ایتا - آبـےعزیزمن ؛

بخدا غنچه ی شادی بودم !

212 مشاهده17:52

_

186 مشاهده04:59

حرف را میشود از حنجره بلعید و نگفت 
وای اگر چشم بخواند 
غم ناپیدا را . .

193 مشاهده06:48

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم .

192 مشاهده09:23

تو خواستنی ترین حس ِ تموم شده منی !

182 مشاهده14:37

‹ آبی ؛ به رنگ نَخستین طلوع
دَر نخستین روز آفرینش !'💙 ›

198 مشاهده16:30

تاریخ را کنار بگذار 
جغرافیا مهم است .
تو کجایی ؟

182 مشاهده18:32

- دریا نورد ِ از دریا رانده شده .

183 مشاهده05:49

توی کله ام سکوت مطلق بود ؛ مثل کَری بعد از انفجار .

226 مشاهده05:49

وای باران !
شیشه پنجره را باران شست
از دل من امّا 
چه کسی نقش تو را خواهد شست ؟
-حمید مصدق

185 مشاهده10:46

چه بگویم که ز ِ دل هیچ خبر نیست مرا

1 مشاهده21:16

_

1 مشاهده05:49

مطالب بعدی