جمعبندی وقایع و اخبار پرالتهاب شب گذشته
۱. همه چیز از سخن نتانیاهو مبنی بر لزوم ترک جلسه و سپس فیلم حرکت کاروان وی به سمت نهاد آغاز شد. این همزمان شده بود با گزارشهایی مبنی بر افزایش آمادگی نیروی هوایی و پدافند هوایی رژیم صهیونی و پرواز جنگندههای رژیم بر فراز سوریه، این مِلکِ مالایطاق دمشق، که به گفته یک منبع نزدیک به ارتش رژیم، به دلیل تهدید حمله به زیرساختهای ملی و هدف قرار دادن مقامات ارشد سیاسی و امنیتی رژیم از سوی #یمن و لزوم پاسخ متقابل اسرائیل صورت گرفته بود. یمنیها شرایط را رصد میکنند. ما این قسمت را همان موقع منتشر کردیم اما متاسفانه مشاهده شد که برخی کانالها با سوءاستفاده از نکات فوق، در حال بزرگنمایی بودند که جهت جلوگیری، پست فوق پاک شد.
۲. اما در همان حین، اخباری عجیب مبنی بر تحرکات موشکی در #ایران منتشر و صحبتهایی از حمله مشترک و ... به میان آمد که بزودی مشخص شد یک بازی روانی از سوی یک کانال بوده است و البته برخی کانالهای دیگر نیز به اندازه کافی بهره مادی خودشان را از این راه بُردَند!
۳. پس از مشخص شدن دو مورد فوق، ناگهان خبری عجیب صرفا در فضای فارسی زبان به گردش درآمد مبنی بر حمله به #بیروت و ترور دو مستشار ایرانی و فرماندهی رضوان با استفاده از نامهای مشکوک و مبهم. نکته جالب اینجا بود که هیچ یک از رسانهها یا کاربران لبنانی اساساً حتی صدای انفجاری را نیز گزارش نکرده و فاصله بینِ خبرِ حمله به بیروت تا انتشار اسامی و وضعیت آنها ۵ دقیقه طول کشید!
۴. در پایان و در میان همه این اخبار ضد و نقیض و مجعول، اخباری مبنی بر احتمال پاسخ نظامی #قطر به رژیم منتشر شد. در این خصوص، لازم به ذکر است که دوحه به هر شکل به دنبال جبران اعتبار از دست رفته خود با یک اقدامی است. لذا گفته شده آنها با آمریکاییها وارد مذاکره شدهاند تا اجازه و هماهنگی یک پاسخ محدود، نمادین و هماهنگ شده را به آنها بدهد که کاخ سفید به شدت مخالفت کرده و تلآویو علاوه بر مخالفت، تاکید کرده که هر حمله ولو نمادین و محدود را شدیداً پاسخ خواهد داد. برای ما نیز محدودیت است که بتوانیم به تنهایی آن هم در شرایط فوق عملیات آنها را پوشش دهیم لذا قطریها اگر واقعا هم به دنبال بازیابی وجهه خود بوده و هم میخواهند ضربهای موثر بزنند بهتر است از ابزارهای سیاسی و اقتصادی موجود با همگرایی میان کشورهای عربی و اسلامی استفاده کنند.
@Muhallel
مُحَلِّل
🔹 سیاست ترور توسط رژیم در سراسر غزه همچنان با شتاب پیگیری میشود. 🔹 اهداف نیز فقط محدود به دفتر سی
"یک دیپلمات عرب(احتمالا اماراتی) در حال قدم زدن در سالنهای کنفرانس MEAD بود که خبر سوء قصد در قطر را دریافت کرد. وقتی از او در مورد واکنشش سوال شد، او پاسخ داد: "این بسیار جدی است." اما وقتی همان عبارت را تکرار کرد، لبخندی پهن بر لبانش نقش بست."
این بخشی از گزارش عمیت سگال، روزنامهنگار ارشد صهیونست در اسرائیل هیوم است. فارغ از گزارههای کلیدی آن گزارش، وی از یک مسئله مهم پرده برداشته و آن اینکه حمله به دوحه، حملهای با این شرطبندی بوده که جناح سختتر دفتر سیاسی حذف شده و افراد موافق توافق روی کار بیایند. وی در گزارش فوق حتی نوشته که مدل مدنظر آنها به مانند مدل ترور سیدحسن نصرالله بوده که پس از ترور، امکان آتشبس فراهم شود. صحبتهای وی قابل تامل و بررسی است. البته به دلیل وقایع دو سال اخیر غزه، بسیاری ذات و ماهیت رژیم را شناختهاند و دیگر مثل سابق نیستند اما تاکید رژیم بر این خط که هدف اصلی آنها حذف خلیل الحیه، زاهر جبارین و حسام بدران به عنوان مخالفان اصلی توافق بوده، قابل توجه است، چه همانطور که در متن کوت شده آمده، آنها ۶ و حتی ۱ سال پیش چنین محاسبهای داشتند که میتوانند به مرحلهای برسند که راه آنها هموار شود.
@Muhallel
مُحَلِّل
✅ هدف بعدی اسرائیل کجاست؟ 🔹 این روزها چه در محافل داخلی و چه در محافل منطقهای، بحث های زیادی میان
یک اصل در نظریه آشوب وجود دارد که می گوید وقتی شما در اردوگاه دشمن، آشوب ایجاد میکنید، اگر دوز آشوب سازیتان از حدی بالا برود، سیستم به طور ارگانیک، آشوب را به اردوگاه خودتان دایورت میکند. اکنون دو دفعه پیاپی است که یک خلاء در سیستم تصمیمسازی و تصمیمگیری حریف در حوزههای زمانبندی، مکانمندی و روشبندی آنها به چشم میخورد. این دو، حمله به دمشق (در ماجرای وقایع سویداء) و حمله به دوحه است. علیرغم اینکه حملات فوق پیامهای راهبردی در خود داشت و نشانه مرزشکنی بدون سقف رژیم در منطقه بود، اما باعث شد تا موضع متحدین خود آنها تضعیف شود. بلافاصله بحثهایی در خصوص زمانبندی عملیات در اراضی اشغالی آغاز شد. اکنون نیز چنین شده است زیرا رژیم عملا خود را به عنوان "قلدر محله" معرفی کرده که همه باید در برابر آن کاری کنند تا مهار شود. صحبت از "اسرائیل بزرگ" و "حمله به دوحه"، موجب تفکر مجدد برخی کشورهای عربی و اسلامی شده است. حتی امارات که اکنون نزدیکترین متحد عربی رژیم به شمار میرود، نیز با طرحهایی چون الحاق کرانه باختری مواجه میشود و دولتهای اروپایی و افکار عمومی آنها خصوصا نسل جدید غربی با جنایت عریان در غزه. حقیقت این است که این تشدیدهای بدون مرز که بر ترور، خرابکاری و بمباران استوار است با محاسبه "سلطه رژیم بر خاورمیانه" انجام میشود؛ اما سوال این است که رژیم جز کشتن و نابود کردن، چه هدف دیگری دارد؟ بدیهی است که اگر قرار بر استقرار یک نظم جدید در منطقه باشد، نظمی که بخواهد بر پایه ترور و انهدام محض شکل گرفته و تداوم یابد، یا در نطفه خفه شده و یا دوام چندانی نخواهد آورد، خصوصا اینکه این نه از سوی یک کشور متمدن، بزرگ، دارای فرهنگ و اجتماع و دولت قوی، که از سوی یک پادگان مصنوعی با تضادهای عمیق درونی دنبال میشود که صرفاً به پشتوانه چتر حمایتی ناتو و پنتاگون روی پای خود ایستاده است. خلاصه همه این صحبتها در این جمله است که رژیم در حال کاشت بادهایی است که قطعاً طوفان درو خواهد کرد؛ طوفان نیز عملیاتهای نظامی برنامهریزی شده کوتاه مدت نیست بلکه دگرگونی حافظه جمعی دنیا و منطقه جنوب غربی آسیا است. نهایتاً دو چیز مهمتر است: اول. تلاش و نقش جمهوری اسلامی ایران در موقعیت نقطه پرگاری مبارزه اسرائیل و دوم، مقابله با کارزار ارعاب رژیم نه در میان مردم، که بر رهبران عربی و اسلامی.
@Muhallel
در دو سه روز اخیر، شدت پروازهای روتین هواپیماهای جاسوسی و شناسایی آمریکا و رژیم بر نقاط مختلف سوریه و لبنان، مِن جمله قلمون، حمص، بقاع لبنان، درعا، قنيطره و جنوب لبنان حتى تا بيروت و ریف دمشق افزایش داشته است. این تشدید همراه با افزایش قابل توجه تحرکات هواپیماهای بریتانیا در منطقه نیز همراه بوده که حاکی از احتمال حملات و پیشرویهای جدید رژیم در جنوب سوریه به همراه امواج جدید حملات هوایی در نقاط مختلف سوریه و لبنان است.
@Muhallel
✴️ ایران در حالت آمادهباش کامل است، دشمن چشم به لبنان دوخته است و واقعیت جدیدی در سوریه در حال تحمیل شدن است: نشانههای نگرانکنندهای از نیات اسرائیل در آینده نزدیک/ ۱
🔹خصومت آشکار اسرائیل نسبت به همه و روی باز به آن همه اشکال کشتار، به بخشی از تغییر موضع بازیگران اصلی منطقه تبدیل شده است و تصمیم به حمله به قطر جدا از دستور کار استراتژیک گستردهتر دشمن نیست. این موضوع به وضوح در نگرانی مقامات دوحه و دیگر پایتختهای خلیج فارس مبنی بر اینکه ایالات متحده به هیچ وجه از این تجاوز مبرا نبوده است، مشهود بود. علیرغم تلاشهای واشنگتن برای انکار نقش خود، حقایق میدانی، به ویژه در جبهه نظامی، هیچ شکی باقی نمیگذارد که آمریکاییها از برنامههای اسرائیل آگاه بودهاند.
🔸 در مورد صحبتهایی که در مورد تماس با طرف قطری پس از تجاوز مطرح شده، این موضوع واقعیت خود تصمیم را نفی نمیکند. مقامات قطری کاملاً آگاه هستند که یکی از برجستهترین ویژگیهای سیستمهای راداری که توسط ایالات متحده در پایگاه هوایی العدید اداره میشوند، توانایی آنها در ارائه هشدار زودهنگام، نه تنها در مورد هرگونه ترافیک هوایی در حریم هوایی قطر، بلکه در مورد کل حریم هوایی منطقه است.
🔹 همچنان که رادارهای فوق مستقیماً به یک سیستم دفاع هوایی متصل است که به طور خودکار عمل میکند، مگر اینکه قبلاً نشانه ای وجود داشته باشد که هواپیما یا موشک ها متعلق به یک طرف دوست هستند یا طبق هماهنگی قبلی عمل میکنند. ساده لوحانه است که فکر کنیم آمریکایی ها به طور اتفاقی از این حمله مطلع شده اند. حتی خود اسرائیل، هنگامی که بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر آن، برای اعلام مسئولیت "مستقل" خود در این عملیات حاضر شد، این کار را فقط برای کاهش شرمساری رسمی متحمل شده توسط طرف آمریکایی انجام داد.
🔸 اما نکته جدید در این ماجرا از چندین عامل ناشی میشود، از جمله:
اول، اقداماتی که رهبری حماس در دوحه برای تأمین امنیت محل برگزاری جلسه انجام داده است. این اقدامات ناشی از اعتقاد راسخ این جنبش به این است که هیچ تضمینی وجود ندارد که رهبران آن در هیچ کجای جهان هدف قرار نگیرند. حتی در خود ترکیه که وضعیتی کاملاً متفاوت از قطر دارد، رهبری این جنبش به اقدامات ویژهای برای جلوگیری از هرگونه سوء قصد متوسل میشود، زیرا خود ترکها از این میترسند که دشمن ممکن است تلاش کند عملیات امنیتی در خاک آنها انجام دهد.
دوم، این تجاوز مستقیماً عملکرد قطر در مذاکرات را هدف قرار داد. برخی ممکن است از اینکه تلاشهای مکرر آمریکا برای مهار آنچه واشنگتن «طرفداری» قطر از طرف فلسطینی مینامد، شکست خورده است، شگفتزده شوند. دیپلماتهای غربی بارها لفاظیهای آمریکا را شنیدهاند که منعکسکننده منافع اسرائیل است، از جمله واگذاری مسئولیت قابل توجه به الجزیره، چه بخشهای عربی و چه انگلیسی آن، برای افشای صحنههای نسلکشی در غزه، و از نظر نفوذ گستردهای که رسانههای تحت حمایت قطر بر افکار عمومی عرب و اسلام در غرب و حتی در خود ایالات متحده داشتهاند.
🔹 شایعه شده است که فشار آمریکا بر دوحه منجر به تغییرات عمدهای در مدیریت این کانال شده است. فشار آمریکا حتی به جایی رسیده که از دوحه خواسته است آزادی رهبران حماس را در قلمرو خود محدود کند، با توجه به اتهامات مکرر اسرائیل مبنی بر اینکه فعالیت این جنبش در قطر به حوزههای سیاسی و رسانهای محدود نمیشود. به این موارد، ادعاهای اماراتیها مبنی بر اینکه قطر نقش خود را به عنوان میانجی در آخرین دور مذاکرات برای پایان دادن به جنگ غزه نادیده گرفته است را نیز اضافه کنید. گفته میشود که دوحه، حماس را تشویق کرده است که هرگونه توافقی را که صراحتاً توقف کامل خصومتها را تصریح نکرده باشد، رد کند، در حالی که تلاشهایی برای انتقال این موضوع به قاهره در جریان بود و مصریها پیشنهاد میزبانی از رهبران گروههای مقاومت که دوحه را ترک کرده بودند، ارائه میدادند.
@Muhallel
مُحَلِّل
✴️ ایران در حالت آمادهباش کامل است، دشمن چشم به لبنان دوخته است و واقعیت جدیدی در سوریه در حال تحمی
✴️ ایران در حالت آمادهباش کامل است، دشمن چشم به لبنان دوخته است و واقعیت جدیدی در سوریه در حال تحمیل شدن است: نشانههای نگرانکنندهای از نیات اسرائیل در آینده نزدیک/ ۲
سومین مورد مربوط به تحولات عملیات نظامی جدید در غزه است، جایی که اسرائیل به دنبال محو تمام نشانههای زندگی در شمال نوار غزه و تحمیل آوارگی اجباری جمعیت آن است. در این زمینه، گزارشها حاکی از آن است که تماسهای ایالات متحده با یک کشور عربی در حال افزایش است تا آن کشور را متقاعد کند که میزبان تقریباً یک میلیون فلسطینی باشد. ایالات متحده پیشنهاد میدهد کشتیهای بزرگی را برای انتقال آنها از غزه بدون عبور از مصر فراهم کند. اسرائیل این گام را بخش اساسی استراتژی خود در نبرد آشکار خود علیه کل محور مقاومت میداند.
چهارم، این موضوع با افزایش سطح تنشهای امنیتی و نظامی بین اسرائیل و ایران مرتبط است. کارشناسان احتمال رویارویی نظامی مستقیم مجدد را در هر لحظه رد نمیکنند، به ویژه از آنجایی که ایالات متحده دیگر خود را ملزم به دستیابی به توافق با ایران نمیبیند. با وجود تلاشهای اروپا برای تعامل مجدد با تهران، مقامات ایرانی آگاه هستند که آنچه اسرائیل در دور اول نتوانست به آن دست یابد، ممکن است برای دور دوم با مشارکت ایالات متحده برنامهریزی شود که ممکن است از پایگاههای خود در خلیج فارس برای این منظور استفاده کند.
پنجم، مربوط به اطلاعات دریافتی از سوریه است که در آن اسرائیلیها به دولت احمد الشرع، در تصمیمی که آن را قطعی میدانستند، اطلاع دادند که تمام مناطق واقع در ده کیلومتری جنوب دمشق، تا مرزهای بلندیهای جولان و اردن و تا سویدا، باید عاری از هرگونه حضور نیروهای رزمی سوریه باشد. با این حال، پلیس محلی مجاز است، مشروط بر اینکه تمام جزئیات مربوط به تعداد، نوع حرکت و ماهیت عملیات از قبل توافق شده باشد. طرف اسرائیلی همچنین تأیید کرد که به اتخاذ اصل «آزادی حرکت» برای مقابله با هرگونه تهدید ادامه خواهد داد و بر مدیریت شخصی کریدور بشردوستانه که از قنیطره به سمت سویدا امتداد دارد، تأکید کرد.
ششم، صحبتهای پنهانی وجود دارد مبنی بر اینکه عدم موفقیت دولت لبنان در اجرای یک برنامه عملی و قابل اجرا برای خلع سلاح مقاومت، دیگر توجه محلی یا بینالمللی را به خود جلب نمیکند. اسرائیل بارها به آمریکاییها گفته است که ناتوانی دولت لبنان نشان دهنده فراخوانی برای اقدام مستقل است. فرستادگان آمریکایی توصیه کردهاند که اگر دولت بیروت نتواند حزبالله را به خلع سلاح متقاعد کند، لبنانیها نباید از یک عملیات نظامی شدیدتر اسرائیل غافلگیر شوند، عملیاتی که این بار تمام ساختارهای غیرنظامی و نظامی حزبالله و همچنین نهادهایی را که ممکن است متعلق به دولت لبنان باشند و اسرائیل معتقد است حزبالله از آنها سود میبرد، را هدف قرار خواهد داد.
🔹 تاکنون مشخص است که اسرائیل تصمیم گرفته است وارد مرحله جدیدی از جنگ علنی خود در سراسر منطقه شود. این تغییر، نگرانیهایی را در میان متحدان سنتی اسرائیل، مانند تشکیلات خودگردان فلسطین و اردن، و همچنین تردیدهایی را در میان طرفهای مرتبط با ایالات متحده، مانند مصر و قطر، ایجاد کرده است. سوال بزرگتر در مورد جایگاه یک کشور مرکزی در منطقه مانند ترکیه، که در سوریه از سوی اسرائیل مورد حملات امنیتی قرار گرفته است، همچنان باقی است، به عنوان بخشی از یک پیام روشن به ترکها مبنی بر اینکه «سهم» آنها در سوریه نمیتواند فراتر از مرکز کشور باشد و نباید پایتخت، دمشق، گسترش یابد.
🔸 به نظر میرسد که ما به روزهای سختی نزدیک میشویم و هیچکس نمیتواند با قطعیت در مورد چگونگی اوضاع صحبت کند. با این حال، آنچه مسلم است این است که اسرائیل طبق برنامهای کاملاً توافقشده با طرف آمریکایی عمل میکند که مستلزم آن است که نیروهای هدف برای رویارویی کاملاً متفاوتی آماده باشند. در مورد لبنان، مقاومت نباید از نتیجه جلسه کابینه در مورد طرح ارتش خوشحال باشد، نه تنها به این دلیل که کسانی که مرتکب گناه ۵ و ۷ آگوست شدند، از اعتقادات خود دست نکشیدهاند، بلکه به این دلیل که کسانی که قدرت تصمیمگیری واقعی را در دست دارند، به هیچکس در این کشور اهمیتی نمیدهند و حتی به کاری که انجام میدهند علاقهای ندارند!
✍🏻 ابراهیم الامین
@Muhallel
سه نکته مهم را باید مطمح نظر قرار داد:
۱. میان سنتکام(پنتاگون) و تیم توماس باراک اختلافات تاکتیکی خصوصاً در پرونده سوریه وجود دارد.
۲. باراک نیز در مدیریت و پیشبرد پروندههای سوریه و لبنان اخیراً توفیقات ملموسی نداشته لذا شاهد بودیم که پس از سفر برد کوپر به تل آویو وی ابتدا به بیروت و سپس به دمشق سفر کرد، سفرهایی که هر چند بیشتر ماهیت اکتشافی داشت اما حامل پیامهایی تندتر برای بیروت و دمشق بود.
۳. در حال حاضر رژیم از روند موضوع خلع سلاح حزب الله در لبنان و همچنین خلع سلاح منطقه ای جنوب سوریه ناراضی است و بیش از یک پیام و تهدید سیاسی و نظامی را در این خصوص ارسال کرده است.
@Muhallel
مُحَلِّل
این روزها رژیم صهیونیستی و آمریکا تلاش دارند تا خلاء اطلاعاتی خود در یمن را جبران کنند. لذا علاوه بر
بالاخره جروزالم پوست نیز به این موضوع اعتراف کرد و گزارش داده که یک هیئت عالی رتبه امنیتی رژیم صهیونیستی به شهرهای عدن، ابین و ضالع سفر کرده است. محور رایزنیهای فوق در خصوص همکاری جهت آغاز یک کمپین زمینی علیه انصارالله بوده و تروریستهای وابسته به سعودی و امارات نیز لیست درخواستی سلاح را به هیئت اسرائیلی دادهاند. مزدوران سعودی و اماراتی در جنوب از ۷ اکتبر تلاش کردند تا با برقراری ارتباط فعالانه با آمریکا و اروپا و رژیم، آنها را متقاعد کنند که در صورت تامین و تجهیز و پوشش، میتوانند انصارالله را از دریای سرخ بیرون کنند اما وجود اختلافات داخلی میان خود این مزدوران، بازی دست به عصای ریاض و ابوظبی از ترس ورود به دایره هدفگیری یمن و شکست عملیاتهای نگهبان سعادت، اسپیدس و راف رایدر این توطئهها را ناکام گذاشت. باید دید ورود مستقیم و اکنون علنی موساد به این پرونده چه نتایجی خواهد داشت.
@Muhallel
🔸 سه سناریو برای اجلاس فردا دوحه پیشبینی میشود:
اول. سناریوی وضع موجود، که مستلزم صدور بیانیهای قاطع در محکومیت تجاوز اسرائیل به عنوان نقض آشکار قوانین بینالمللی و تهدیدی برای صلح منطقهای و همچنین اعلام همبستگی کشورهای شرکتکننده در اجلاس با قطر، علاوه بر تقدیر از نقش مهم قطر در میانجیگری آتشبس در غزه است. به گفته یکی از تحلیلگران سیاسی که طرفدار این سناریو است، محکومیت سیاسی شدید تجاوز اسرائیل، همراه با درخواست توقف تجاوز به غزه و حمایت از تلاشها برای دستیابی به راهحل دو دولتی بر اساس مرزهای ۱۹۶۷، صورت خواهد گرفت. بنابراین، هدف اصلی، نشان دادن وحدت اعراب در مواجهه با تجاوز اسرائیل، بدون اقدامات تنبیهی ملموس علیه اسرائیل خواهد بود. این تحلیلگر سیاسی معتقد است که این سناریو محتملترین سناریو است، زیرا کشورهای عربی که روابط خود را با اسرائیل عادیسازی کردهاند یا از تشدید نظامی با اسرائیل میترسند، بدون هیچ گونه پیامدی برای منافع امنیتی یا اقتصادی خود، همبستگی کامل خود را با قطر نشان خواهند داد. این منبع میافزاید که حتی قطر که از تجاوز اسرائیل خشمگین است، ممکن است با توجه به حمایت قوی منطقهای و بینالمللی که بدون نیاز به کنار گذاشتن نقش میانجیگری خود دریافت میکند، این سناریو را ترجیح دهد.
دوم. سناریوی تحریمهای هماهنگ: این سناریو مستلزم مجموعهای از اقدامات از سوی کشورهای شرکتکننده علیه اسرائیل برای مجازات آن به دلیل تجاوز آشکارش به کشور قطر است. این اقدامات شامل کاهش سطح دیپلماتیک کشورهای عادیساز، تحریم کالاها، خدمات و محصولات اسرائیلی و اقدام قانونی در دادگاهها و مجامع بینالمللی علیه اسرائیل به دلیل نقض حاکمیت قطر است. این تحلیلگر سیاسی میگوید که احتمال این سناریو، کم است، زیرا یک هواپیمای اسرائیلی توانست بدون هیچ گونه دخالت آمریکایی، با وجود وجود پایگاه نظامی ایالات متحده، به عمق منطقه خلیج فارس برسد(به عبارت دیگر اعراب جرئت برخورد فوق را ندارند).
سوم. شکست اجلاس و تشدید اختلاف میان کشورهای عربی: این سناریو مستلزم بیانیه پایانی ملایمتری است که از سرزنش مستقیم اسرائیل یا حتی عدم صدور بیانیه مشترک به دلیل ناتوانی در توافق بر سر یک واکنش واحد عربی به تجاوز اسرائیل، اجتناب کند. احتمال وقوع این سناریو بسیار کم است، زیرا نشاندهنده شکست بزرگ دیپلماسی عربی است و اختلافات عربی را در زمانی که منطقه شاهد چالشهای متعددی است که میتواند خطوط جغرافیایی آن را تغییر دهد، آشکار میکند. همچنین یک پیروزی سیاسی و دیپلماتیک را به اسرائیل خواهد داد.
✍🏻 فارغ از اینکه در اجلاس فوق اعراب و کشورهای اسلامی چه کنند، تهران باید با برنامه حاضر شود. ما باید با برگههای عراق، سوریه و لبنان و غزه با سه کشور ترکیه و قطر و مصر چانهزنی کرده و معاملات متقابلی را انجام دهیم.
@Muhallel
مُحَلِّل
ماههاست که صحبت از یک عملیات قریبالوقوع آمریکایی یا اسرائیلی در عراق و هدف قرار دادن ۱۶ الی ۲۶ هدف
پس طی ساعات گذشته، سرویس اطلاعات عراق و مستشار امنیت ملی ارزیابیهای فوری در اختیار شیاع السودانی قرار دادهاند مبنی بر اینکه در مقاصد بعدی تشدید تنش رژیم در منطقه، عراق در صدر لیست قرار دارد. اهمیت این گزارش آنجاست که ذکر شده رژیم، عراق را به عنوان عرصه پشتیبان حزبالله لبنان در نظر میگیرد، بدین معنا که اگر رژیم بخواهد دست به حملات جدیدی علیه حزب الله بزند، پلِ پشتیبانیِ جدیدِ آن را هدف قرار خواهد داد. احتمالاً ارزیابی فوق به علت بروزرسانی موضع نخست وزیر در سفر به قطر صورت میگیرد.
@Muhallel
پس از حملات شدید و انهدام برجها و ساختمانهای بلندمرتبه در غزه که در واقع تاکتیکی با عنوان آتش برای خروج است، بخشی از مردم غزه نیز در حال خروج از شهر هستند. من در پست جداگانهای با اتکا به روایتهای درون شهر، خواهم گفت که آوارگی مردم از نقطهای به نقطه دیگر چقدر سخت و دشوار است، جایی که برخی افراد از اول جنگ بیش از ۵۰ بار آواره شدهاند و تصور این است که این آخر آوارگی است. بسیاری نیز در شهر غزه به دلیل خستگی و نداشتن چیزی برای از دست دادن، حاضر به تخلیه نیستند. از سمت دیگر گفته میشود نیروهای ارتش رژیم مقدمات لازم جهت عملیات "مشت آهنین" را آماده کرده و احتمالا تا ساعاتی دیگر و یا نهایتا چند روز آینده، عملیات فوق که شامل ورود زمینی و اشغال شهر است آغاز میشود، این اتفاقی بسیار تلخ است هر چند ورود گسترده زمینی نیز به معنای فراهم شدن عملیاتهای مقاومت است، عملیاتهایی که لاجرم همراه با شجاعت، نزدیکی و درگیری تن به تن بیشتر همراه خواهد بود، جایی که احتمالاً رزمندگان قسام و قدس نیز با محاسبه نبود چیزی برای از دست دادن، آخرین و قدرتمندترین ضربات خود را بر دشمن وارد خواهند کرد. در صورت اِشغال شهر غزه، طرح آوارگی نیز بیش از پیش دنبال خواهد شد. از این رو معتقدم که اجلاس فردای دوحه، آخرین فرصت همگرایی کشورهای عربی و اسلامی جهت انجام کاری مانند تشکیل ائتلاف نظامی و اتاق عملیات مشترک و یا تحریم واقعی است، در غیر این صورت شاهد فجایعی به مراتب سختتر در نوار خواهیم بود. در پستی دیگر نیز راهکارهای مقاومت فلسطین بررسی خواهد شد.
@Muhallel