با توجه به آمادگی بالای حزبالله، رژیم احتمالاً به دنبال انجام حملهای جدید در لبنان است.
روز گذشته، جلساتی با حضور چند کشور منطقهای در جمهوری آذربایجان برگزار شده است. همزمان ایران در حال جمع آوری مستندات نقش باکو در همراهی با رژیم علیه ایران با هدف طراحی پاسخ است. همچنین آنطور که در مقاله مهم امروز سیمور هرش آمده، CIA بر روی اقدامات تجزیهطلبانه پانترکها حساب ویژهای باز کرده است.
در حالی که پراکندهگویی رئیس جمهور پریشانحال آمریکا ادامه دارد، آمریکاییها در حال تقویت سیستم پدافندی رژیم هستند و با استقرار ۵ ناوشکن در شرق مدیترانه و یک سامانه اضافی تاد در اراضی اشغالی، به دنبال خرید وقت و تنفس برای بازآرایی ساختار فروپاشیده پدافندی رژیم هستند. همچنین خود صهیونیستها اقدام به نصب سامانه باراک کردهاند. همانند یمنیها که سیستمهای قبلی را با موفقیت دور زدند، نیروهای مسلح ایران نیز بزودی این تدابیر جدید دفاعی حریف را به سخره خواهند گرفت لذا اهمیت و ارزش اصابتهای بعدیِ ما چند برابر خواهد شد زیرا باید از سد حدود ۱۰ لایه پدافندی عبور کرد.
مُحَلِّل
✅ انتخاب با ماست! باید گوش شنوایی برای فهم دلایل چنین اقدامات عامدانهای وجود داشته باشد. ما اساس
از برکات جنگ جاری این است که مشخص شد که این نقشه در این مقطع مهم ناکام مانده است. کسانی که علاقه داشتند مسعود پزشکیان تبدیل به گورباچف ایران یا بنی صدر دوم شود؛ در حالی که بنی صدر میگفت زمین بدهید تا زمان بخریم اما رئیس جمهور امروز تاکید دارد که باید زمین و زمان را از دشمن بگیریم. من البته معتقدم که در جریانات جاری، همچنان تحلیلهای فاحشاً غلطی در برخی سطوح سیاسی دولت وجود دارد. در زمانه جاری چارهای جز تاکید بر نقاط قوت و تقویت آنها نداریم و دولت چهاردهم که اکنون میتوان گفت تبدیل به دولت جنگ شده است، باید از حمایت مردمی و البته نقد مشفقانه بهرهمند شود.
#مهم
یک مسئله مشکوکی که دیده می شود، انتشار گسترده فیلمهای فیک از غزه و اوکراین و حتی خود ایران به عنوان اصابت حملات ماست. این فیلمها غالباً به دلیل نوع اصابت و موج انفجار بعدی جذاب هستند و همین باعث پخش گسترده آنها میشود اما بزودی غالباً اکانتهای ضدانقلاب بر موج سوار شده و آن را نشانهای از "شکست حملات ایران" میدانند. با وجود سانسور شدید رژیم، اما کم و بیش ویدیوهایی از اراضی اشغالی هر چند با تاخیر میرسد که میتوان آنها را پخش کرد اما متاسفانه شاهدیم غالبا در ۱۰ دقیقه ابتدایی حملات، موجی از فیلم و عکسهایِ دیگر نقاط پخش میشود و باعث بهرهبرداری ضدانقلاب میگردد. لذا از کاربران و ادمینهای گروهها و کانالها تقاضا میشود پیش از انتشار فیلمها مخصوصا به عنوان اصابت ما، حتما آنها را بررسی کنند؛ اگر تسلط داشته باشید میتوان از روی معماری متفاوت شهری غزه و اوکراین و ایران و اراضی اشغالی تفاوتها را متوجه شد. راه سادهتر نیز سرچ تصویر یا ویدیو در گوگل یا چک با ابزارهای هوش مصنوعی است.
تقلیل دستاوردهای حملات موشکی ایران به خسارات فیزیکی، جفا است. مهم ترین ثمره حملات ما این است که با راهبرد جدید امنیت ملی رژیم مقابله کرده است. این اصل چه بود؟ «اسرائیل میتواند در هر زمان، در هر مکان، هر کاری که دوست دارد را انجام دهد». این راهبرد غالباً در سوریه و لبنان پیاده شد و آنها تلاش کردند آن را به صنعا و تهران گسترش دهند که با سد مواجه شدند. پس آنها باید کاری کنند. مطابق استعاره «اسرائیل، قلعه غرب در برابر آسیای وحشی» هرتزل، اگر این قلعه نتواند کاری کند، پس سد غرب در آسیا فرو میپاشد پس آنها باید نجات یابند. چگونه؟ با ورود مستقیم غرب.
سوال اول این است که آیا آمریکا ورود مستقیم خواهد داشت یا نه؟ اکنون تقریباً تمام قرائن و شواهد عملیاتی، تاکتیکی و استراتژیک حاکی از آمادگی آمریکا برای ورود است. از تخلیه فوری اماکن نزدیک به ایران و بسیج منابع در نقاط خاص تا تغییر فلش حملات رژیم از شمال غرب و غرب به جنوب و جنوب غرب تا ناتوانی رژیم از ادامه جنگ و نمایش و درخواستهای تلآویو و یکسری جلسات منطقه ای و البته برخی اطلاعات رسیده از کشورهای همپیمان.
سوال دوم این است که ورود آمریکا با چه طرح عملیاتی همراه خواهد بود؟ به نظر می رسد موثرترین شیوه عملیاتی آنها همان شیوه 23 خرداد و لبنان است. یعنی اجرای یک عملیات سریع که شامل اهداف اصلی مدنظر مانند فردو، تاسیسات زیرساختی حیاتی و اماکن نظامی شهرهای بزرگ و اهدافی که از پاسخ متقابل جلوگیری میکند مانند پایگاه های موشکی و دریایی مقدم به همراه هدف قرار دادن چرخه تصمیم سازی و تصمیم گیری و بالتبع حملات سایبری به سامانه دفاع هوایی ماست چه، اکنون آنها علاقه دارند که این حرکات را با یک پیوست درونی از ناامنی درون کشور و تروریسم در جداره های مرزی کشور فراهم کنند. تداوم حملات به پادگان های نیروی زمینی کشور و همچنین اماکن انتظامی، شاهد بخش دوم است. این طرح، در واقع همان طرح توسعه یافته حملات روز جمعه 23 خرداد است که با بهره گیری از نقاط ضعف و قوت، سعی می کنند آن را توسعه دهند. برای این کار آنها طبعاً نیاز به منابع آتش بیشتری دارند که به زعم خود این قدرت آتش باید توسط نیروی دریایی و هوایی آمریکا با حفاظت رژیم فراهم شود.
پس سوال سومی پدید میآید: ما چه میکنیم یا چه خواهیم کرد؟
اولین شاخص قوت ما، عدم غافلگیری است. به دلیل شوکهایی که علی الخصوص در 23 خرداد وارد شد و همچنین توسعه سناریوهای تحلیلی و اطلاعاتی در خصوص طرح عملیاتی آمریکا، باعث شده تا سیستم در برابر شوک واکسینه شود.
دومین شاخص، عدم استفاده از بسیاری از ابزارهای قدرت تا این لحظه با پیش بینی ورود آمریکا است. حملات قدرتمند سایبری، تنگه هرمز و انرژی خاورمیانه، ورود گروه های مقاومت اسلامی، جنگ دریاپایه علیه اهداف رژیم، شلیک صدها فروند موشک و پهپاد در آخرین کلاس خود به سوی اراضی اشغالی و آمریکا، یورش به گروهک های تروریستی مرزی، ورود جدی تر کشورهای هم پیمان به عرصه حمایتی و ابزارهای هسته ای فقط بخشی از اهرمهای تهران است.
به شکلی جزئی تر، برای مثال در رده های فرماندهی، پیش بینی لازم جهت شهادت یا مجروح شدن ایشان وجود دارد و یا در حوزه پدافندی، بخش زیادی از مشکلات ما در روز اول اساساً در حوزه تاکتیک بود تا انهدام. همچنین تدابیر پدافندی دیگری نیز اجرایی شده است.
به هر روی نوار جنوبی کشور تا عمق شیراز و اهواز و ... که سنتاً به عنوان جبهه جنوبی شناخته می شوند، همگی از نقاطی بوده اند که هم در جنگ 8 ساله درگیر بوده اند و هم ایران سالیان سال با پیش بینی درگیری با آمریکا و ورود آنها از مرزهای جنوبی زمین را مسلح کرده است دقیقا به همین دلیل رژیم زودتر از قبل به دنبال فرسایش و کشف این زمین مسلح است.
البته نشانه هایی نیز وجود دارد که دشمن در شرق کشور یا به دنبال کریدوری است و یا به دنبال عملیاتی. برای مثال شاهد افزایش فعالیت پدافند در مشهد و خراسان بوده ایم.
همچنین دشمن با پیش بینی ورود گروه های مقاومت، از شب گذشته رسماً عملیات اختلال در کار محور را با ترور فرماندهان ارشد مقاومت که نقش ویژهای در پشتیبانی از جبهه داشتند در کنار بمباران برخی نقاط لبنان کلید زد.
در برابر همه این موارد البته جمهوری اسلامی ایران بیکار یا بی برنامه نیست.
خداحافظ ای کابوس خوابهای پریشان کودککشان صهیونی
خداحافظ ای امید و پناه کودکان فلسطینی
خداحافظ سرباز و یاور واقعی سیدعلی
خداحافظ رفیق و یار سیدحسن
حاج رمضان امید داشتم در روز فتح فلسطین به عنوان فرمانده آزادی قدس اندکی از رشادتهای ۳۰ سالهتان در راه آزادی مسجدالاقصی را بنویسم اما اکنون باید برای کسب بالاترین پیروزی که به دست آوردید برایتان دست به قلم شوم..
شما هم به قافلهای که به آن تعلق داشتید پیوستید و اکنون در کنار رفقایتان هستید و ما جا ماندهایم.
حاجی سلام ما را به سیدحسن برسان.
حاجی دست ما را هم بگیر و ما را رها نکن.
مردم فلسطین امروز برترین دوست و یاور خود را از دست دادند.
من حاج رمضان را مصداق اعم و اخص "مجهولون فیالارض و معروفون فیالسماء" میدانم.
عبارت "حاج رمضان" یک عبارت ساده نبود بلکه این دو کلمه مساوی بود با بیش از ۳۰ سال جهاد در راه فتح قدس تا به مقام "شهیدالقدس" رسید.
این خونها اما ما را قویتر میکند، این خونها انگیزه این ملت را برای انتقام بیشتر میکند. ما ثانیههایی برای عزیزانمان اشک میریزیم تا خنده کوتاه صهیون را تبدیل به گریه بسیار کنیم تا این ثانیهها تبدیل به مجاهدت برای محو خصم غدار شود.
من یقین دارم که این باند قاتل و جانی دارند کاری میکنند که فقط طوفان درو خواهند کرد، همانطور که دیدیدم و میبینیم، خواهید دید و خواهیم دید.
جمع بندی حملات شب گذشته آمریکا
مطابق همه شاخصها و پیشبینیها، آمریکا بالاخره خود مستقیماً به جنگ ورود کرد تا رژیم را از ایگ باتلاق خودساخته خارج سازد.
پیش از حمله، رژیم در نقش تسهیلگر، اقدام به هدف قرار دادن تاسیسات جنوب کشور کرده بود و ساعاتی قبل از حمله نیز با پرواز گسترده ریزپرندهها در برخی شهرها، سعی کردند پدافند را منحرف کنند و نهایتاً حملات خود را با ترکیب نیروی هوایی و نیروی دریایی آمریکا انجام دادند. مهمترین هدف آنها یعنی فردو را نیز سعی کردند با حمله به ورودیهای آن ضربه بزنند.
اما این عملیات از حیث راهبردی، یک ویژگی عجیب داشت: بر خلاف انتظار و آمادگیهایی که وجود داشت و انتظار میرفت آنها یک حمله بسیار سنگینتر به تاسیسات مختلف با همراهی رژیم داشته باشند، اما به حملهای محدودتر به سه سایت هستهای اکتفا کردند. به هر روی با توجه به اینکه زمان حمله از قبل مشخص شده بود و آمادگی کشور برای سناریوهای بدتری وجود داشت، غافلگیری رخ نداد.
اما دلیل این نوع حمله چیست؟ مشخصاً مهمترین هدف آنها، قرار دادن جمهوری اسلامی ایران در دو راهی و ایجاد انشقاق در تصمیمگیری است. به واقع، با این حمله محدود، آنها یک دو راهی را ایجاد کردهاند: از یکسو، تهدید میکنند که اگر پاسخی صورت گرفت، حملات آنها چندبرابری خواهد بود و به جنگی فراگیر با آمریکا تبدیل خواهد شد و از سوی دیگر اگر پاسخی داده نشود، تجاوز آمریکا پذیرفته شده، بازدارندگی کشور خدشهدار شده و از این پس شاهد حملات گاه و بیگاه آمریکا خواهیم بود. به عبارتی دیگر آنها قصد دارند سیستم محاسباتی ایران را که بر هدف قرار دادن رژیم صهیونی اتفاق نظر داشتند درگیر یک دو راهی کرده و آن را از اِعمال تصمیم موثر بازدارند. در واقع هدف آنها این بود و هست که اقدام کنند، اما این اقدام را کمتر از برآورد اولیه ایران، به حدی نرسانند که تهران را تحریک به جنگ همهجانبه کند.