این روزها بحران بیدستاوردی تلآویو که با افزایش اعتراضات و درگیریهای سیاسی داخلی و خارجی همراه بوده، رژیم صهیونیستی را به تکاپو انداخته است. از این رو آنها هفته گذشته منطقهای را در اردوگاه النصیرات هدف قرار دادند که فقط گمان میکنند مروان عیسی، مرد شماره دو قسام در آن حضور داشته اما به دلیل کمبود اطلاعات از سرنوشت نهایی وی، سعی دارند تا با پخش شایعات مختلف، حماس یا مردم محلی غزه را وادار به گفتگو در خصوص وی کرده تا رژیم از طریق ردزنی و رصد گفتگوها شاید بتواند سرنخی از سرنوشت یا مکان ایشان بیابد. در این زمینه حتی نتانیاهو نیز پیشدستی کرد و با ردیف کردن ۴ فرمانده اصلی حماس و برعهده گرفتن ضمنی ترور شیخ صالح العاروری، زمینهسازی برای اعلام خبر ترور مروان عیسی و مطرحسازی آن به عنوان روشنترین و صریحترین دستاورد رژیم در جنگ شش ماهه را آغاز کرد. در همین راستا بود که کانال ۱۲ عبری نیز مروان عیسی را طراح اصلی ۷ اکتبر دانست تا در صورت تایید ترور توسط حماس، این مسئله به عنوان دستاوردی بزرگ مطرح شود. مقاومت البته این سناریوها را از بَر است.
@Muhallel
مُحَلِّل
این روزها بحران بیدستاوردی تلآویو که با افزایش اعتراضات و درگیریهای سیاسی داخلی و خارجی همراه بود
بنابراین یک نکته بسیار مهم، سیر تمرکز رسانههای صهیونیست بر فرماندهان حماس است.
در روزهای ابتدایی پس از ۷ اکتبر، با توجه به پیام ابوخالد، محمد الضیف به عنوان فرمانده عملیات طوفانالاقصی شناخته میشد اما تلآویو بزودی فهمید که رسیدن به وی تا چه حد عملی و ممکن است از این رو ما به مدت چند ماه شاهد بودیم که اساسا نام الضیف به حاشیه رفته و این یحیی سنوار و حتی برادر وی، محمد سنوار بود که نقل محافل صهیونیستی و غربی شده بود زیرا به هر روی وی با توجه به نقش رهبری سیاسی در غزه، به نظر در دسترستر از ضیف میرسید و با برجستهسازی افراطی نقش و سپس ترور ایشان، دستاورد بزرگی برای نتانیاهو ساخته میشد جایی که حتی برخی کارشناسان در سرزمینهای اشغالی در مقاطعی به کابینه جنگ پیشنهاد دادند تا تمرکز خود را بر یافتن رهبران حماس و علیالخصوص سنوار گذاشته و با ترور ایشان و اعلام "مجازات" طراحان ۷ اکتبر، در میز مذاکره اسرا را آزاد و خود را پیروز جنگ جا بزنند! امری که به سرعت توسط سایر کارشناسان این رژیم رد شد با این پرسش که "آیا کشتن سنوار، به معنای نابودی حماس است؟"
اما در روزهای اخیر به وضوح شاهد برجستهسازی مروان عیسی هستیم تا جایی که گفته شده وی طراح اصلی طوفانالاقصی بوده و همه اسناد عملیات نیز زیر دست وی بوده است تا در صورتی که ایشان به شهادت برسد، دستاورد بزرگی!؟ برای صهیونیستها خلق شده باشد.
مجموع این آشفتگیها نشان میدهد که تا کنون نیز در رژیم کسی جمعبندی واحدی از ساختار، نحوه عملکرد و اطلاع از مکان فرماندهان سیاسی و نظامی حماس نداشته و آنها سعی میکنند با ارائه اطلاعات گمراهکننده، دادههای بیشتری جمعآوری کرده و البته در کویر بیدستاورد خود، یک پیروزی مشخص برای خود برساخت کنند.
@Muhallel
یکی از نقشههای رژیم اشغالگر قدس که این روزها به شدت به دنبال اجرای آن هستند، تلاش برای ایجاد یک تشکیلاتِ محلیِ مخالفِ حماس برای توزیع کمکها در کوتاه مدت، اداره محلات مسکونی در میان مدت و تشکیل یک ارتش مزدور مانند ارتش آنتوان لحد در جنوب لبنان با هدف حذف کامل مقاومت از نوار غزه است.
@Muhallel
در همین خصوص، اخیرا و با تداوم سیاست گرسنگی توسط صهیونیستها در غزه و ارسال کمکهای قطرهچکانی از هواپیما و کامیون که کفاف سیر کردن حتی نیم درصد جمعیت شمال غزه را هم نمیدهد، تجار مرگی شکل گرفته است که با پرداخت رشوه به سربازان اشغالگر و یا تصاحب کمکها از طریق زور بازو و چوب و سنگ و سلاح شخصی، یا آن کمکها را برای خانواده خود میبرند و یا آنها را با قیمتهای گزاف میفروشند.
@Muhallel
متاسفانه در روزهای اخیر و با ورود چند کامیون حامل آرد و پرتاب بستههای غذایی از هواپیما، اختلافات خانوادگی و قبیلهای در نقاط مختلف غزه شدیدا افزایش یافته و فقط در یک قلم حدود 200 مجروح در اثر درگیری افراد بر سر کمکها با سلاح سرد به ثبت رسیده که همین هم باعث شده تا بزرگان خانوادهها و قبایل برای مهار درگیریها وارد شوند.
@Muhallel
اما این فقط بخشی از ماجراست؛ رژیم صهیونیستی که از این مسئله کاملا رضایت دارد، اخیرا با کمک سازمان اطلاعات تشکیلات خودگردان تماسهای گستردهای با برخی سران قبایل، مخالفین حماس و قدیمیهای فتح در غزه گرفته و در ازای پرداخت پول، کمک، دادن سهم در اداره آینده غزه و ... آنها را دعوت به همکاری با ارتش رژیم برای توزیع کمکها و ... کرده و حتی برخی را برای ملاقات به شهرکهای اطراف غزه فراخوانده است.
@Muhallel
خطای رژیم اما آنجاست که هنوز نفهمیده چه خطای بزرگی در غزه مرتکب شده و با بمباران کور و دسته جمعی مردم، اساسا راهی برای همکاری با خود حتی در میان مخالفین سرسخت حماس در غزه، مخصوصا خانوادههای کشته شدگان درگیریهای داخلی 2007 باقی نگذاشته است. بنابراین بسیاری از افرادی که رژیم با آنها تماس گرفته یا همانجا پیشنهاد را رد کردهاند و یا به حماس اطلاع دادهاند. شیوه مدیریت حماس در این قضیه جالب توجه است.
@Muhallel
حماس در وهله اول، با تماسها نیز واقع بینانه برخورد کرد. به عبارتی پس از اطلاع دادن تماسها به مقاومت، حماس این موارد را دستهبندی کرد. برخی را کاملا رد کرد. برخی را بررسی و سپس رد کرد. خط هدایت کننده برای حماس در این ماجرا این بود که اگر واقعا قرار است با این ارتباطگیری، کمکی به دست مردم به صورت عادلانه برسد و البته در آینده هم خبری از سناریوهای خصمانه نباشد، همکاری برخی با ارتش رژیم اما با نظارت و هدایت مقاومت، بلامانع است.
@Muhallel
البته حماس وجه اقتداری قدرت خود را نیز نشان داده و از بازداشت یا اعدام برخی از این تجار مرگ که از وضعیت فوق سوءاستفاده کردهاند ابایی نداشته است. همچنین حماس نیز به همه قبایل و ... نیز هشدار داده که اجازه نمیدهد رژیم برای ساخت آینده دلخواه خود در غزه از وضعیت فوق سوءاستفاده کند بنابراین حساب کار دست برخی از خانوادههای مردد نیز آمده است. همه اینها البته یک نشانه مهمتر هم دارد و آن این است که برخلاف دروغهای اسرائیل، حماس هنوز هم کنترل نسبی مدنی خود در غزه را حفظ کرده است.
@Muhallel
همین مسئله موجب شده تا سیاست استفاده از خاندان و قبایل محلی برای اداره غزه خیلی زودتر از آنچه که تلآویو فکرش را میکرد با امتناع مردم غزه از خنجر زدن به پشت مقاومت، شکست بخورد. از همین رو این روزها بحث بر سر اینکه چه کسی اداره غزه را در دست داشته باشد مجددا در محافل صهیونیست داغ شده است. فردی مانند گالانت پیشنهاد داده که کنترل باید در دست فتح به ریاست ماجد فرج یا محمد دحلان همراه با 5000 تا 7000 از فتحیهای سابق باشد در حالی که نتانیاهو شدیدا مخالف است. برنز طرح تشکیل ارتش اسلامی(قطر، ترکیه، مصر، اردن، عربستان و امارات) را داده که یک تشکیلات محلی زیر نظر این ارتش فعالیت کند که نه تنها قبایل مخالفت کردهاند که هر یک از این کشورها از حضور امتناع ورزیدهاند. از آن سو نیز محمود عباس در خیال کنترل آینده غزه، تن به اصلاحات سوری در تشکیلات داده و تلاش دارد با تشکیل دولت تکنوکرات به ریاست محمد مصطفی، نظر آمریکا و اعراب را به خود جلب کرده، شاید اندک سهمی در آینده غزه داشته باشد. همه این بلندپروازیها در حالی است که هم تشکیلات نظامی و هم سیاسی حماس هنوز هم کنترل غزه را در دست دارند و از این رو تمام طرحهای فوق غیرعملی و به دور از واقعیت جاری در صحنه است.
@Muhallel
با توجه به مباحث طرح شده، در ادامه روایتی دردناک از نحوه توزیع کمکهای زمینی و هوایی را نیز شرح میدهیم.
فرایند رسیدن کمکهای زمینی بدین شرح است که معمولا بین 1 تا 5 کامیون حاوی کیسههای آرد از جنوب به سمت شمال میروند و در ایست بازرسیهای ارتش رژیم نیز چندین ساعت معطل میشوند. نهایتا در آخرین ایست بازرسی، خبر ورود یک کامیون به مردم میرسد و شاید نزدیک به 30 هزار نفر از مردم گرسنه راهی محل این کامیونها در تقاطع کویت - نابلسی میشوند. با ورود مردم، اندکی کامیون نیز میرسد و مردم نیز به سرعت به سمت کامیون حرکت میکنند و تانکهای مرکاوا شروع به شلیک به مردم میکنند تا جمعیت متفرق شود. کامیونها نیز تا محل مشخص شده نمیایستند و حتی از روی برخی رد میشوند زیرا در تمام مسیر، کوادکوپترهای رژیم بر کامیون نظارت کرده و در صورت توقف در جایی غیر از محل مشخص شده توسط ارتش رژیم، راننده را نیز میکشند. اما این پایان ماجرا نیست و در هنگام توزیع کیسههای آرد نیز بسیاری در دعوا بر سر کیسههای آرد زخمی شده و برخی نیز همانطور که گفته شد با تبانی با سربازان رژیم یا با اسلحه کمکها را میدزدند.
کمکهای هوایی نیز دست کمی از زمینی ندارد. معمولا هر هواپیما چهار تا هشت چتر نجات میاندازد که هر پالت حاوی 50 بسته غذایی و هر بسته شامل کمی گوشت، 100 گرم ماکارونی بی مزه، کمی مربا و چند عدد بیسکویت است که گفته میشود از شدت بدمزگی آنها بسیاری نیز از خوردن آن امتناع میکنند. محل پرتاب کمکها معمولا در شمال غربی غزه است که بسیاری یا در سرزمینهای اشغالی میافتد و یا در صورتی که غیر از شمال غرب بیفتند، توسط جنگندههای رژیم بمباران میشوند. افتادن آنها در دریا نیز بدتر است و چون دریا محاصره است در صورتی که مردم به سمت آن بروند، دشمن شلیک میکند و مردم نیز غالبا در انتظار جز و مد و موج دریا برای رسیدن کمکها میمانند. با نشستن پالتهای کمک، بسیاری از سایر مناطق به منطقه فرود میروند اما زودتر از آن اهالی همان منطقه کمکها را بردهاند. گاهی نیز جنگ 5000 نفر بر سر 50 بسته غذایی نیز درمیگیرد و در آخر هم گاهی سربازان اشغالگر به کیسههای کمکی که برخی موفق به بردن آنها شدهاند شلیک میکنند.
@Muhallel
مُحَلِّل
با توجه به مباحث طرح شده، در ادامه روایتی دردناک از نحوه توزیع کمکهای زمینی و هوایی را نیز شرح مید
این روایت از این جهت گفته شد تا بدانید که درد مردم غزه فقط بمبارانهای کور رژیم اشغالگر نیست و چنین وضعیتی نیز حاکم است.
البته رژیم صهیونیستی احمق است زیرا با همین اقدامات به زعم خود به دنبال ضدیت مردم با حماس است اما نه تنها موفق به این کار نشده و عکس این رویدادها خلق شده است.
بسیاری از مردم پس از فجایع فوق، میگویند که ما اصلا کمک نمیخواهیم. مردم غزه گرسنه نبودهاند و حالا رژیم اشغالگر و کشورهای عربی با این شیوه توزیع به دنبال تحقیر ما هستند اما ما مردمی سرافراز و عزت مندیم و هرگز پشت مقاومت را خالی نمیکنیم.
خطای رژیم آنجاست که هیچ چیزی برای مردم باقی نگذاشته است تا مردم پیش خود بگویند در صورت تسلیم حداقل فلان امکانات برای ما باقی میماند.
رژیم با حمله به اتحاد خانوادهها و ممانعت از بازگشت آنها به شمال باعث شده تا خاطرات گذشته مجددا زنده شود و اکنون مردم میگویند ما که دیگر چیزی برای از دست دادن نداریم پس نمیگذاریم بار دیگر نکبت تکرار شود.
@Muhallel