مُحَلِّل
🔻تشدید آشکار نظامی یمن در خلیج عدن، تنگه باب‌المندب و دریای سرخ بدون دلیل نیست. در روزهای گذشته چند
البته اروپایی‌ها نیز بالاخره پس از مشورت‌ها و اختلافات فراوان میان خود، وارد عرصه شدند. آنها دو پیام را نیز به تهران و صنعا صادر کرده‌اند.
در پیامی که اروپایی‌ها از طریق عمان به صنعا داده‌اند در آن به توجیه ائتلاف سپر روی آورده و تاکید کرده‌اند هیچ حمله هوایی و زمینی توسط این کشورها به یمن در کار نیست و ماموریت آنها دفاعی است. در واقع آنها به دنبال رهگیری پرتابه‌های یمنی با سامانه‌های هشدار زودهنگام و پدافندهوایی هستند که این نیز خیالی باطل است.
اروپایی‌ها البته در پیامی به تهران تاکید کرده‌اند که ماموریت آنها صرفا لجستیکی و در جیبوتی و مشرف به باب‌المندب است.
آنها همچنین با افشای مقر فرماندهی این ائتلاف در یونان و مشخصات فرماندهان این نیرو به دنبال تایید ادعاهای خود بودند.
یمنی‌ها در پاسخ تاکید کرده‌اند که در صورت هر گونه تجاوز کشور‌های اروپایی و همچنین هر گونه دفاع از دشمن اسرائیلی، کشتی‌های تجاری آنها به مقصد بازارهای اروپایی نیز در بانک اهداف یمنی قرار خواهند گرفت.
با همه این تفاسیر اما یمنی‌ها هنوز کارت‌های رونمایی نکرده بسیار زیادی در اختیار دارند و غافلگیری‌های جدیدی در راه خواهد بود.
یکی از این کارت‌ها، هدف قرار دادن کشتی‌های شرکت‌هایی است که کشتی‌های آنها از راه‌های غیر از باب‌المندب به کمک رژیم صهیونیستی رفته ولی کشتی‌های عبوری‌شان از باب‌المندب لزوما به مقصد بنادر اشغالی نیست. این مسئله فشار اقتصادی به رژیم تروریستی اسرائیل را دو چندان کرده و کمک زیادی به خنثی‌سازی مسیرهای جدید رژیم خواهد کرد.
@Muhallel
مُحَلِّل
آن چیزی که آمریکایی‌ها را در مواجهه با پرونده یمن بیش از هر چیز آشفته و پریشان کرده، برتری قاطع یمن در اشراف اطلاعاتی و فقر اطلاعاتی غرب است.
آنها اکنون سه سوال عمده دارند:
۱. یمنی‌ها اطلاعات مشخصات کشتی‌های عبوری را با وجود تمهیدات فریب فراوان از کجا و چگونه به دست می‌آورند؟ و چگونه باید آن را مسدود کرد؟
۲. اهداف واقعی یمنی‌ها کجاست؟ به عبارتی کجا را باید زد تا تاثیرگذار بوده و تجربه ۸ ساله عربستان و امارات در بمباران ۲۴ ساعته یمن و سپس انهدام آرامکو تکرار نشود؟!
۳. بمباران‌هایی که انجام می‌شود دقیقا چه تاثیری برجای می‌گذارند؟(ارزیابی پس از عملیات).
گفتنی است که غربی‌ها هیچ‌گاه نخواهند توانست پاسخ دقیق این سوال را بیابند. زیرا تا وقتی فکر کنند که "آنها تنها قدرت‌های جهانی هستند که اطلاعات و فناوری همه چیز را دارند و بقیه عددی محسوب نمی‌شوند بالاخص یمنی‌ها که عده‌ای بیابانگرد و چوپانِ پابرهنه هستند" آش همین آش است و کاسه همین کاسه.
از این پس هدف قرار دادن کشتی با ملوان‌های آمریکایی، انگلیسی و صهیونیست، فصل تازه‌ای از اقتدار اطلاعاتی ارتش و کمیته‌های یمن را خواهد گشود.
@Muhallel
📌 پشت پرده خبر کذب ارسال ۴۰۰ موشک ایرانی به روسیه چیست؟
🔸 اکنون، همه چیز دوباره در حال تغییر است، اما نه در جهت حل مسائل، بلکه برای ایجاد یک بحران هسته ای جدید که انتظار می‌رود پیامدهای آن کل مسئله غزه را به یک موضوع پیش پا افتاده تبدیل کند.
🔸 در حالی که هیچ اتفاق جدیدی در فعالیت‌های هسته‌ای ایران رخ نداده است، تمایل فزاینده‌ای از سوی اسرائیل برای افزایش فشار دیپلماتیک بر ایران پیش از نشست بعدی شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی که قرار است در 6 مارس( ۱۶ اسفند) برگزار شود، وجود دارد.
🔸 تهران تایمز به اطلاعاتی دست یافته است که نشان می‌دهد اسرائیل، به ایالات متحده، برای یک بحران هسته‌ای جدید فشار می‌آورد و این بار ایران را به غنی سازی اورانیوم در سطح 90 درصد، سطح خلوص درجه یک سلاح، متهم می‌کند.
🔸 آنها با طرح چنین اتهامات خطرناکی علیه تهران به دنبال ایجاد فضایی خصمانه با هدف نهایی محکومیت ایران در نشست شورای حکام آژانس هستند.
🔸 اسرائیل در این زمینه با آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) تماس گرفته است، اما بر اساس اطلاعاتی که تهران تایمز مشاهده کرده است، سیا برنامه‌های اسرائیل برای بحران جدید هسته‌ای را مورد تردید قرار داده است. سیا گفته است که در تلاش‌های اسرائیل شرکت نمی‌کند.
🔸 در سفر برنز به تل آویو نتانیاهو، شخصاً بر سرمایه گذاری هسته‌ای جدید، اصرار کرد که بی‌نتیجه بود. تهران تایمز دریافته است که نتانیاهو گفته که از طریق هیاهو به بحران برنامه ریزی شده ادامه خواهد داد و در مقطعی در آینده سیا را متقاعد خواهد کرد.
🔸 نتانیاهو که در باتلاق غزه گیر افتاده است، با توجه به جنگ فاجعه بار خود در غزه، احساس می‌کند که به طور فزاینده ای در سطح داخلی و بین المللی منزوی شده است. آسیب سیاسی جنگ غزه به حدی بود که حتی رئیس جمهور جو بایدن، که خود را صهیونیست می‌خواند، نتانیاهو را متهم به طولانی شدن کشتار غزه برای فرار از مرگ سیاسی خود کرده است.
🔸 آخرین مورد اختلاف نتانیاهو و بایدن، حمله اسرائیل به منطقه پرجمعیت رفح بود که اسرائیل را بیشتر منزوی کرد و تنش ها را با مصر به شکلی بی سابقه تشدید کرد.
🔸 در حالی که اختلافات بر سر رفح همچنان تل آویو را آزار می‌دهد، نتانیاهو ایده شعله ور کردن یک بحران هسته‌ای با ایران را مطرح کرد، طرحی که هدف آن منحرف کردن توجه جهانی از غزه و تضعیف دولت بایدن با نشان دادن ضعف و ناتوانی آن در مورد برنامه هسته‌ای ایران است.
🔸 این که آیا رژیم صهیونیستی موفق به ایجاد یک بحران جهانی با ایران از طریق دسیسه می‌شود یا خیر را باید منتظر بود اما ایران تاکنون از هرگونه اقدام تحریک آمیز خودداری کرده و اخیراً حتی ابراز امیدواری کرده است که برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) که اکنون از بین رفته است، به حیات خود بازگردد.
🔸 همچنین، ایران مقدمات سفر آتی رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به تهران را فراهم کرده است که انتظار می‌رود به چندین موضوع مورد علاقه دوجانبه رسیدگی شود. با این حال، تشدید تنش‌ها در نشست بعدی شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، ممکن است تلاش‌های جاری برای تحکیم تنش‌های هسته‌ای را خنثی کند.
@Muhallel
✍🏻بنابراین به نظر می‌رسد با توجه به پاسخ منفی واشینگتن به تل‌آویو در خصوص بحران‌سازی جدید پیرامون پرونده هسته‌ای ایران و اصرار نتانیاهو برای تداوم این روند، صهیونیست‌ها دست روی نقطه حساس‌تری گذاشته‌اند که آن نقاط انرژی بیشتری برای تحریک غرب به اقدامات ضد ایرانی داشته باشد که با توجه به افزایش تدریجی تنش در جبهه اوکراین، این مسئله می‌تواند دستاویز مناسبی برای دشمنان باشد. البته همواره باید مراقب پیوست‌های امنیتی پسینی این نوع خبرسازی‌ها نیز بود. باید دید آیا اروپا و آمریکا در تله تل‌آویو خواهند افتاد یا خیر؟ توجه به این نکته مهم است که برخی رفتارها و بی‌توجهی به نصایح، می‌تواند برخی امور خیالی را واقعی کند!
@Muhallel
مُحَلِّل
سوالی که وجود دارد این است که چرا یمنی‌ها تا این حد جزئی و مرحله به مرحله متناسب با اقدامات دشمن عمل می‌کنند و برای مثال به صورت ناگهانی تنگه باب‌المندب را به روی دشمنان نمی‌بندند. حتی بسیاری در داخل و خارج یمن، پس از شروع تجاوز آمریکایی - انگلیسی، بستن باب‌المندب را به صنعا پیشنهاد کردند که این توسط رهبری انصارالله رد شد.
پاسخ‌های متفاوت و البته درستی به این سوال وجود دارد اما بیاید این مسئله را از زاویه جدیدی نگاه کنیم. توجه به این نکته مهم است که اصلی که در ادامه می‌آید قابلیت صدق بر عراق و لبنان را نیز دارد.
حقیقت این است که کارت یمن در محور مقاومت، یک کارت راهبردی بود و هست که ورود آن در هر جنگ منطقه‌ای(مثلا جنگ ایران با آمریکا و اسرائیل) مطرح می‌شد. اکنون اما این کارت وارد نبرد شده و بخشی از ظرفیت خود را در معرض اجرا قرار داده است.
بنابراین ما چه بخواهیم و چه نخواهیم، در هر گونه نبرد بعدی، دشمن با شناخت بیشتری از یمن وارد عرصه خواهد شد.
با توجه به این دو مقدمه، اصل اساسی برای انصارالله این است که چون در نبردی که اصلا پیش‌بینی نمی‌شد رخ دهد و حتی در صورت پیش‌بینی، تصور ورود گسترده اجزای جبهه مقاومت تا این حد به عرصه وجود نداشت، باید اولاً تا جای ممکن کارت‌های یمنی‌ها حفظ شود.
به عبارتی دیگر، یمن از برتری جغرافیایی خود و هدف قرار دادن کشتی‌ها و ناوگان متخاصم حتی در طول 6 سال جنگ با ائتلاف عربی تا این سطح استفاده نکرد اما اکنون در زمانی کوتاه و بدون پیش‌بینی کوتاه مدت مجبور به استفاده از آن شد.
بنابراین همین قابلیت باید سطح‌بندی شده و متناسب با شرایط از آنها استفاده شود تا کارت‌های دیگر برای نبردهای آتی حفظ شود.
پس از آن، باید تلاش کرد تا دشمن نیز که وارد عرصه شده، از حداکثر کارت‌های خود استفاده کرده و آنها را در این نبرد بسوزاند تا استفاده حداقلی سایر کارت‌های مصرف شده نیز تسویه شود و برتری محاسباتی در نبرد آینده از هم‌اکنون تعیین شود.
دشمن نیز در این مدت کوتاه از بسیاری کارت‌های خود استفاده کرده و حتی می‌توان گفت دیگر کارت خاصی برای مواجهه با یمن ندارد.
ارائه انواع و اقسام پیشنهادات و واسطه کردن بسیاری از کشورها برای تطمیع و توقف یمن، انواع تهدیدها، ایجاد ائتلاف شکست خورده، فشار به جمهوری اسلامی از کانال‌های سخت و نرم، تلاش برای ایجاد درگیری داخلی، بازوضع انصارالله در لیست تروریسم، تحریم و حتی بمباران‌هایی که فایده‌ای ندارند از انواع کارت‌های دشمن در مواجهه با یمن بوده است.
ارسال این پیام به صنعا در هفته‌های گذشته مبنی بر درخواست کاهش تنش و در ازای آن برقراری آتش بس در غزه توسط آمریکا نشان می‌دهد آنها کم کم به این نتیجه خواهند رسید که تنها راه توقف، توقف جنگ در غزه است.
البته آمریکایی‌ها فعلا در مرحله نمایش نزدیکی آتش‌بس برای توقف محور هستند و نه نزدیک‌کردن آتش‌بس!
در پایان باید گفت که همین برتری‌های خاص یمن موجب شده تا حتی در هنگام کاهش از سوی مقاومت در عراق و لبنان، یمنی‌ها فشار لازم را بر رژیم صهیونیستی و حامیانش اعمال کنند.
از سرگیری هدف قرار دادن ایلات پس از کاهش موقت شلیک به سمت اسرائیل توسط عراق در روزهای اخیر نشانه‌ای بر همین اصل است.
@Muhallel
مُحَلِّل
📌 پشت پرده خبر کذب ارسال ۴۰۰ موشک ایرانی به روسیه چیست؟ 🔸 اکنون، همه چیز دوباره در حال تغییر است،
دست و پا زدن‌ها ادامه دارد.
@Muhallel
کجایید ای شهیدان خدایی
بلاجویان دشت کربلایی
کجایید ای سبک روحان عاشق
پرنده‌تر ز مرغان هوایی
کجایید ای شهان آسمانی
بدانسته فلک را درگشایی
کجایید ای ز جان و جا رهیده
کسی مر عقل را گوید کجایی
کجایید ای در زندان شکسته
بداده وام‌داران را رهایی
کجایید ای در مخزن گشاده
کجایید ای نوای بی‌نوایی
در آن بحرید کاین عالم کف او است
زمانی بیش دارید آشنایی
کف دریاست صورت‌های عالم
ز کف بگذر اگر اهل صفایی
اُس و اساس اقدامات رژیم صهیونیستی در جنوب لبنان، بر تلاش برای تحمیل یک معادله بر حزب‌الله برای کاهش حملات مداوم مقاومت استوار است.
این را خود صهیونیست‌ها نیز می‌گویند که نصرالله شمال سرزمین‌های اشغالی را تبدیل به میدان تیر خود کرده است.
در همین راستا و پس از شکست سیاست بازدارندگی موثر نتانیاهو در شمال با تهدید و تطمیع، گسترش مناطق جغرافیایی مورد حمله به سمت بیروت و وارد کردن تلفات غیرنظامی، صرفاً دو تاکتیک برای تحمیل معادله به حزب‌الله است.
در مقابل اما استراتژی مقاومت نابودی اهداف دشمن است. به عبارتی هدف دشمن توقف حملات حزب‌الله و یافتن راهی برای بازگرداندن آوارگان است پس بهترین پاسخ، تداوم حمله با شیوه‌ها، ابزارها و مکان‌های جدید است.
وارد کردن جولان اشغالی و کرانه مدیترانه به میدان تیر حزب‌الله و هدف قرار دادن روزانه آن در طول زمان، نه تنها بحران را حل نکرده که صرفا ناامنی را گسترش و آوارگان جدیدی خلق می‌کند. پاسخ هرگونه تلاش برای تحمیل معادله به حزب‌الله، تحمیل قطعی یک معادله جدید بر دشمن است.
@Muhallel