منابع دیپلماتیک تأیید میکنند که نقشه خاورمیانه جدید ترسیم شده و به تدریج در حال اجرا است. آنها خاطرنشان کردند که برخی در منطقه، حماس را از طریق عملیات طوفان الاقصی مسئول باز گذاشتن دست «رژیم اسرائیل» برای ارتکاب قتل عام و گسترش نفوذ اسرائیل در منطقه میدانند. با این حال، این یک اتهام نادرست و تا حدودی سادهلوحانه است. ایالات متحده و «اسرائیل» آماده بودند تا اجرای نقشه خاورمیانه جدید را آغاز کنند، نقشهای که دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، در دوره اول ریاست جمهوری خود، با صحبت در مورد «معامله قرن»، سعی در اجرای بخشی از آن داشت، اما در آن زمان شکست خورد. بر این اساس، دولت پنهان در آمریکا طرح خود را مورد بازنگری قرار داد و اصلاحاتی را در آن اعمال کرد و امروز ما روز به روز شاهد طرحهای خاورمیانه جدید هستیم.
✍🏻 این ارزیابی درست است و بیشتر شواهد نشان میدهد در واقع طرح جیم هنسن با یکسری تغییرات مهم در حال اجراست.
@Muhallel
مُحَلِّل
🔻 پیشرفتهای صنعت هستهای کشور در عرصه غنیسازی ادامه دارد. @Muhallel
نکاتی در خصوص سیاست ابهام هستهای
۱. سیاست ابهام در عرصه هستهای، چندان جدید نیست. از قدیم الایام هدف این بود که دشمنان نسبت به توان واقعی ما تردید داشته باشند و این خود می توانست هم سپری جهت حفاظت از سایر نقاط قوت باشد و هم تا حدی بازدارندگی اتمی را به شکلی نوین و آستانهای به ارمغان آرد، کما اینکه پیش از حملات دشمن به تاسیسات هستهای، برخی محافل خارجی تخمین میزدند که در صورت حمله به ایران، تهران به سمت بمب حرکت خواهد کرد.
۲. اما با وقوع جنگ تحمیلی، این سیاست ابهام، از بخشِ نهایی یعنی ساخت یا عدم ساخت بمب، به کل زنجیره صنعت هستهای تسری یافت که نمود اصلی آن در قطع همکاری با آژانس بود.
۳. اکنون نیز این ارزیابی صادق است که سرویسهای غربی و عبری کاملا کور و کر شدهاند. نشانه آن نیز یکی ارزیابیهایِ متواتراً متناقضِ رسانههای غربی و همچنین خواست اصلی اروپا و آمریکا جهت همکاری مجدد با آژانس است.
۴. اما طبعاً این سوال وجود دارد که وضعیت کلی صنعت هسته ای کشور پس از حملات دشمن چگونه است؟ با توجه به این سیاست ابهام، تنها یک جمله میتوان گفت: صنعت هستهای ما مانند ققنوس از میان خاکستر برخواهد خاست کما اینکه این برخاستن نیز آغاز شده است.
۵. در خصوص حفظ بازدارندگی اتمی نیز این احتمال وجود دارد که کشور به سمت اتخاذ تاکتیکهای جدید حرکت کند( در اینجا منظور من به طور خاص ساخت بمب نیست) زیرا طرحها در این زمینه نیز متنوع است.
@Muhallel
مُحَلِّل
در پنج هفته گذشته، بیش از ۲۴ عملیات پهپادی در حداقل ۶ استان عراق ثبت شده است. اهداف اکثراً شامل پایگ
دعوای داخلی در عراق بر سر منشا حملات پهپادی ادامه دارد. مدتی قبل تر، یک کمیته از افسران ارشد وزارت دفاع عراق تشکیل شد تا تحقیق کند که چه طرفی پشت حملات است. نتیجه تحقیق فوق اسرائیل بود اما السودانی از این گزارش عصبانی شد و کمیته فوق را منحل کرد!
کمیته بعدی به این نتیجه رسیده که حملات کار یک نهاد خاص داخلی با منشا پهپادی خارجی است که مشخصا منظورشان حشدالشعبی و گروه های مقاومت است و گفته می شود سودانی نیز به گروه ها هشدار توقف حملات داده است اما نام آنها را اعلام نکرده تا تنش داخلی کنترل شده و بر انتخابات تاثیر نگذارد. البته رسانه های رقیب و دشمن مقاومت در عراق نیز بسیار در این خصوص روایت سازی کرده و مانور داده اند.
هیئت هماهنگی فصائل مقاومت عراق نیز پریروز در بیانیه ای گفتند که حملات فوق ارتباطی به آنها ندارد و این مسئله ای میان بغداد و اربیل در خصوص توافق نفتی است.
حال کردها چه می گویند: آنها عقیده دارند اساسا این کار برخی گروه های حشد اما در هماهنگی کامل با سودانی است تا توافق نفتی تحمیل شود، نشان به آن نشان که پس از توافق بغداد و اربیل، حملات نیز پایان یافت.
این وضعیتی است که می بینید!
@Muhallel
نیروهای مسلح یمن دو برنامه را در دستور کار دارند:
اول. تداوم حملات به فرودگاه بن گورین.
دوم. توسعه دامنه عملیات و افزایش فشار بر ترافیک کشتیرانی به سمت بنادر حیفا و اشدود.
با وجود حملات کم اثر رژیم به حدیده، افزایش تحرکات اطلاعاتی سیا و موساد در یمن جهت جمع آوری اطلاعات از انصارالله مستمراً رصد میشود زیرا این دو عملاً تا پیش از این هیچ سرمایه گذاری اطلاعاتی در یمن نداشتند و اکنون تلاش دارند تا این کوری را جبران کنند. تکیه گاه آنان نیز مزدوران سعودی و اماراتی در جنوب یمن است.
@Muhallel
مُحَلِّل
بن بست در لبنان
سومین سفر توماس باراک به لبنان امشب به پایان می رسد. وی به عنوان فردی نگران که اصلی ترین پرونده در دست آن یعنی سوریه بهم ریخته است، در سفر اول یک برگه شرایط ارائه داد، در سفر دوم پاسخ آن را تحویل گرفت، سپس قبل از سفر سوم پاسخ داد و در سفر سوم مجددا برای موضع لبنان آمد.
می توان گفت از حیث محتوایی، شباهت ۱۰۰ درصدی میان هر ۴ برگه وجود دارد و هیچ یک از طرفین تقریبا هیچ تغییر موضعی ندادند. آمریکا بر جدول زمانی خلع سلاح توسط دولت تاکید می کند و بیروت بر لزوم تضمینهای معتبر بینالمللی و اول عقب نشینی رژیم از خاک لبنان و سپس بررسی موضوع سلاح در چارچوب استراتژی دفاع ملی.
قبلا گفته شد که آمریکا علاقه دارد سوریه را به عنوان الگویی بر سایرین تحمیل کند، اما اتفاقات سویدا باعث شد تا موضع بیروت در خصوص سلاح ها تقویت شده و باراک با علم به همین موضوع در این سفر هم به شدت سرد برخورد کرد و هم هیچ راهی جهت گفتگو باز نگذاشت.
وی در جلسات اخیر در بیروت بار دیگر گفت موضوع سلاح مربوط به شماست، ما نه می توانیم و نه لازم است از رژیم تضمین عدم تجاوز و عقب نشینی بگیریم!، خودتان باید حزب الله را خلع کنید، ما هم هیچ حرفی نداریم و اگر نکردید آمریکا علاقه ای به پرونده لبنان ندارد! بنابراین می توان گفت تقریبا سفر وی پوچ و تلف کردن وقت است.
اکنون می توان مرحله فعلی که دیپلماسی در آن حاکم بود به یک دور باطل و بن بست رسیده است.
مرحله بعدی در ابهام است هر چند میدان تعیین کننده است.
رژیم هیچ سقف و محدودیتی در تشدید امنیتی - نظامی ندارد، اما هم از حمله گسترده زمینی و هوایی چالش هایی دارد که مهم ترین آن، باز شدن فضای کنشگری حزب الله و مشروعیت سلاح آن است، از سوی دیگر تل آویو نمی تواند بر روی اقدام مخالفان داخلی حزب شرط بندی کند.
حزب الله نیز به جد مشغول بازسازی است و می توان گفت تحولات فوق در مجموع به نفع آن در جریان است.
متغیر سوم نیز تحرکات سوریه در مرزهای شرقی و شمالی لبنان است.
به نظر می رسد جبهه لبنان بیش از قبل به موضوع سوریه مرتبط شده و یقیناً وضعیت سوریه و روابط آن با رژیم، نقش تعیین کننده ای در پرونده لبنان خواهد داشت.
@Muhallel
امروز دو دیدار مهم در اروپا برگزار میشود.
دیدارهای اول در ایتالیا میان استیو ویتکاف با ران درمر و محمد بن عبدالرحمن و دیدارهای دوم در پاریس میان هیئت های امنیتی سوریه و اسرائیل. نکاتی نیز در خصوص آخرین وضعیت مذاکرات غزه و همچنین جزئیات جالبی از محتوای مذاکرات باکو پیش از قضایای سویدا را بررسی خواهیم کرد.
@Muhallel
استراتژی ثابت رژیم در مناطق فلسطینی، جزیرهسازی آنان جهت سرکوب بهتر بوده است.
اکنون آنها در غزه طرحی به نام "پنج انگشت" را دنبال می کنند که اشاره به ۵ کریدور(در واقع با فیلادلفیا ۶ تا) جداکننده مناطق نوار دارد.
از جنوب به شمال، کریدور اول فیلادلفیا است که غزه را از مصر جدا میکند.
کریدور دوم، موراگ است که رفح را از خان یونس جدا می سازد.
کریدور ماگن عوز، خان یونس را به دو قسمت شرقی و غربی تقسیم میکند.
چهارمین کریدور، کیسوفیم، خان یونس را از دیرالبلح و مناطق مرکزی نوار منقطع می کند.
کریدور نتزاریم نیز به طور کلی شمال غزه را از وسط و جنوب قطع ساخته و کریدور آخر یعنی مفلاسیم نیز خود شهر غزه را به نقاط شمالی و جنوبی تقسیم میکند.
در تمام این قطعهها، رژیم عملیات کرده به جز دیرالبلح که عملیات ارتش رژیم حدود ۳ روز است که برای اولین بار از زمان جنگ آغاز شده.
دیرالبلح و نقاط مرکزی غزه، به طور سنتی از قدیم محل عملیات مقاومت نبوده اند و رژیم نیز به جز حملات پراکنده هوایی، حمله زمینی نداشته، همین باعث شده تا بیشترین تراکم جمعیتی در این نقطه باشد. از این رو حدس ر.ص حضور اسرا در این نقطه است.
@Muhallel
مُحَلِّل
امروز دو دیدار مهم در اروپا برگزار میشود. دیدارهای اول در ایتالیا میان استیو ویتکاف با ران درمر و
پاسخ حماس چه بود؟
در پاسخ به متن پیشنهادی که امروز به میانجیگران تحویل داده شد، جنبش خواستار دو اصلاحیه شده است:
اول. کمکهای بشردوستانه باید منحصراً توسط آژانسهای سازمان ملل متحد توزیع شده و بنیاد آمریکایی (GHF) باید حذف شود. همچنین گذرگاه رفح باید دو طرفه باز شده و نقطه اصلی ورود کمکها باشد.
دوم. در خصوص نقشههای استقرار در طول ۶۰ روز، رژیم فاصله فیلادلفیا تا موراگ را ۱۲۰۰ متر اعلام کرده اما حماس تاکید کرده که ارتش باید از برخی دیگر از نقاط مسکونی عقبنشینی کرده و تنها در عمق ۸۰۰ متر حضور داشته باشد.
هر دو این نکات، نه مربوط به وضعیت بشردوستانه یا اسرا، بلکه به موضوع "روز بعد" و اخراج اجباری مردم غزه ارتباط دارد که توییت ویتکاف نشانه حمایت آمریکا از این طرح است.
بزرگترین برگ برنده اسرائیل در مذاکرات این است که فعالترین و مهمترین میانجی آن آمریکاست که خود بزرگترین پشتیبان تلآویو است!
اما آنها نیز میز مذاکره را بالکل ترک نمیکنند زیرا ارزیابی ستاد مشترک رژیم، فرسایش شدید ارتش اسرائیل و عدم امکان تداوم جنگ با شتاب فعلی است، مگر با تغییر فاز جنگ به عملیات تصرف و تثبیت محور.
@Muhallel