشیده، کل تنگه را ببندد و این موجب اتحاد بین‌المللی علیه صنعا شود؛ عقلانیت انصارالله اما باطل‌السحر است.
۲. تلاش برای بهم زدن شرایط داخلی یمن: قرار دادن مجدد انصارالله در لیست سازمان‌های تروریستی در همین راستا ارزیابی می‌گردد هر چند با این کار آنها به دنبال مشروعیت‌بخشی به تجاوزات خود و اطمینان‌دهی قانون به سایر کشورها برای شرکت در ائتلاف هستند.
از سویی رایزنی با شبه‌نظامیان وابسته به امارات و عربستان برای آغاز تهاجم زمینی به مواضع انصارالله در استان‌های حدیده، حجه، سعده و البیضاء آغاز شده که در این راستا امارات در حال رایزنی با کشورهای غربی برای تامین مالی این نیروها و آموزش و هماهنگی در پایگاه آمریکایی در جیبوتی است.
البته به دلیل ترس سعودی و امارات از حملات موشکی یمن به این کشورها به نظر نمی‌رسد آنها پشتیبانی هوایی جدی داشته باشند. تلاش برای لغو مذاکرات صلح، تحریم مجدد و ... از دیگر ابزارهای تشدید فشار در داخل بر انصارالله است که آمریکا قصد استفاده از آنها را دارد.
پاسخ نظامی یمن به آمریکا و انگلیس نیز محفوظ است.
پ.ن: هنگام نگارش این متن خبر رسید دشمن مجددا حملاتی به استان‌های مختلف یمن داشته است. این مسئله نشان می‌دهد که حریف همچنان به دنبال نگه‌داشتن تنش در دریای سرخ در بالاترین سطح خود است. یمنی‌ها اما با اقدامات این حملات را بی‌اثر کرده و هزینه آن را افزایش خواهند داد که برایند این دو، منشاء پایان حملات خواهد بود.
@Muhallel
مهم‌تر از مدیریت تنش با پاکستان، مدیریت عملیات شناختی است که حداقل یک ماه است جریان دارد و عدم برنامه‌ریزی صحیح در این حوزه، منشاء این تنش‌ها با پاکستان هم شد.
تا وقتی اهمیت به موارد شناختی در حد "پیوست کار" بودن باشد که همین هم صورت نمی‌گیرد، به صورت پیاپی از یک ناحیه ضربه می‌خوریم.
@Muhallel
مسئله این است که بسیاری از درگیری‌ها در گذشته بوده اما به دلیل رسانه‌ای شدن روندهای جهانی و طبعاً سرایت این فرایند به داخل کشور، همه، نظراتی در خصوص مسائل مرتبط با سیاست خارجی و امنیت ملی دارند که از جهتی مفید و از جهتی آسیب‌زننده است. به هر روی پس از هر کنش یا واکنش نظام، افرادی هستند که نظر خود را می‌دهند.
اگر پاسخی داده نشود، می‌گویند نظام ترسیده و جرئت مقابله ندارد.
اگر پاسخ داده شود، عده‌ای پس از ایراد به نوع واکنش اتهام می‌زنند که چرا اطلاع دادید؟ پس یعنی می‌ترسید. اگر اطلاع داده نشود و طرف مقابل واکنش نشان دهد هم می‌گویند چرا با بی‌عقلی، تنش می‌سازید؟ و یک عده دیگر هم می‌گویند پس باید سنگین‌تر بزنید!
در عرصه مذاکرات هم همین است. اگر مذاکره و توافق کنیم عده‌ای می‌گویند کشور را فروختید و این از ترس شما از آمریکا بود؛ اگر مذاکره نشود یا مقاومت کنیم همان‌ها می‌گویند به فکر مردم نیستید و زیاده‌خواهی‌های ایدئولوژیک دارید!
به هر حال هر کس برای خود تزی دارد و هنر آن است که بهترین تز در فرایندهای تخصصی کشور اتخاذ شده و به شکل مناسب به جامعه برای همراهی منتقل شود.
@Muhallel
غلبه گفتمان "انتقام یا تامین امنیت و بازدارندگی فقط از راه اصابت پرتلفات و پرخسارت موشک و پهپاد با سر و صدای رسانه‌ای"، در بلند مدت آسیب‌زا است.
روش‌های متنوع و پیچیده‌ای وجود دارد که شلیک به انحای و با مدل‌های مختلف فقط یکی از گزینه‌هاست.
در آشوب‌های ۱۴۰۱ سیستان و بلوچستان که در برخی هفته‌ها آشوب معنا نداشت و عملا در برخی نقاط شاهد جنگ با تروریست‌ها بودیم، یک کشور دوستِ ما و پاکستان و رقیب هند پیشنهاد داد تا پروژه بندر چابهار را به آنها تحویل دهیم و در ازای آن امنیت منطقه نیز تامین شود. روش‌ها متنوع و چندوجهی‌اند.
@Muhallel
در این صد روز شاهد رخدادهای عجیبی بودیم اما اینکه آمریکا از طریق یک کشور عربی به سوریه پیام دهد و درخواست وساطت میان محور مقاومت کند از همه جالب‌تر است.
در این پیام آمریکایی‌ها گفته‌اند سوریه میان عراق، لبنان و یمن میانجی‌گری کرده تا سطح اقدام را پایین بیاورند و در ازای آن، آمریکایی‌ها از میدان نفتی العمر خارج خواهند شد.
پاسخ دمشق هم مشابه بقیه ارکان محور بوده است؛ هر کس مستقل تصمیم می‌گیرد.
@Muhallel
مُحَلِّل
🔹خبر: جمع‌بندی و تصمیم بر قطع چرخه تنش است. 🔸تحلیل تجویزی: باید از راه‌های سوم و چهارم پیگیری
هر چند صبح دیروز و حتی قبل از اینکه ما از خواب بیدار شویم و خبر حملات را متوجه شویم، پرونده تنش‌های فعلی با پاکستان از دست نیروهای مسلح خارج و به وزارت کشور، وزارت امور خارجه و صدا و سیما واگذار شد اما یک راه سوم که در بالا عرض شد، تشدید مجدد در طوفان‌الاقصی بر علیه آمریکا و اسرائیل در میدان‌های نبرد فعلی برای جلوگیری از شکل‌گیری محاسبه سوء در اذهان دشمنان است.
همان استراتژی اصلی یعنی تمرکز بر رژیم و تشدید در چارچوب طوفان‌الاقصی اکنون نیز کارآمدترین، کم‌هزینه‌ترین و متناسب‌ترین گزینه برای ماست.
@Muhallel
مُحَلِّل
۲/ رد زنی اهداف انتخابی کمپین ترور صهیونیستی - آمریکایی نشان می‌دهد افراد هدف قرار گرفته هر کدام یک
✍🏻 اکنون تحلیل‌هایی مشاهده می‌شود که بعضاً با نفی اهمیت حملات موشکی سپاه در عراق و سوریه، نسخه لزوم صبر بیشتر استراتژیک و اجازه دادن به گروه‌های مقاومت به تشدید را می‌دادند. در این تحلیل‌ها استدلال این است که با حملات ایران، تمرکز منطقه‌ای و جهانی از جنایات رژیم در غزه برداشته شده و به سمت اقدامات ایران رفته است. در این اما بین چند نکته بسیار مهم وجود دارد:
۱. اساس این تحلیل صحیح است و به طور کلی یکی هدف اصلی رژیم از ترورهای زنجیره‌ای صورت گرفته هم این بود تا با عقب‌نشینی از شمال غزه، فشار بر محور را افزایش دهد و واکنش ایران هم به گونه‌ای باشد که زمین جدیدی در منطقه طراحی شده و از تمرکز شدید فعلی بر رژیم کاسته شده و آنا در جنوب نوار غزه چارچوب جدیدی از جنایت را پیگیری کنند. در تحلیل اقدامات رژیم پس از کرمان هم این را مورد واکاوی قرار دادیم.
۲. پس از حملات ایران، عیناً تلاش‌هایی برای تحقق این هدف صورت گرفت. حقیقت هم همین است که اگر حملات اخیر تهران در چارچوب چرخه فشارِ طوفان‌الاقصی بر علیه رژیم قرار نگیرد و اتفاقاً راه تنفسی برای تل‌آویو ایجاد کند، متاسفانه باید گفت این حملات هر چند دستاوردهای تاکتیکی و راهبردی مهمی داشتند (که قبلاً آنها را برشمردیم) اما در میانه حساس‌ترین نبرد منطقه بر آن تاثیری نداشته یا حتی تاثیر معکوس داشتند.
۳. اما حقیقت این است که حتی اگر چنین اتفاقی رخ دهد، هم عملیات اخیر سپاه در عراق و سوریه و همچنین وقوع یک خطای راهبردی در بحث اطلاع‌رسانی عملیات پیش‌دستانه در پاکستان، یک حُسن بزرگ خواهد داشت و آن افزایش بصیرت جامعه است. سال ۹۴ و پیش از اجرای برجام، رهبر معظم انقلاب در آن نامه معروف به رئیس شورای عالی امنیت ملی وقت، چند شرط اساسی برای امضا و اجرای برجام ذکر کردند شروطی که هیچ‌یک نه در متن وارد نشد و نه اجرا شد. رهبری اما در شرایطی که عموم مردم و حتی برخی نخبگان انقلابی بر امضای برجام اصرار داشتند آن را پذیرفتند(البته دلایل دیگری هم مطرح بود). نتیجه هر چند مطلوب نبود اما برای بسیاری روشن ساخت که تهِ راهِ مذاکره و توافق با آمریکا حتی با اعطای امتیازات فراوان به آنها چیست؟!
۴. اساس انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی با مردم فهم می‌شود. در هفته‌های گذشته مطالبه جریانات متعدد انقلابی و حتی ضدانقلاب به نحو خود، انتقام‌گیری آن هم با موشک و سر و صدای بسیار بود و نه برای مثال اجرای یک عملیات امنیتی در سکوت. این خواست مردمی که به طرز عجیبی فراگیر شده بود باید اجرا می‌شد ولو اگر نتایج عکس می‌داشت. اکنون حتی اگر نتایج مطلوب حاصل نشود، چند دستاورد مهم و راهبردی در سطح جامعه حاصل شده است:
اول، بسیاری متوجه شدند که برای تهران آسان‌ترین کار، شلیک انواع موشک و پهپاد و اعلام رسمی آن است اما اگر از سوی برخی مقامات بر زمان و مکان مناسب در پاسخ تاکید می‌شود حتما حکمتی وجود دارد لذا حتی به صبر راهبردی نظام نیز باید اعتماد کرد.
دوم، اثبات شد که خواسته‌های جریان ضدانقلاب اساسا نه با هدف رفع مشکل که با هدف مچ‌گیری از نظام است. همین بود که پس از حملات عراق و سوریه و اعلام خبر پاکستان، همین جریانی که تا هفته پیش نظام را به ترس و انفعال تمسخر و تحقیر می‌کرد اکنون آن را سرزنش کند که چرا کشور را به ورطه جنگ کشاندید و پس از پاسخ نمایشی پاکستان در برابر حمله پیش‌دستانه ایران، مجددا مسخره کند که حتی پاکستان هم به شما حمله کرد!
از این رو معتقدم که مجموع رخدادهای هفته‌های اخیر چه در میدان به نفع ما باشد یا نباشد، تاثیر مهمی داشته و آن ارتقا بینش خصوصا جریانات انقلابی از حوادث و رویدادهاست. الحمدلله جمهوری اسلامی ایران در خصوص سیاست‌های منطقه‌ای و بین‌المللی خود حساس است و هر جا احساس کند کوچک‌ترین خطایی کرده هم آن را می‌پذیرد، هم آن را اعلام می‌کند و هم در جهت اصلاح و رفع مشکل گام برمی‌دارد.
@Muhallel