میخوام‌ببرمتون‌روزای‌اول‌تنهایی‌‌علے میخوام‌ببرمتون‌روزایی‌که‌بوے‌‌چایی‌تازه‌دم فاطمه‌خستگے‌رو‌ا‌زتن‌علی‌درمیورد...

دقیقا‌اون‌روزایی‌که‌فاطمه‌داشت‌از‌علی‌حلالیت‌ میگرفت...

صداے‌گریه‌میاد صدای‌ناله‌میاد‌میشنوید؟

صداے‌گریه‌حسین‌که‌بالاے‌سر‌مادر‌وایساده‌و‌میگه مادرم‌پاشو‌.... بابا‌اومده..... مگه‌نمیگفتی‌‌هیچوقت‌سلام‌بابا‌رو‌بی‌جواب‌نمیزاری

صداے‌ناله‌حسن حسن‌بر‌سر‌و‌صورت‌میزنه.... آرزو‌میکنه‌کاش‌کمی‌بلندتر‌بودم آخه‌نامردا‌دست‌روی‌مادرم‌بلند‌کردند آخه‌داداش‌محسنمو‌‌شهید‌کردند آخه‌بابام‌علے‌بالای‌سر‌مادر‌نشسته به‌خدا‌خیلی‌سخته‌یه‌مر‌داشک‌بریزه علی‌فاطمش‌رو‌صدا‌میزنه فاطمه‌جانم‌چرا‌دستات‌سوخته؟ چرا‌رنگت‌پریده فاطمه‌دیگه‌نایی‌نداره‌که‌جواب‌علیشو‌بده

امروز‌هیچ‌دلیلی‌‌‌نداشت‌این‌محفل‌رو‌برگزار‌کردم فاطمیه‌که‌گذشت‌تموم‌شد... اما‌میخواستم‌دلاتونو‌‌راهی‌مدینه‌کنم حسن‌برای‌یه‌لحظه‌آرزو‌داشت‌دوباره‌دست‌ مادرو‌بگیره حسین‌میخواست‌صورت‌مادرو‌ببوسه‌ این‌روضه‌ها‌‌بدون‌هیچ‌دلیلی‌برگزار‌نشدند

دلیل‌پشت‌سر‌این‌روضه‌هاست بیایدقدر‌پدرومادراتونو‌بیشتر‌بدونید اون‌دنیا‌مادر‌شفاعتمون‌میکنه نکنید‌نخواید‌جوری‌بشه‌اگه‌اسممونو‌صدا‌زدن مادر‌روشو‌ا‌زما‌برنگردونه آخه..... درست گناهکاریم روسیاهیم آدم‌نبودیم امامادر‌میون‌روضه‌هات‌پر‌و‌بال‌گرفتیم مادرمیون‌روضه‌هات‌قدکشیدیم یه‌دستی‌روی‌سر‌ماگناهکاراهم‌بکش.... میخوایم‌آدم‌شیم میخوام‌در‌درگاه‌حسینت‌نوکری‌کنیم نکته‌این‌اشکارو‌ا‌زما‌بگیرے

دعاے‌آخر ان‌شاءالله‌رو‌زمحشر‌انقدر‌پیش‌مادر‌روسفید باشیم‌که‌هر‌وقت‌اسممونو‌صدا‌زدن مادر‌‌با‌افتخار‌بگه‌این‌همونی‌بود‌که‌براے‌حسین من‌اشک‌میریخت...

ان‌شاءالله‌‌امسال‌همگی‌با‌‌مولاے‌غریبمون‌راهی کربل‌بشیم‌بلندصلوات‌ختم‌کن‌مومن

سلام‌علیکم شبتون‌شهدایی‌هست‌ان‌شاءالله؟!🌷 بااجازه‌تون‌یه #‌محفل‌‌شبونه بریم؟!(: ازاون‌محفل‌های‌نایاب... شایدموضوع‌محفل‌امشبمون‌‌غریب‌وناشناخته‌باشه🌿 ولی‌یکی‌از‌مهمترین‌چیزاییه‌که‌باید‌بهش‌بپردازیم... #جلسه_اول عنوان: #ضرورت_عقلی

شایدتاحالا اززبان ‌#حضرت‌آقا‌ یاتوی‌رسانه‌ها عبارت #واجب‌فراموش‌شده‌ رو شنیده باشید🤗 تاحالا فکر کردید که چه واجبی فراموش شده!؟ +شایداول‌باخودتون‌بگید‌حجابه! -نه مهمتره +حیا؟ -نه مهمتر +نماز؟؟؟! -نه مهمتره