"السلامُ عَلَى الشَّيْبِ الْخَضِيبِ، وَالخَدِّ التَّرِيبِ، وَالْجَسَدِ السَّلِيبِ، وَالثَّغْرِ الْمَضْرُوبِ بِقَضِيبٍ، وَالْبَطْنِ الْمَسْلُوبِ، وَالصَّدْرِ الْمَنْهُوبِ، وَالمُجَدَّلِ فِي الْفَلَواتِ، تَصْهَدُهُ الشَّمْسُ وَالنِّيرانُ، وَيُذْرَفُ عَلَيْهِ لُعابُ الْمَنُونِ، وَيُجَرُّ وَيُسْحَبُ مِنْ قَفاهُ، حَتَّى تُنْهَبَ ثِيابُهُ، وَتُقَسَّمَ سُيُوفُهُ، وَرِمَاحُهُ"
| زيارة الناحية المُقدّسة|
همزمان با ورود هواپیمای احمدالشرع به ابوظبی و ورود یک هواپیمای صهیونی به ابوظبی، به نظر می‌رسد بر خلاف تبلیغات تیم جولانی، توافق عادی‌سازی روابط سوریه و رژیم صهیونیستی در کوتاه مدت قریب الوقوع است.
این توافق، به منزله تایید حاکمیت رژیم بر جولان است. همچنین گفته می‌شود حکومت سوریه سه منطقه حائل در قنیطره، درعا و سویدا ایجاد کرده، هیچ سلاح سنگینی در این مناطق مستقر نکرده و فقط امنیت عمومی با سلاح های سبک حفظ می‌شود.
همچنین دقایقی پیش النصره و تحریرالشام نیز از لیست گروه های تروریستی آمریکا خارج شدند که به نظر یک پیش‌گام جهت اعلام توافق است، حذف نامی که باعث حمایت بی‌پرواتر آمریکا از این گروه‌ها خواهد شد و طبعاً آنها نیز باید برای دشمن کارهایی کنند که خودتان می‌توانید جنس کارها را حدس بزنید.
آنها همچنین تلاش خواهند کرد سوریه را تبدیل به الگویی در برابر لبنان کرده، در صورت عدم تمکین بیروت از خواسته‌های دشمنان، پرونده لبنان را نیز در اختیار سوریه قرار دهند.
دشمن همچنین تلاش خواهد کرد سوریه را تبدیل به پلی برای طرح‌های تغییرات ژئوپلتیکی خود در منطقه کند.
بشار اسد رفت اما جولانی یک حکومت انحصاری جدید ایجاد کرد، حافظ و بشار اسد هیچ دیداری با مقامات صهیونیست نکرده، اجازه اشغال خاک سوریه را نداده، حاکمیت رژیم بر جولان را حداقل روی کاغذ نپذیرفتند اما جولانی همه این ها را در ۴ ماه انجام داد.
@Muhallel
#موقت
دوستانی که فقط در کانال ایتا هستند توجه کنند که سرعت دوستان کانال صابرین نیوز در انتقال مطالب ما از کانال تلگرام ما به کانال خودشان در ایتا از من سریع تر است. این را گفتم چون برخی دوستانی که فقط در ایتا هستند گاهی پیام می دهند و می گویند چرا از صابرین نیوز کپی می کنید.
مُحَلِّل
برخی دوستان گفتند عکس ها بی کیفیت است و متن موارد فوق را قرار دهیم که در پست بعدی بارگذاری می شود.👇🏻
۱. بین آمریکا و رژیم صهیونیستی شکاف وجود دارد و ایران می‌تواند یا شکاف افزایی کرده و یا از این شکاف‌ها بهره برداری کند: آمریکا و رژیم در اهداف و سطح راهبردی هیچ اختلافی ندارند و اختلافات در سطح روش‌ها و تاکتیکی است. گاهی این اختلافات با هدف فریب است. آنها اجازه بهره برداری ایران از برخی شکاف ها را نمی‌دهند.
۲. رژیم صهیونیستی قطعاً از جنگ فرسایشی فراری است زیرا در آن شکست می‌خورد: جنگ فرسایشی انتخاب رژیم نیست و از آن می‌گریزد اما در صورت مواجهه با آن، می‌تواند با معکوس سازی معادله هزینه و از بین بردن دندان های نیش طرف مقابل، خود را از فرسایش مصون بدارد.
۳. عدم اقدام ما بر بحران‌های سیاسی رژیم اثر گذاشته و با کاری نکردن می توان دول آنها را سرنگون کرد: در رژیم درک نبرد بقا وجود دارد لذا در برابر ایران، اختلافات فوق تبدیل به اتحاد شده و در زمانه آرامش نیز غالباً تحول سیاسی خاصی رخ نمی دهد. سرنگونی دولت اولمرت اندکی پس از جنگ ۳۳ روزه و سرنگونی دولت نتانیاهو اندکی پس از عملیات سیف القدس بوده است.
۴. آماده باش باعث می‌شود تا غافلگیری راهبردی صورت نگیرد زیرا دوره این غافلگیری پایان یافته است: غافلگیری با مجموعه محاسبات اشتباه یا عدم تخمین دقیق زمان، هنوز هم رخ می دهد.
۵. رژیم صهیونی در چند جبهه نمی‌جنگد: تجربه دو سال اخیر نشان داد که اگر همه جبهه ها به طور همزمان اقدامات قاطع و سرنوشت ساز علیه حریف انجام ندهند، وی با افزایش تصاعدی سرعت تهاجم بر نقاط حیاتی، جبهات مختلف را فلج کرده و یکی یکی سعی در انهدام آن ها خواهد داشت.
۶. رژیم صهیونیستی به حد کم تلفات انسانی حساس است: آستانه تحمل رژیم پس از ۷ اکتبر به دلیل ضربه وارده و حضور در نبرد وجودی، به شدت افزایش یافته هر چند در برابر اسارت سربازان خود همچنان حساس اند. در تلفات انسانی نیز آنها در ۷ اکتبر حدود ۲۰۰۰ نفر تلفات داده اند پس زیر این سقف را بسته به دستاوردهایی که به دست می‌آورند می‌پذیرند.
۷. رژیم صهیونی فقط با چراغ سبز آمریکا هر عملیات را انجام می‌دهد: رژیم حتما به دنبال چراغ سبز از آمریکا می رود اما یا می تواند در حین عملیات به آمریکا اطلاع دهد و یا چراغ سبز راهبردی، به معنای باز گذاشتن دست آن و انجام هر نوع عملیات دلخواه بگیرد.
۸. تهدیدات دشمن، اعتبار عملیاتی نداشته و جنبه ارعاب و عملیات روانی دارد: تجربه گذشته نشان می دهد که برخی تهدیدات دشمن صرفا به علت عملیات روانی نیست و احتمالاً پشت پرده ای در این میان وجود دارد.
۹. آمریکا می‌تواند اقدامات تهاجمی رژیم را مهار کند: رژیم و آمریکا از استراتژی مشترکی بهره می‌برند جایی که رژیم اقدام کرده و آمریکا جهت کنترل رفتار و سردسازی حریف وارد عرصه می‌شود اما در عمل اقدامی انجام نمی‌دهد.
۱۰. افشای طرح، به معنای سوختن و عدم اجرای طرح است: انتشار اطلاعات عملیات رژیم در ۲۳ خرداد در فضای رسانه ای پیش از عملیات، حاکی از بهره گیری از تکنیکی است که طی آن حریف، بخشی از جزئیات عملیات را عمداً منتشر کرده تا طرف مقابل تصور کند این طرح به دلیل افشا، اجرا نمی شود اما دقیقا همان اقدام صورت می‌گیرد.
۱۱. نمایش قدرت باعث رفع یا کاهش تهدید می‌شود: نمایش قدرت گاه باعث تحریک و یا حتی بهانه جویی حریف برای اقدام می شود.
۱۲. رژیم و آمریکا علاقه‌ای به جنگ گسترده در منطقه ندارند: جنگ گسترده اولویت آنها نیست اما در صورت انهدام ابزارهای عملیاتی ما، می‌توانند از جنگ گسترده نجات یابند.
۱۳. پی ریزی دفاعی ما بر تحلیل اکثریتی باشد زیرا دشمن همان کار را خواهد کرد که اکثریت می‌گویند: تجربه نبردهای اخیر ثابت کرده تحلیل اکثریت لزوماً درست نیست و نباید بر اساس آن برنامه ریزی کرد چه، حریف نیز می تواند با بهره گیری از این حربه، ما را فریب دهد.
۱۴. می‌توان روی اظهارات مقامات سابق و فعلی و کارشناسان دشمن حساب باز کرد: گاه برخی اظهارات مقامات دشمن ناشی از اختلافات درونی سیاسی و با هدف زدن مقامات مستقر صورت گرفته و گاه می‌تواند کمپینی برنامه ریزی شده برای افزایش حس غرور به طرف مقابل است.
۱۵. مذاکره و توافق با آمریکا، رژیم را از اقدام باز می‌دارد: حمله به سفارت ایران در دمشق هنگام توافق کاهش تنش باقری – مک گورک – حمله به لبنان و ترور سیدحسن نصرالله در هنگام مذاکرات آتش بس غزه و حمله به ایران در میانه مذاکرات ایران و آمریکا یعنی یا رژیم اعتنایی به مذاکرات فوق ندارد و یا آمریکا عمداً رژیم را تبدیل به ابزار کسب امتیاز در میانه مذاکرات می‌کند.
@Muhallel
مُحَلِّل
در حال حاضر بیشترین هشدارها در جبهه لبنان وجود دارد. تجمیع گسترده تروریست‌های الجولانی در مرزهای شرق
برای اینکه خلاصه راهبرد خبیثانه آمریکایی در برابر لبنان را متوجه شوید، مطالعه این سخنان امروز باراک در بیروت کافی است:
«خبر خوب برای ایالات متحده این است که ما قصد نداریم با آنها (حزب الله) برخورد کنیم؛ ما قصد داریم شما(دولت لبنان) با آنها برخورد کنید. این موردی نیست که ایالات متحده بیاید و بگوید: 'ما خواهان تغییر رژیم هستیم' یا 'ما از یکی از بزرگترین احزاب سیاسی کشور راضی نیستیم' یا 'ما با فرقه‌گرایی مذهبی در این کشور راحت نیستیم'. این موضع ما نیست. چیزی که ما به سادگی می‌گوییم این است: اگر خواهان تغییر هستید، شما کسی هستید که باید آن را ایجاد کنید و ما در کنار شما خواهیم بود و از شما حمایت خواهیم کرد. اما اگر خواهان تغییر نیستید، مشکلی نیست. کل منطقه با سرعت زیادی در حال حرکت است و متأسفانه شما عقب خواهید ماند.»
@Muhallel
تثبیت و تغییر معادلات در یمن
🔹 بامداد گذشته اتفاقات مهمی رخ داد که از دیدگان بدور ماند.
🔻 ابتدا کشتی ماجیک سیز متعلق به یک شرکت یونانی در حال عبور از تنگه باب‌المندب هدف قرار گرفت و غرق شد. دلیل این عملیات، نقض دستورالعمل ممنوعیت کمک رسانی به رژیم از طریق دریای مدیترانه بود جایی که کشتی‌های شرکت فوق در هفته گذشته، سه بار در بنادر حیفا و اشدود از طریق دریای مدیترانه پهلو گرفته بودند. این عملیات و دو عملیات بعدی به دو سوال پاسخ داد. اول، یمنی‌ها چطور می‌توانند دستور ممنوعیت در مدیترانه را اجرا کنند؟ پاسخ از راه غیرمستقیم است یعنی زدن شرکت های نقض کننده در آب های در دسترس. دوم، تصور عبور آزادانه کشتی‌ها از باب المندب پس از توافق آتش بس با آمریکا.
🔻 پس از این رخداد، ده ها جنگنده رژیم با پشتیبانی موثر سوخت رسان های بریتانیایی، قصد یک حمله بسیار بسیار سنگین و گسترده علیه یمن را داشتند اما با ورود به حریم هوایی یمن، کمین خورده و با شلیک انبوه پدافند یمنی مواجه شدند لذا مجبور به ترک آسمان یمن و شلیک از راه دور به بندر الحدیده و یک نیروگاه برق شدند به عبارتی ۷۰ درصد ضرب حمله آنان گرفته شد.
🔻با این وجود نیز ساعاتی بعد نیروهای مسلح یمنی طی یک عملیات ترکیبی، بنادر اشدود و ایلات، نیروگاه برق عسقلان و فرودگاه بن گورین را زیر ضربه بردند.
@Muhallel
چرا حمله پیش دستانه نمی کنیم؟
🔸 این سوالی است که این روزها بسیاری دارند، مبنی بر اینکه اگر اقدام مجدد دشمن بر علیه کشور ما قطعی است، پس چرا ما زودتر به آن ها حمله نمی کنیم؟
🔹 در این خصوص یک نکته وجود دارد. هر حمله به طور منطقی، سه بخش پیش از حمله، حین حمله و پس از حمله دارد.
الف. پیش از حمله:
🔹 هرگونه حمله موثر، لاجرم سطح بالایی از غافلگیری را می طلبد. حتی اگر ما قبل از هجوم، به کشوری اطلاع نداده، نوتام صادر نکرده و آسمان را نیز کلیر نکنیم، یقیناً در یک حمله گسترده، دشمن از طریق مزدوران نفوذی و همچنین توان تکنولوژیک (ماهواره و ...) متوجه حمله قریب الوقوع ما خواهد شد. این معضل البته یک راهکار خاص دارد و آن انهدام نظام هشدار حریف است که توسط شهید سنوار و ضیف اجرا شد.
ب. در حمله:
🔹 مهم ترین فاکتور این حمله، قدرت آفندی خواهد بود. سوال این است که آیا قدرت آفندی ما به سطح بالایی رسیده که بتوانیم اقدام گسترده انجام دهیم؟ البته وضعیت آفندی کشور اکنون بسیار بهتر از قبل شده اما چالش هایی همچنان وجود دارد.
پ. پس از حمله:
🔸 اولین مسئله پس از حمله، موج محکومیت جهانی بر علیه کشور حتی از طرف برخی کشورهای دوست و هم پیمان است. می توانیم بگوییم مگر این کشورها و سازمان های بین المللی وقتی مورد هجوم قرار گرفتیم چه کردند که حالا موقع حمله ما می‌خواهند بکنند؟ به هر حال این یک نظر است اما نمی‌توان میدان جنگ سیاسی و دیپلماسی را نیز کلاً نادیده گرفت.
🔸 دومین مسئله، حمایت داخلی است. در شرایطی که روایت ارائه شده از سوی ما این است که دشمن تقاضای آتش بس کرد و ما پذیرفتیم، آیا حمله جدید از سوی ما، باعث حمایت حداکثری مجدد خواهد شد؟ پاسخ به این سوال، بسیار مهم است.
🔸 در گذر از دو عامل فوق که اساسا می‌توان آن ها را نادیده گرفت، مسئله سوم و اساسی مسئله پدافند است. اگر قدرت آفندی کشور تا حد خوبی بازیابی شده، قدرت پدافندی ما همچنان با مشکلات بغرنجی روبرو است. هر حمله پیش دستانه لاجرم باعث پاسخ طرف مقابل خواهد شد. ممکن است بگویید حمله پیش دستانه ای انجام دهیم بطوریکه اسرائیل نابود شود! اما آیا ناتو و آمریکا ساکت می نشینند؟ حتی اگر فکر کنیم، پاسخ نمی دهند، وجود حدی از قدرت پدافندی جهت امکان آفند ضروری است.
راهکار چیست؟
🔻 این متن، حمله پیش دستانه را رد نمی‌کند زیرا یک بخش مهم از سیاست بازدارندگی ما، ضربه دوم بوده است بدین معنا که دشمن از ترس پاسخ بعدی ما، دست به اقدامی نزند. اما حملات مستقیم دشمن به خاک ما، بالطبع برخی اصول سیاست بازدارندگی کشور را دچار چالش کرده است و لازم است برخی اصول بازوضع و همچنین تغییراتی اعمال شود که یکی از مهم‌ترین آنها می‌تواند حملات پیش‌دستانه باشد.
🔻 نگارنده عقیده دارد که منتظر دشمن ماندن یک سم مهلک در همه عرصه هاست پس باید به سراغ دشمن رفت. اما هدف این بود که گفته شود یک حمله پیش دستانه سنگین به رژیم، چه محدودیت هایی حداقل در کوتاه مدت دارد. پس دو اقدام را می توان مدنظر داشت:
اول. شناسایی برنامه دشمن در مرحله آتی و ضربه پیش دستانه به اجزای این طرح جهت فروپاشی زنجیره.
دوم. تعریف زمین‌های بازی جدید و واردسازی ضربات تعیین کننده.
@Muhallel
مُحَلِّل
علاوه بر لزوم هدف قرار دادن رادیو و تلویزیون رژیم، آن نقطه‌ای که مستحق حمله است و حق مطلب را در براب
هک شبکه موساد اینترنشنال را می‌توان پاسخی واقعی در برابر هدف قرار دادن صداوسیما دانست.
البته این آغاز یک مسیر است.
@Muhallel
🔹 نتانیاهو در کاخ سفید به دنبال پاسخ سه سوال است:
۱. اسرائیل در چه موقعیتی می‌تواند به صورت یکجانبه به ایران حمله کند؟ (همان چراغ سبز راهبردی)
۲. آمریکا در چه موقعیتی در هجوم مستقیم، کنار اسرائیل قرار خواهد گرفت؟
۳. آمریکا در چه موقعیتی، رژیم را از اقدام علیه ایران باز خواهد داشت؟
● هدف، به قول خودشان، ایجاد قوانین جدید تعامل با تهران است.
● موقعیت، شامل زمان، مکان، کمیت و کیفیت می‌شود.
@Muhallel
● چرا گفته می‌شد که دشمنان در آخر هفته قبل، تاسوعا، عاشورا، دوشنبه ۷ جولای و شب ۹ جولای به ایران حمله خواهند کرد؟
● دلیل پرواز دادن ریزپرنده‌ها در حداقل ۱۲ استان کشور چیست؟
● چرا جَوِّ یک حمله جدید وجود دارد؟
⭕️ پاسخ به این سوالات از یک رویکرد خصمانه جدید دشمن پرده برمی‌دارد.
@Muhallel
مُحَلِّل
● چرا گفته می‌شد که دشمنان در آخر هفته قبل، تاسوعا، عاشورا، دوشنبه ۷ جولای و شب ۹ جولای به ایران حمل
این رویکرد چیست؟
🔸 قبلا گفتیم که دشمن یک جنگ ادراکی و شناختی سنگین جدید را علیه کشورمان آغاز کرده است. این جنگ چند محور داشته و دارد. القای روایت پیروزی در نبرد ۱۲ روزه، ایجاد اختلاف و دوقطبی بر سر هر چیزی در داخل کشور و ترور شخصیتی رهبر انقلاب اسلامی نیز از آن جمله بوده است. اما می توان یکی از مهم ترین محورهای آن ها در این جنگ را ایجاد فضای تعلیق در ایران دانست.
🔹 به چه معنا؟ به معنایی که در روزهای گذشته مشاهده کردیم. یعنی ایجاد یک فضای تعلیق ذهنی در سطح توده و نخبه در خصوص اتفاقات در جریان و آینده: اینکه امروز، فردا، سه روز دیگر، هفته دیگر، آخر هفته، در روز ایکس، در شب ایگرگ و ... آمریکا واسرائیل حمله خواهند کرد.
🔻 این نیز سه نتیجه در سطح توده، نخبه و نیروهای مسلح دارد:
● در سطح توده باعث شرطی شدن ذهن جامعه می شود. اذهان دچار اضطراب می‌شوند. افراد هر روز منتظر می‌مانند تا فلان روز خاص سر رسیده و ببینند اتفاقی می‌افتد یا خیر. صبح از خواب بیدار می‌شویم و منتظریم که آیا امروز حمله خواهند کرد؟ نتیجه کوتاه مدت این مسئله، ضربه به فعالیت های اقتصادی و اجتماعی کشور، در میان مدت، فرسودگی ذهنی و روانی جامعه و در بلند مدت شکستگی اراده مقاومت ملت است.
● در سطح نخبه، این حس تعلیق و خبرهای متواتر، نتیجه ای جز پدیده سرریز اطلاعات که منجر به قفل شدگی تحلیلی می شود ندارد.
● در سطح نیروهای مسلح نیز آماده‌باش بالایِ طولانی مدت به یک شکل، باعث لمس شدن سیستم در برابر هشدار می‌شود.
🔸 اکنون می توانید متوجه شوید یکی از دلایلی که دشمن هنوز حداقل در ۱۲ استان ما ریزپرنده پرواز می‌دهد، در مرزها پهپادها فعالیت می کنند و ... چیست. هدف ایجاد یک حس توامان جنگ و صلح و نه جنگ نه صلح است. هدف، ساخت یک فضای عدم اطمینان، ایجاد گیجی و لمس شدگی در برابر تهدید و وارد آوردن ضربات دلخواه از میانه هشدارهای معتبر و غیرمعتبر است.
🔹 موارد فوق به معنای این نیست که دشمنان طرح و قصد حمله جدید ندارند و یا نباید هوشیار بود زیرا ذات دشمن، خباثت در هر لحظه است. بلکه منظور ایجاد فضای تعلیق در جامعه است.
✅ پس راهکار چیست؟
🔺در سطح توده، تبیین شرایط موجود، در سطح نخبه، فراشناخت از طرح دشمنان و در سطح نیروهای مسلح، بازتولید آمادگی در قالب‌های متنوع پیشنهاد می‌گردد.
@Muhallel