- چقدر دلمون گریه میخواد :) - چقدر بغض داره خفمون میکنه ..

وقتی دیوارو در مادرو محکم بغل کردن؛💔 مادر فریاد زدن.. #یابن‌الحسن انگار مادر میدونست .. همه چیزو..🚶

این روضه هارو یه عمره شنیدیم ولی درک نکردیم! که والله اگر درک کرده بودیم از شدتِ بغض دق میکردیم..🙂🖤

غیرتیایِ جمع کجان!؟ انگار مادر میدونست .. میدونست جلو نگاهِ حرومی ها چادر از سر زینبش میکشن 💔

میدونست زینبشو میبرن تو مجلس شراب ..💔 یابن الحسن آقاجان ببخش :)

امام حسن دوبار شھید شد .. هردوبارم جیگرش آتیش گرفت .. یه بار وقتی تو کوچه سنگر شد برای مادر! ولی خب قدش کوتاه بود و مادر زمین خورد .. یه بارم وقتی سم ب خوردِشون دادن .. بخدا گفتنش راحته من نمیدونم اینارو با چه زبونی بگم .. ساده میگم ولی تو ساده نگیر 💔:) - غوغا بوده ..

حسین‌علیہ‌سلام‌ یہ‌گوشہ‌زانوۍغم‌بغل‌میگیرن "💔 حسن‌‌علیہ‌سلام‌! هرشب‌توخواب‌ناله‌سرمیدن‌مادر...مادر... زینب‌سلام‌الله‌علیہ " توهمون‌سن‌کم.. میشہ‌همدم‌برادروپدرش.. اخه‌ام‌ابیهابودن روازمادرش‌یادگرفته(:"💔

تواین‌شبا‌‌این‌خانواده‌خیلی‌تو‌خودشونن..'! ڪمر‌حسن‌تو‌بچگی‌خم‌شد💔 زینب‌پیر‌شد💔 وای‌مـٰادرم...