مُحَلِّل
ساعاتی پیش، یک حمله کروز - پهپادی با حداقل تعداد به اجرا درآمد که استفاده از این ترکیب، اولین بار در
پس از اجرای تاکتیکهای متعددی که شب گذشته علیه رژیم صورت گرفته و مثل یک بازی، باعث فرسودگی روانی آنها شد، حملات صبح امروز ایران اولین موج حملهای است که در روز بوده و با موفقیت با موشکهای سنگین به اهداف حساس امنیتی در هرتزلیا و اهداف نظامی در نواتیم و رامات دیوید و برخی زیرساختهای برق، جمعیتی و صنعتی صورت میگیرد.
تیر ۱۴۰۱ وقتی حکم رهبر معظم انقلاب برای ایشان صادر شد، یک ماموریت خاصتر بود و آن گسترش کار در درون اراضی اشغالی بود. ما در زندگی روزمره، در امورات کشوری، رسانهای، منطقهای و ... همواره با روندهایی روبرو بودیم اما شاید نمیدانستیم و ندانیم که مهندسی آنها توسط چه کسی صورت میگرفت، خاصه نقش ایشان در تحولات منطقه و پیشبرد جبهه مقاومت که روزی خواهد رسید که بتوانیم بخشی از این خدمات سترگ را بازگو کنیم. ما شخصیت راهبردی را از دست دادیم که بند بند وجودش را در خدمت به نظام صرف کرد حاج کاظم حلال و گره گشایی بود که هر جا کمبودی بود، هر جا نیاز به طرحی نو بود با ورود حاج کاظم حل میشد. هیچکس باور ندارد که جسم همه این شخصیتها از بین ما پر کشیده باشد اما به قول سیدمرتضی آوینی ما گمان می کنیم ما مانده ایم و شهدا رفته اند اما حقیقت آن است که زمان ما را با خود برده است و شهدا ماندهاند.
کار اطلاعاتی، امنیتی، نظامی و سیاسی لاجرم یک نوع سردی روح و خشکی مزاج را به همراه دارد و این طبیعت این مدل کارها در سراسر دنیا است. در همین کارها اما اخلاق جایگاه پیچیدهای داشته و گاه وابسته به شخصیتها میشود. من می توانم بگویم که حاج حسن محقق مکتبی در اخلاق اطلاعاتی بود. چگونه میشد فردی که عمر خود را در چنین کارهایی سپری کرده بود اما اصول اخلاقی، خوشرویی، صفای طبع، خوش مشرب بودن و تواضعی بیش از آنچه فکر کنید، وی زبانزد خاص و عام بود. همین صفات باعث شده بود تا دیگران نیز با دیدن و حضور در کنار ایشان همواره آرامش بگیرند زیرا شخصیت حاج حسن، آرامش بخش به دیگران بود و خدا میداند یک فرد به چه درجهای در دنیا باید رسیده باشد تا دیگران را مانوس خود سازد. به قول دوستان ایشان، دو چیز را همواره تکرار میکرد: لعاب قدرت شما را گرفتار اعمالتان نکند. دستگیر باشید نه مچگیر. گفته میشود ایشان در آن روز جمعه منحوس فاصلهای با شهادت نداشتند و همین باعث شد تا در روزهای بعدی به شدت دلگیر و دلتنگ باشند. دو روز بعد امل حضرت حق دست وی را گرفت پس دستگیر ما باش حاج حسن.
نمیدانستم با چه عنوانی شما را خطاب کنم، سردار عملیاتی، مهندس اطلاعاتی یا پژوهشگری که تجارب ذی قیمت خود را به زیور علم و پژوهش آراسته بود اما اکنون والاترین عنوان بر شماست. اتصال میدان و دانشگاه که همواره از آرزوهای من است اما شاید تجسم تام و تمام این اتصال را دکتر شهید غلامرضا محرابی داشتند. ما ظالمیم اگر تجارب، دستاوردها و نقاط برجسته شهدایمان را در نقاط ضعفمان به کار نگیریم.
آنچه از اخبار منتشر شده برمیآید، دیشب در جلسه شورای امنیت ملی آمریکا جمع بندی حاصل نشده اما نتانیاهو در تماس با ترامپ به وی گفته امکان ادامه جنگ به تنهایی وجود ندارد و آمریکا باید وارد شود، ترامپ نیز یک ضربالاجل ۲۴ یا ۴۸ ساعته برای راه حل سیاسی؟؟؟!!! تعیین کرده در غیر این صورت آمریکا نیز وارد عرصه میشود! برخی اخبار دیگر اما حکایت از این دارد که این نیز مشخصاً یک نمایش و فریب سیاسی است و برنامهریزی اینگونه بوده که پس از ۶ روز حمله رژیم، آمریکا وارد شده و حتی ماموریت آمریکا و اسم رمز عملیاتی که قرار است انجام دهند نیز مشخص است.
روزهای آتی سالگرد اقدامات گروهک تروریستی نفاق در سال ۶۰ است. اقداماتی که از روزهای پایانی خرداد ۶۰ بالاخص ۳۰ خرداد آغاز و به انفجار حزب جمهوری اسلامی در ۷ تیر ختم شد، هر چند در روزهای بعد مانند ۸ تیر نیز شاهد وقایعی همچون زندان اوین بودیم. لذا باید مراقب اقدامات نمادین تروریستها در روزهای فوق بود.
حضرت آقا ان شاءالله موازنه تهدیدی را که در دو سه روز اخیر نابرابر بوده، برقرار خواهند ساخت.
مهم تر از عبارت "مقاومت در برابر جنگ تحمیلی" در سخنان رهبر انقلاب، مقاومت در برابر "صلح تحمیلی" است. مختصات این صلح که تلاش آمریکا برای تحمیل آن نیز شدت گرفته، در خوشبینانهترین حالت، همان طرح توقف در برابر توقف بدون ارائه هیچ تضمین امنیتی و سپس حمله مجدد دشمن است. اینگونه، یک واقعیت امنیتی به ایران تحمیل شده و باز هم در خوشبینانهترین حالت، وضعیت به مثابه لبنان خواهد شد که هر از گاه، شاهد هشدار تخلیه فلان منطقه تهران باشیم.
مشخصاً پس از ضربه دیدن شبکههای زیادی از عناصر داخلی رژیم در روزهای گذشته، آنها در حال استفاده از ظرفیتهای دیگر خود هستند. در ساعات اخیر، مشخصاً دشمن بر روی جنگ سایبری تمرکز فراوانی کرده است. این جنگ البته ذیل راهبرد #اجتماعیکردن_جنگ قرار دارد که نشانه آن را در هدف قرار دادن زیرساختهای کلیدی خدماتی میتوان مشاهده کرد. رژیم هنوز هم بر آشوب داخلی تمرکز زیادی دارد و با این دست اقدامات به دنبال القای وضعیت "فروپاشی نظام" است تا سایرین را به خیابان سوق دهد، این در حالی است که تاکنون مردم، مزیت عملیاتی برای کشور در این جنگ داشتهاند. در هر حال، در سایر عرصههای غیرنظامی از حیث تلاش دشمن، وضعیتی شبیه به ۱۴۰۱ داریم که در آن با یک جنگ ترکیبی پیچیده مواجهیم که دشمن با عطش زیادی در حال مصرف ظرفیتهای خود در عرصههای مختلف است، ضمن اینکه نوع و میزان همراهی مردم با نظام در فکر و عمل کاملاً متفاوت از آن سال است.
تحلیل حملات تهاجمی ایران به رژیم صهیونیستی
🔸 الگوی حملات موشکی ایران در سه روز اول نبرد مبتنی بر شلیک تجمیعی در انتهای شب بود. در این الگو، بانک اهداف نیز متناسب با اهداف هدف قرار گرفته توسط دشمن انتخاب میشد و در ساعات پایانی شب اهداف متقابل یکجا هدف قرار میگرفت. این شیوه سه ایراد بزرگ داشت:
اول. زمان برای دشمن کاملاً قابلپیشبینی بود و آنها آماده دفاع موثر میشدند.
دوم. در همین بازه قابلِپیشبینی، اقدام به تهاجم به لانچرها و پایگاههای موشکی میکردند لذا تداوم آن وضع فقط داشت لانچرهای ما را هدر میداد.
سوم. اهداف، توسط دشمن تعیین میشد و آنها انتخاب میکردند که در هر روز، کجا هدف قرار گیرد.
🔻 از روز چهارم جنگ اما این الگو تغییر یافت:
۱. حملات به شکل ۲۴ ساعته و بدون زمان خاص تغییر یافت. بزودی، شلیکها برخی ۵ صبح، برخی ۱۰ صبح، برخی ۳ ظهر، برخی غروب و عصر، برخی ۱۰ شب و برخی در ساعات بامدادی انجام شد و میشود و هیچ زمان خاصی وجود ندارد؛ این، هم پدافند را برایشان سخت میکند و هم امکانِ زدنِ لانچرها را سخت میکند.
۲. تمرکززدایی از مکان شلیک باعث میشود تا مبداء شلیک متمرکز بر یک یا دو جا نباشد. برای مثال در یکی از امواج سنگین و موفق، مشخصا بارِ شلیک بر یک شهر بود، فردای آن روز دشمن به شدت آن استان را هدف قرار داد.
۳. ورود انواع تسلیحات و فناوری جدید؛ در حالی که در روزهای ابتدایی، تمرکز اکثراً بر بالستیک از انواع کلاس قدر، قیام، عماد، سجیل ۱ و تا حدودی خیبرشکن استوار بود، اکنون علاوه بر ورود بالستیکهای جدید مانند فتاح و سجیل ۲، موشکهای کروز نیز وارد عرصه شده و ارتش ماموریت دارد تا به صورت ممتد، به سوی سامانههای پدافندی دشمن، پهپاد شلیک کند. همچنان که برای اولین بار از برخی موشکها با فناوریهای خاص استفاده میشود.
۴. با استفاده از الگوهای شلیک پیچیده و چندلایه، استفاده از جنگ روانی پیش از حمله، عملیاتهای جنگال بر سامانههای پدافندی دشمن، همکاری با یمن و برخی موارد فنی، تاکتیکهای جدیدی وارد عرصه شد.
۵. شلیکهای سه روز اول، در امواج ۳۰ تا ۵۰ فروندی صورت میگرفت اما اکنون شلیکها تک رقمی است اما جمع آن همان است زیرا تعداد امواج بالاتر رفته است. قبلا نیز دلایل این مسئله ذکر شد که یکی از آنها پیشبینی گسترش جنگ و لزوم حفظ ذخایر برای درگیری منطقهای است و دیگری، آسیب به پایگاههای مُقَدَمی که به طور سنتی بارِ اصلی تهاجم به رژیم صهیونیستی را بر دوش داشتند و رژیم با علم به همین موضوع، در حملات روز جمعه و شنبه آسیبهایی به تاسیسات رو زمینی آنها وارد ساخت.
۶. هدف این حملات در سطح راهبردی این است که پدافند رژیم به شدت فرسوده شده و به اتمام و بن بست برسد، این مرحلهای است که بدون نیاز به عملیات سایبری، پدافندشان یا کار نمیکند و یا خودزنی میکند. هدف این است: اگر آتشبس شود، دشمن باید خود را بیپناه بیابد، اگر تنش تصعید شده و اصطلاحا قله بزند، راه ما باید هموار و دسترسی کامل باشد، اگر نیز شرایط اینطور بماند، اصابت با توجه به عملیاتهای گستردهتر باید افزایش یابد. ارزیابیهای اطلاعاتی معتبر نیز بر آستانه ورود پدافند رژیم به بحران و استمداد از آمریکا صحه میگذارند. هدف دیگر نیز ایجاد فرسایش اجتماعی با توجه به راهبرد حریف در اجتماعی سازی جنگ است.
۷. مسئله اما چیست؟ در برخی از این حملات اهداف به خارج از شهرها و بر پایگاههای نظامی و اطلاعاتی رژیم متمرکز شده و همزمانی آن با زدن پدافند خارج شهرها و همچنین اِعمال شدید سیاست سانسور، متاسفانه بُرد رسانهای حملات را محدود کرده است.
۸. البته معتقدم که این شیوه یکسری تهدیدات در دل خود دارد که قبلا نیز بدان اشاره شده است.
1.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
امکان ارسال چند فیلم به شکل درست وجود ندارد اما قبلا نیز گفته شد که روند جنگ شباهت زیادی به سیفالقدس دارد. در آن جنگ، حماس در ۳ - ۴ روز ابتدایی به صورت انبوه راکت شلیک می کرد اما از روز پنجم و ششم روی به شلیک کم اما با دقت آورد، سامانههای جنگال وارد شدند و اهرم ورود مقاومت نیز مطرح شد. این یک فیلم از عملکرد گنبدآهنین در آن روزها است.
534.5K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این هم یک فیلم دیگر از عملکرد پدافند. البته میان سیف القدس و نبرد فعلی یک تفاوت عمده وجود دارد و آن این است که مشخصاً رژیم آن را یک نبرد موجودیتی برای خود دانسته و آستانه تحمل رژیم نیز در همه عرصهها دقیقا به همین دلیل وجودی بودن جنگ، شدت بالا رفته است وگرنه در سیفالقدس، با یک عملکرد این چنینی گنبدآهنین شاهد پذیرش آتش بس و سقوط دولت وقت نتانیاهو بودیم.