eitaa logo
🏡 خانه اهالی روایت انسان
25.4هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
379 ویدیو
31 فایل
🏡خانه اهالی روایت انسان روایتی بدون سانسور از هویت تاریخی انسان!✨ جایی برای تجربه‌ی ناب زندگی مؤمنانه... ادمین پاسخگو @revayate_ensan ⚠️تبلیغ و تبادل انجام نمی‌شود. هماهنگی برای دعوت‌ها و جلسات حضوری : @nakhaei_davat
مشاهده در ایتا
دانلود
● بسم الله الرحمن الرحیم ● آغاز می‌کنیم سفرجدیدی رو به شهری که در آغوشش سید حسن و یاران شریفش رو بغل کرده و این روزها یکسال شده که ما از عطر حضورِ محکمِ سید محروم شدیم و حالا او ادامه مسئولیتش رو با عنوان شهید ادامه می‌دهد...🥀🌱 پس بیاید باهم سفر کنیم !🛩 در خلال این سفر بیشتر با مسائل فرهنگی و جنبه های تاریخی لبنان آشنا می‌شیم! 💥کانال خانه اهالی روایت انسان رو تو این روز ها از دست نده:)
سفرمون از فرودگاه و پرواز به کویت شروع شد!🛩
حالا چرا از کویت و استانبول و قطر و... باید عبور کنیم؟! چون دولت لبنان مانع تراشی کرده و پروازهای مستقیم ایران به لبنان رو در این بازه زمانی به طور ناگهانی لغو کرده! و جلوی این موج خروشان رو گرفته! و حالا مشتاقین زیارت سید، مثل قطره های باران از شهر ها و کشور های متفاوت گذر می‌کنند تا به مقصد برسند و به دریا بریزند...
10.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حاج آقا نخعی از شرایط و دید نگاهشون نسبت به فرودگاه کویت! نامه
voice.ogg
زمان: حجم: 1.09M
از حاج آقا دعاوی در مورد وضعیت عبادتگاه در فرودگاه استانبول
voice.ogg
زمان: حجم: 4.74M
از حاج آقا دعاوی وضعیت خورد و خوراک و هزینه ها در فرودگاه استانبول!
نون و پنیر معروف که تو صوت بالا گفتیم خدمتتون:)
جریان حق به لطف و یاری خدا همیشه باقی می‌ماند و در نتیجه پیروز می‌شود، اما این ما هستیم که با این سوالات با خودمون روبرو می‌شویم! من در این مسیر چه نقشی داشتم؟ آبرو و اعتبارم رو در چه راهی خرج کردم؟ با جان و مالم به تقویت کدام جبهه کمک کردم؟ در خیلی از موقعیت ها امکان حضور و مجاهده جانی برای ما فراهم نیست، اما با آبرو و مال می‌توانیم در راه حق قدم برداریم... 💥در این سفر به بیروت امکانی فراهم شده تا بتوانیم از طرف خانواده روایت انسان پیشکشی به جریان مقاومت هدیه کنیم. 💫برای همراهی و قدم برداشتن در این راه هر مبلغی که مدنظرتون هست رو به این شماره کارت واریز بفرمایید.
۵۸۹۲۱۰۸۸۹۰۴۷۶۵۹۲
الحمدلله وارد خاک شدم بوی اینجا فرق داره اصلا حس نمیکنم جای غریبی آمده باشم... انگار که کمی حال و هوای کربلا و عراق را داشته باشدها با یک سلام غلیظ عربی به پلیس و شنیدن یک مرحبای گرررررم دلم حسابی گرم شد که جای غلطی نیامده ام! قدم هام رو آهسته بر میدارم اینجا جای پای مجاهدینیه که تاریخ مثل شون رو به خودش ندیده دارم دنبال عکس یه گمشده میگردم که بهش خیره بشم و بگم سلام سید من! 📍فرودگاه بیروت
از درب فرودگاه خارج شدم اول یک نفس عمیییق کشیدم انصافا الان که ساعت ۲:۴۵ نیمه شب است انتظار یک هوای خنک مایل به سرد را داشتم ولی هوایش چیزی بود شبیه به خنکای خوزستان خودمان خنک و مرطوب زنگ زدم به دوستان که بیایند دنبالم گفت حدودا ۲۰ دقیقه طول میکشه! گفتم پس منم حسابی این اطراف رو میگردم به شوخی گفت: خیلی نگردی ها!😁 آروم از فرودگاه خارج شدم دم در چند تا راننده به زبان عربی هی میگفتن: تاکسی؟! منم میگفتم: لا شکرا یکی شان پا پیچم شد آمد آن طرف خیابان که هرجا میخواهی بروی در خدمتم گفتم منتظر دوستم هستم، در راه هست! نگاهم کرد و گفت: از کجایی؟ گفتم: ایران! دستش را گذاشت روی سرش و گفت: علی رأسی یعنی جایت روی سرم است! انتظار این استقبال گرررم و دلپذیر رو نداشتم! از حاج آقا دعاوی که الحمدلله بالاخره رسیدند!