کار اطلاعاتی، امنیتی، نظامی و سیاسی لاجرم یک نوع سردی روح و خشکی مزاج را به همراه دارد و این طبیعت این مدل کارها در سراسر دنیا است. در همین کارها اما اخلاق جایگاه پیچیدهای داشته و گاه وابسته به شخصیتها میشود. من می توانم بگویم که حاج حسن محقق مکتبی در اخلاق اطلاعاتی بود. چگونه میشد فردی که عمر خود را در چنین کارهایی سپری کرده بود اما اصول اخلاقی، خوشرویی، صفای طبع، خوش مشرب بودن و تواضعی بیش از آنچه فکر کنید، وی زبانزد خاص و عام بود. همین صفات باعث شده بود تا دیگران نیز با دیدن و حضور در کنار ایشان همواره آرامش بگیرند زیرا شخصیت حاج حسن، آرامش بخش به دیگران بود و خدا میداند یک فرد به چه درجهای در دنیا باید رسیده باشد تا دیگران را مانوس خود سازد. به قول دوستان ایشان، دو چیز را همواره تکرار میکرد: لعاب قدرت شما را گرفتار اعمالتان نکند. دستگیر باشید نه مچگیر. گفته میشود ایشان در آن روز جمعه منحوس فاصلهای با شهادت نداشتند و همین باعث شد تا در روزهای بعدی به شدت دلگیر و دلتنگ باشند. دو روز بعد امل حضرت حق دست وی را گرفت پس دستگیر ما باش حاج حسن.
نمیدانستم با چه عنوانی شما را خطاب کنم، سردار عملیاتی، مهندس اطلاعاتی یا پژوهشگری که تجارب ذی قیمت خود را به زیور علم و پژوهش آراسته بود اما اکنون والاترین عنوان بر شماست. اتصال میدان و دانشگاه که همواره از آرزوهای من است اما شاید تجسم تام و تمام این اتصال را دکتر شهید غلامرضا محرابی داشتند. ما ظالمیم اگر تجارب، دستاوردها و نقاط برجسته شهدایمان را در نقاط ضعفمان به کار نگیریم.
آنچه از اخبار منتشر شده برمیآید، دیشب در جلسه شورای امنیت ملی آمریکا جمع بندی حاصل نشده اما نتانیاهو در تماس با ترامپ به وی گفته امکان ادامه جنگ به تنهایی وجود ندارد و آمریکا باید وارد شود، ترامپ نیز یک ضربالاجل ۲۴ یا ۴۸ ساعته برای راه حل سیاسی؟؟؟!!! تعیین کرده در غیر این صورت آمریکا نیز وارد عرصه میشود! برخی اخبار دیگر اما حکایت از این دارد که این نیز مشخصاً یک نمایش و فریب سیاسی است و برنامهریزی اینگونه بوده که پس از ۶ روز حمله رژیم، آمریکا وارد شده و حتی ماموریت آمریکا و اسم رمز عملیاتی که قرار است انجام دهند نیز مشخص است.
روزهای آتی سالگرد اقدامات گروهک تروریستی نفاق در سال ۶۰ است. اقداماتی که از روزهای پایانی خرداد ۶۰ بالاخص ۳۰ خرداد آغاز و به انفجار حزب جمهوری اسلامی در ۷ تیر ختم شد، هر چند در روزهای بعد مانند ۸ تیر نیز شاهد وقایعی همچون زندان اوین بودیم. لذا باید مراقب اقدامات نمادین تروریستها در روزهای فوق بود.
حضرت آقا ان شاءالله موازنه تهدیدی را که در دو سه روز اخیر نابرابر بوده، برقرار خواهند ساخت.
مهم تر از عبارت "مقاومت در برابر جنگ تحمیلی" در سخنان رهبر انقلاب، مقاومت در برابر "صلح تحمیلی" است. مختصات این صلح که تلاش آمریکا برای تحمیل آن نیز شدت گرفته، در خوشبینانهترین حالت، همان طرح توقف در برابر توقف بدون ارائه هیچ تضمین امنیتی و سپس حمله مجدد دشمن است. اینگونه، یک واقعیت امنیتی به ایران تحمیل شده و باز هم در خوشبینانهترین حالت، وضعیت به مثابه لبنان خواهد شد که هر از گاه، شاهد هشدار تخلیه فلان منطقه تهران باشیم.
مشخصاً پس از ضربه دیدن شبکههای زیادی از عناصر داخلی رژیم در روزهای گذشته، آنها در حال استفاده از ظرفیتهای دیگر خود هستند. در ساعات اخیر، مشخصاً دشمن بر روی جنگ سایبری تمرکز فراوانی کرده است. این جنگ البته ذیل راهبرد #اجتماعیکردن_جنگ قرار دارد که نشانه آن را در هدف قرار دادن زیرساختهای کلیدی خدماتی میتوان مشاهده کرد. رژیم هنوز هم بر آشوب داخلی تمرکز زیادی دارد و با این دست اقدامات به دنبال القای وضعیت "فروپاشی نظام" است تا سایرین را به خیابان سوق دهد، این در حالی است که تاکنون مردم، مزیت عملیاتی برای کشور در این جنگ داشتهاند. در هر حال، در سایر عرصههای غیرنظامی از حیث تلاش دشمن، وضعیتی شبیه به ۱۴۰۱ داریم که در آن با یک جنگ ترکیبی پیچیده مواجهیم که دشمن با عطش زیادی در حال مصرف ظرفیتهای خود در عرصههای مختلف است، ضمن اینکه نوع و میزان همراهی مردم با نظام در فکر و عمل کاملاً متفاوت از آن سال است.
تحلیل حملات تهاجمی ایران به رژیم صهیونیستی
🔸 الگوی حملات موشکی ایران در سه روز اول نبرد مبتنی بر شلیک تجمیعی در انتهای شب بود. در این الگو، بانک اهداف نیز متناسب با اهداف هدف قرار گرفته توسط دشمن انتخاب میشد و در ساعات پایانی شب اهداف متقابل یکجا هدف قرار میگرفت. این شیوه سه ایراد بزرگ داشت:
اول. زمان برای دشمن کاملاً قابلپیشبینی بود و آنها آماده دفاع موثر میشدند.
دوم. در همین بازه قابلِپیشبینی، اقدام به تهاجم به لانچرها و پایگاههای موشکی میکردند لذا تداوم آن وضع فقط داشت لانچرهای ما را هدر میداد.
سوم. اهداف، توسط دشمن تعیین میشد و آنها انتخاب میکردند که در هر روز، کجا هدف قرار گیرد.
🔻 از روز چهارم جنگ اما این الگو تغییر یافت:
۱. حملات به شکل ۲۴ ساعته و بدون زمان خاص تغییر یافت. بزودی، شلیکها برخی ۵ صبح، برخی ۱۰ صبح، برخی ۳ ظهر، برخی غروب و عصر، برخی ۱۰ شب و برخی در ساعات بامدادی انجام شد و میشود و هیچ زمان خاصی وجود ندارد؛ این، هم پدافند را برایشان سخت میکند و هم امکانِ زدنِ لانچرها را سخت میکند.
۲. تمرکززدایی از مکان شلیک باعث میشود تا مبداء شلیک متمرکز بر یک یا دو جا نباشد. برای مثال در یکی از امواج سنگین و موفق، مشخصا بارِ شلیک بر یک شهر بود، فردای آن روز دشمن به شدت آن استان را هدف قرار داد.
۳. ورود انواع تسلیحات و فناوری جدید؛ در حالی که در روزهای ابتدایی، تمرکز اکثراً بر بالستیک از انواع کلاس قدر، قیام، عماد، سجیل ۱ و تا حدودی خیبرشکن استوار بود، اکنون علاوه بر ورود بالستیکهای جدید مانند فتاح و سجیل ۲، موشکهای کروز نیز وارد عرصه شده و ارتش ماموریت دارد تا به صورت ممتد، به سوی سامانههای پدافندی دشمن، پهپاد شلیک کند. همچنان که برای اولین بار از برخی موشکها با فناوریهای خاص استفاده میشود.
۴. با استفاده از الگوهای شلیک پیچیده و چندلایه، استفاده از جنگ روانی پیش از حمله، عملیاتهای جنگال بر سامانههای پدافندی دشمن، همکاری با یمن و برخی موارد فنی، تاکتیکهای جدیدی وارد عرصه شد.
۵. شلیکهای سه روز اول، در امواج ۳۰ تا ۵۰ فروندی صورت میگرفت اما اکنون شلیکها تک رقمی است اما جمع آن همان است زیرا تعداد امواج بالاتر رفته است. قبلا نیز دلایل این مسئله ذکر شد که یکی از آنها پیشبینی گسترش جنگ و لزوم حفظ ذخایر برای درگیری منطقهای است و دیگری، آسیب به پایگاههای مُقَدَمی که به طور سنتی بارِ اصلی تهاجم به رژیم صهیونیستی را بر دوش داشتند و رژیم با علم به همین موضوع، در حملات روز جمعه و شنبه آسیبهایی به تاسیسات رو زمینی آنها وارد ساخت.
۶. هدف این حملات در سطح راهبردی این است که پدافند رژیم به شدت فرسوده شده و به اتمام و بن بست برسد، این مرحلهای است که بدون نیاز به عملیات سایبری، پدافندشان یا کار نمیکند و یا خودزنی میکند. هدف این است: اگر آتشبس شود، دشمن باید خود را بیپناه بیابد، اگر تنش تصعید شده و اصطلاحا قله بزند، راه ما باید هموار و دسترسی کامل باشد، اگر نیز شرایط اینطور بماند، اصابت با توجه به عملیاتهای گستردهتر باید افزایش یابد. ارزیابیهای اطلاعاتی معتبر نیز بر آستانه ورود پدافند رژیم به بحران و استمداد از آمریکا صحه میگذارند. هدف دیگر نیز ایجاد فرسایش اجتماعی با توجه به راهبرد حریف در اجتماعی سازی جنگ است.
۷. مسئله اما چیست؟ در برخی از این حملات اهداف به خارج از شهرها و بر پایگاههای نظامی و اطلاعاتی رژیم متمرکز شده و همزمانی آن با زدن پدافند خارج شهرها و همچنین اِعمال شدید سیاست سانسور، متاسفانه بُرد رسانهای حملات را محدود کرده است.
۸. البته معتقدم که این شیوه یکسری تهدیدات در دل خود دارد که قبلا نیز بدان اشاره شده است.
1.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
امکان ارسال چند فیلم به شکل درست وجود ندارد اما قبلا نیز گفته شد که روند جنگ شباهت زیادی به سیفالقدس دارد. در آن جنگ، حماس در ۳ - ۴ روز ابتدایی به صورت انبوه راکت شلیک می کرد اما از روز پنجم و ششم روی به شلیک کم اما با دقت آورد، سامانههای جنگال وارد شدند و اهرم ورود مقاومت نیز مطرح شد. این یک فیلم از عملکرد گنبدآهنین در آن روزها است.
534.5K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این هم یک فیلم دیگر از عملکرد پدافند. البته میان سیف القدس و نبرد فعلی یک تفاوت عمده وجود دارد و آن این است که مشخصاً رژیم آن را یک نبرد موجودیتی برای خود دانسته و آستانه تحمل رژیم نیز در همه عرصهها دقیقا به همین دلیل وجودی بودن جنگ، شدت بالا رفته است وگرنه در سیفالقدس، با یک عملکرد این چنینی گنبدآهنین شاهد پذیرش آتش بس و سقوط دولت وقت نتانیاهو بودیم.
تحلیل وضعیت پدافندی ایران
۱. ما در اکثر شهرها شاهد کاهش ۷۰ الی ۹۰ درصدی پرواز ریزپرندهها بودهایم. دلیل آن نیز انهدام شبکههای مرتبط است. با وجود تغییر شیوه و اماکن پرتاب به دلیل لو رفتن تاکتیکها، اما تلاش شده تا بیش از انهدام مصرفکننده نهایی محصولات، منابع تولید و توزیع و تغذیه زیر ضربه برود و همین عامل مهمی در خلع سلاح دشمن است. البته برخی پیشبینیها حاکی از احتمال رفتن دشمن به سمت درگیری مسلحانه در کف خیابان است که بحث جداگانهای میطلبد.
۲. در پستهای قبلی گفته شد که به دلیل آسیب دیدن شبکههای داخلی، دشمن برای هدف قرار دادن مواضع مدنظر، بر بالستیکهای هواپرتاب سرمایهگذاری کرده است اما این روش نیز به شدت متکی بر پهپادهای شناسایی و رزمی رژیم بود که کار نقطهزنی و گزارش پس از حمله و گاه خود حمله را برعهده داشتند. از امروز ما شاهد هدف قرار دادن این پهپادها هستیم که منجر به کور و کر شدن دشمن خواهد شد و بیش از پیش آسمان کشور را پاکسازی خواهد کرد. پس از حملات آمریکا به مواضع یمن بر اساس بانک اهداف قبلی، آمریکا اقدام به پرواز گسترده MQ9 برای بروزرسانی بانک اهداف خود و آغاز کمپین ترور کرد اما یمنیها اقدام به انهدام گسترده این پهپادها کردند و نتیجتاً انتقال به مرحله دوم عملیات آمریکاییها ناکام ماند، این ناکامی با فرسایش شدید ناوگان دریایی آمریکا به دلیل شیلکهای ممتد یمنیها ترکیب و باعث عقبنشینی کاخ سفید شد. اکنون نیز شاهد سوختن بانک اهداف رژیم پس از امواج اولیه بودیم و آنها تلاش زیادی برای بروزرسانی بانک برای مرحله بعدی درگیری دارند.
۳. در ساعات اخیر، شاهد ارتقاء عملکرد پدافند غرب کشور نیز بودهایم که خداقوت جانانهای باید به دلاورانی گفت که عملاً در حال انجام ماموریت استشهادی هستند.
❓در پرانتز، شاید برای شما این سوال پیش آمده باشد که چرا یمنیها از اول پهپادهای آمریکایی را سرنگون کردند اما ما در ابتدا نتوانستیم و تازه داریم اقدام میکنیم؟ در پاسخ، چند تفاوت وجود دارد: اولاً یمنیها از ابتدا در نبرد بودند و غافلگیر نشدند زیرا حداقل یک سال و نیم درگیر جنگ بودند. ثانیاً یمنیها شبکه یکپارچه پدافندی ندارند که دچار مسائلی چون هک، نفوذ، قطع زنجیره و ... شود. ثالثاً وضعیت جغرافیایی یمن واقعا کمک حال آنهاست و میتوانند پدافندشان را در نقاط کور متعددی پنهان کنند در حالی که بسیاری از پایگاههای پدافندی ما علنی، در میانه دشت و یا روی قله قرار دارد.
🇮🇷 با درود بر روح پرفتوح شهدای اخیر پدافند و التماس دعای فتح و ظفر برای کارکنان حال حاضر دفاع از کشور در روزهای احتمالاً سخت آینده.
✅ لزوم نامگذاری جنگ فعلی
✍ یکی از مواردی که خلاء آن به چشم میخورد نبود یک نام شایسته بر جنگ فعلی است، نام یا شعاری که بتواند جهتگیری کشور را روشن ساخته و گروههای مختلف اجتماعی و سیاسی را نیز در پشت آن متحد سازد. وعده صادق ۳ نیز صرفاً نام عملیات تهاجمی است که اکنون نیز به ۱۲ مرحله رسیده است. رژیم از این حربه زیاد استفاده میکند و در هر مرحله از عملیات خود، یک نام مانند "روز رستاخیز، ارابههای گیدئون، طلوع شیران و ..." را میگذارد. بنابراین انتخاب یک نام یا شعار برای مرحله فعلی درگیری که بازتابی از ارزشهای ایرانی و اسلامی باشد به اتاق جنگ جمهوری اسلامی ایران پیشنهاد میگردد.