eitaa logo
Ronesha | رُنِشا
1.7هزار دنبال‌کننده
686 عکس
67 ویدیو
19 فایل
"یادَلیلَ‌الْمُتَحَیِّرینَ" 💡رُنِشا: روشنگری نسبت‌‌ به شبهاتِ وارده‌ به اسلام - اینجا دیگه خبری از جوابای سخت برای سوالای دینی تو ذهنت نیست! 🕶 - ارتباط با ما: @RoneshaAdmin - نشر مطالب با ذکر آیدی کانال مجازه‌
مشاهده در ایتا
دانلود
۱/ وقتی یه‌سری از بزرگای یهود می‌فهمن که قراره پیامبر بعدی سال‌ها بعد توی عربستان متولد شه؛ از قبل نسل در نسل، اونجا مستقر شدن که بتونن ایشونو از بین ببرن!🔪 (حدود ۲۰۰-۳۰۰ سال قبل از ظهور پیامبر اسلام!) و طبق برخی گزارشات، عده‌ایشون هم واسه‌ی ایمان آوردن به پیامبر وارد عربستان شدن. :')✨ یکی از مناطقی که مقصد مهاجرت یهودیا شده بود، یه منطقه‌ی خیلی بزرگ توی شمال مدینه به اسم «خیبر» بود.🗺 خیبر، به خاطر داشتن چشمه و نخل و حاصل‌خیزیش معروف بود و تعداد یهودی‌های ساکنش هم به مرور بیشتر و بیشتر شد. یهودی‌ها قلعه‌های متعددی رو اون‌جا ساختن، یه دیوار خیلی بزرگ هم دور قلعه‌ها کشیدن و توی اون قلعه‌ها که خیلییییی بزرگ بودن، خونه‌هاشونو ساختن، تجارت می‌کردن و...🏰 در واقع، قلعه‌هاشون براشون حکم یه دژ محافظتی قوی رو داشت.🛡
۲/ خلاصه، جونم برات بگه که این یهودیا منتظر پیامبر اسلام بودن که بالأخره پیامبر ﷺ در مکه مبعوث می‌شن🌄 اوضاع طوری پیش می‌ره که قبایل ثروتمند مکه می‌بینن اقبال مردم به اون‌ها و خرافات و زورگویی‌هاشون کم شده و دارن به پیامبر متمایل می‌شن!😕 برای همین به دنبال کشتن ایشون بودن.⚔️ تا این‌که پیامبر ﷺ توی این شرایط، به مدینه، شهر مجاور مکه، مهاجرت می‌کنن. توی مدینه، با استقبال زیاد مردم مواجه می‌شن و با مردم‌ و قبایل و طوایف گوناگون، عهد و پیمان‌های مختلفی می‌بندن که یکی از اونها، یهودیای مدینه بودن.‼️ اما یهودیای مدینه (که از قبل به‌خاطر خیانت به پیامبر ﷺ به منطقه‌ی خیبر، «که اونجا هم یه عده‌ یهودی دیگه ساکن بود»، تبعید شده بودن)، بازم دست از کاراشون برنداشتن؛ توی حکومت نوپای اسلام به روش‌های مختلف کارشکنی می‌کردن و بقیه رو برای جنگ علیه مسلمونا تحریک می‌کردن.🔥
۳/ این گروه بارها زیر عهد و پیمان‌هاشون زدن و با کارهایی که می‌کردن، یه خطر جدی برای سپاه اسلام محسوب می‌شدن.⚠️ برای همین پیامبر ﷺ پیش‌دستی کردن و قبل از این‌که اونا با هم‌دستاشون حمله رو شروع کنن، بهشون حمله کردن و در واقع از سپاه اسلام محافظت کردن. توی جریان حمله، اتفاقات مختلفی افتاد تا تونستن منطقه‌ی خیبر رو فتح کنن؛ یعنی اینجوری نبوده که سریع و بدون مشکل به فتح خیبر برسن.👀
۴/ تا یه جاهایی چندین قلعه رو فتح کردن، اما توی یکی از قلعه‌ها، یهودیا هیچ‌جوره شکست نمی‌خوردن.❌ برای همین پیامبر ﷺ اول ابوبکر و بعد عمر رو برای پرچم‌داری لشکر انتخاب کردن؛ ولی هیچ‌کدوم نتونستن به قلعه نفوذ کنن و شکست خوردن. (اتفاقاً پیامبر ﷺ از عمد به این دوتا سپردن که وقتی مولا کار رو تموم کردن، بهونه نیارن که کار خاصی نبود، ما هم بودیم می‌تونستیم و...)
۵/ تا اینکه پیامبر ﷺ دنبال امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) می‌فرستن و می‌گن این فتح، فقط به دست ایشون انجام می‌شه؛ بگین ایشون بیاد.🏅✨ اما مولا درد چشم داشتن و افراد لشکر می‌گفتن ایشون توانایی ندارن. پیامبر ﷺ هم می‌رن و روی چشماشون دعایی رو می‌خونن؛ بعدش ایشون خوب می‌شن و دیگه به گفته‌ی خود مولا، هیچ وقت درد چشم نداشتن :)❤️
۶/ بعد که خوب شدن، پرچم‌دار لشکر می‌شن، می‌رن جلو و بووووم! در قلعه‌ رو از جا می‌کَنن!🔥 (در قلعه وحشتناااااک سنگین بود!) بعد اونو به صورت یه پل، روی خندقِ جلوی در قلعه می‌ذارن تا لشکر اسلام بتونه رد و وارد قلعه بشه.🚩 بعد از اون، لشکر اسلام تونست یکی یکی قلعه‌های دیگه رو هم بگیره و با نقش اصلی مولا اميرالمؤمنين علی (سلام الله علیه)، فاتح منطقه‌ی خیبر بشه✅💛
خب دیگه، تامام شد!✨ اینم از یه خلاصه‌ی خیلی جمع و جور از فتح خیبر💪 اگه خوندی، اینجا نظرتو بهم بگو🕶: 🔗https://daigo.ir/secret/26550851 موافقی که بعضی وقتا اینجوری با هم تاریخ رو مرور کنیم؟ :)
📪 سلام بابت روشنگری تون ممنونم . ولی مگه نمیگن که در اسلام ما هیچ جایی آغاز گر جنگ نبودیم پس چرا تو جنگ خبر پیامبر جنگ رو شروع کردن ؟ تناقض وجود داره ! --- سلام و رحمت🦋✨ این سوال چند بار تکرار شد و باید بگم که آره دقیقاً! منتها اگر یادت باشه این مورد رو داخل متن هم اشاره کردم. : «...برای همین پیامبر ﷺ اینبار پیش‌دستی کردن و قبل از حمله یهودی‌ها با هم‌دستانشون، بهشون حمله کردن و یک جورایی با این کارشون از سپاه اسلام محافظت کردن.» ✨برای توضیحات بیشتر اضافه کنم که: خطر حمله یهود در اون زمان حس می‌شده و در گذشته هم سابقه داشته که با کمک مشرکین مکه، به سپاه اسلام حمله کنن. برای مثال قبل از این ماجرای خیبر، یهودی‌ها مدام در حال تحریک بقیه قبیله‌ها و حزب‌ها بودن که اونا رو هم راضی کنن که همراه باهاشون هجوم بیارن به سپاه اسلام در مدینه! (یهودی‌های بنی‌‌نظیر و بنی قریظه و... به علاوه مشرکین مکه با هم به سمت مدینه لشکر کشی و حمله کردن) 📜همون جنگ احزاب یا خندق که معروفه، قصه‌اش همینه دیگه... قبایل مختلف عرب با پشتیبانی مالی و... یهود، جنگ علیه اسلام رو شروع کردن.⚔️ و نتیجه‌ش می‌شه اینکه مسلمون‌ها بعدش پیروز نبرد می‌شن و بعد می‌رن سراغ خیبر که یهودی‌ها اونجا ساکن بودن و دیگه نمی‌شد کاری‌ به کارشون نداشت و نرم باهاشون برخورد کرد! در نتیجه؛ پیامبر برای جلوگیری از حمله‌ی مجدد یهودی‌ها و دفاع از سپاه خودشون دست به این حمله می‌زنن.⚡️ یعنی جنگ‌های پیامبر یا تدافعی بوده، یا برای خنثی کردن توطئه‌ها و حملات دشمن.🔥
مقام او آن‌قدر بالا بود که برادرش، امام رضا (سلام‌ الله‌ علیه)، به او لقب «معصومه» داد.✨ بهترین دختر امام کاظم که نه؛ بلکه او را (بعد از امام رضا) برترین فرزند موسی‌ بن‌ جعفر (سلام‌ الله‌ علیه) دانسته‌اند. علم و دانشش به قدری زیاد بود که وقتی پدر در سفر بود و افرادی آمده بودند تا از امام سؤالاتی بپرسند، خودش کامل و بی‌نقص پاسخ آنها را داد.📜 بعداً وقتی پدر جواب‌های دخترش را دید، این جمله را سه بار تکرار کرد: «فداها ابوها» پدرش به فدایش باد!💗 پدربزرگ ایشان، امام صادق (سلام‌ الله‌ علیه)، در حدیثی فرموده بودند: «حرم ما اهل بیت در قم است.» برکت او در این شهر، حتی بعد از وفاتش، قم را به مرکزی برای تحصیل علم و معنویت در دنیا تبدیل کرد!🌍 وفات حضرت معصومه ﷺ تسلیت باد🖤 📚 منبع 🆔 @Ronesha_ir | رُنـِشــا
📪 خیلی خوب بود:) فقط منم همیشه فراموش میکنم داستان هارو و نمیتونم گوینده خوبی باشم💔💔چیکارکنم؟ --- سلام رنشایی جان!🌱 راه حلش مرور مطالب آموخته شده‌ست. چون درسته ظاهراً داستانی و به زبون ساده بیان شده ولی اولاً درواقع روایتِ بخشی از تاریخه؛ نه فقط داستان! (پس طبیعیه که به‌خاطر سپردنش نسبت به یه داستان نیاز به دقت بیشتری داشته باشه و مشکل از شما نیست.🥲) ثانیاً حتی وقتی یه داستانم بخوایم به یکی ارائه بدیم و نشه فوری به‌خاطر سپرد، یعنی باید با تمرین و تکرار بخونیمش که به حافظه‌ی بلندمدتمون منتقل شه.💡 اینم چندتا پیشنهاد جهت یاد‌سپاری بهتر: وانمود و تمرین اینکه مطلب رو برای کسی توضیح می‌دیم. تماشای مستندها، ویدئوهای مرتبط تو فضاهایی مثل یوتیوب و فیلم و سریال‌های تاریخی خوندن پیوسته‌ی کتاب‌های درست و حسابی با سیر تاریخی منظم تحلیل شخصی یا مباحثه‌ای دو مورد بالا (شدیداً مؤثر) خلاصه‌نویسی (یادداشت‌برداری، نمودار درختی و...) موفق باشییی!🌻
«نگران نباشید!» تو تعاملات شیخ جعفر مجتهدی با مردم، دو تا کلمه خیلی به چشم می‌خوره؛ دو کلمه‌ای که مشخصه از یه "قلب مطمئن" و "به یقین رسیده" خارج می‌شه!❤️ اون دو کلمه رو شاید خیلی از ماها هم برای تسلای خاطر دیگران بگیم. ولی انگار مثل تعارف کردنامون، اینم از روی عادته! از ته قلبمون اونقدرا بهش باور و ایمان محکم نداریم، که اگه داشتیم، تو بزنگاه‌ها، شاکیِ مدبر عالم نمی‌شدیم... با خودمما! اما اون دو کلمه چی‌ان که تو قرآن هم مکرر اومده؟ آفرین‌. نگران نباش! چون خدای تو، مدام داره بهت می‌گه: «الله اکبر بابا جان! من بزرگم، خودتو به من بسپر، غمت نباشه! :) من برات می‌چینم، من فرای حساب‌کتابای توام... (: » و اینجا، نگران نبودن واقعی، از ایمان واقعی میاد... و چقدر خوش‌ به‌ حال شیخ جعفر مجتهدی، که به‌خاطر ایمان قویش، همیشه این دو کلمه رو از قلبش به قلب مردم انتقال می‌داده و به دل می‌نشسته... نگران نباش... درست می‌شه 💙(: 📚برش‌هایی از کتاب: «در محضر لاهوتیان»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا