بعد کلاس، تو راه دم در یه مسجدی که تو یه محلهی پولدار شهره، دیدم دارن آماده سازی یه غرفه رو انجام میدن، پیش مسئولش که سرحلقهمون بود رفتم و گفتم کمکی ازم برمیاد؟ گفت وایسا اینجا مردم رو راهنمایی کن ورود و خروج کجاست.
خلاصه یکم موندم دیدم یه سری دارن اونور با مردم صحبت میکنن، منم که دیوونه گفت و گوی حضوری و کف میدونی و نیازمند این تمرین، رفتم تو دلشون، کمک اونا. اول دیدم سیر بحثشون چیه، بعد دیگه خودم ادامه دادم و یخم کم کم وا شد. اولش کمی استرس و ترس داشتم، که عه نکنه بد بگم نکنه فلان شه، بعد دیدم نه، تونستم از پسش بربیام و خوب جلو برم، یواش یواش از همه نوع قشری سمت اون غرفه کوچولو جذب شدن، انواع خانوما با انواع پوشش و عقاید و سن. از میانسال تا بزرگسال تا نوجوون. ۹۹ درصدشون حاضر شدن صحبت کنیم تحت عنوان: مایلین تو چالش ما شرکت کنین؟ :)
یه عده هم فقط گل میخواستن و عجله داشتن.
ولی چیزی که برام جالب بود، این بود که خیلی خوب همراهی میکردن، خیلی خوب پذیرا بودن، گفت و گو سخت و بحرانی نبود، خیلی خوشم اومد که این غرفه صرفا ظاهری نیست یا بعد صحبت و ارتباط گیری تأکید داره. یه سری مامانا که پوششون با من فرق داشت بعد همراهی، میگفتن دختر کوچولومم یه شعر درباره امام زمان بلدهها🥲 و منی که ذوقی شدم و گفتم هوممم بخون ببینم؟ و تا آخر گوش دادم و تشویقش کردم و گذاشتم این خاطره خوب و ریز تو ذهن اون دختر از یه جمع چادری و مذهبی بمونه...
و بعد گل نرگس خاتمه صحبتمون بود.
خلاصه، یه سری از نوجوونا با بعضی کلمات جور نبودن و نمیدونستن معنیش چیه، کلماتی که برای مذهبیا خیلی جا افتادهست، مثل منجی. پوشش کاملااا متفاوت اما اعتقاد اصلیو داشتن، و گاردی نبود بینمون، چون باهاشون بین صحبتا شوخی میکردم، مثلا یه سوال چالشی میپرسیدم و وقتی فکر میکرد با خنده گفتم یک و یک و یک، دو و دو دو :)
که حالت مسابقه شه و خوشش اومد و کم کم ارتباط بیشتر شد.
یعنی حالت گفتگو بالای منبر رفتن نبود، اصل ارتباط گیری دو طرفه و صحبت کوتاه بود...
خلاصه، جونم برات بگه که آخر صحبتامونم با هدیه یه گل نرگس و تبریک مجدد، تموم میشد و حتی میگفتن حالمون گرفته بود این غرفه و این صحبتا و این حال و هوا خیلی حالمونو عوض کرد و کیف کردیم، و اینجا من بودم و یه قلب اکلیلی :)✨
آخه تجربه این مدلی تو غرفه و موکب زیاد ندارم چون خوشم نمیومد مثل اکثر غرفهها ظاهری باشه و هیچ ارتباط گفت و گویی نباشه، اما اینجا یهو رزق شد و افتادیم تو دلش...
در آخر موقع تموم شدن غرفه و جمع کردن، پنجتا گل نرگسم به خودم دادن و راه افتادم سمت خونه. تو راه به یه فروشنده خانم برخوردم و دلم خواست یکی از پنج گلو به اونم بدم، و دادم و چقدر لبخند قشنگی تو چشاش و لباش ظاهر شد :) و بعد دیدم یه خانوم جوون هم اونور دیده و با تلفن حرف میزنه، اینجا باز دلم خواست به اونم یه گل دیگه بدم، و اونم غافلگیر شد و خوشحال، بعد یه آقایی به فروشنده خانم داخل فروشگاه اشاره کرد و گفت پس این چی؟😄 گفتم خب باشه :)
رفتم به اونم یه گل دادم و اقا و خانوم به منم تبریک گفتن و تامااام :)
- تجربهی کوتاه شیرین🤍
یکی از آقایون اومد و روزو بهم تبریک گفت
بعد خواستم بگم آره روز شما هم... نه یعنی چیزه عیدتون مبارک🫠
یاد زمانی افتادم که وقتی داشتم شکلات واسه یه ولادت دیگه پخش میکردم، یه آقا و بچهش رو دیدم و اومدم بگم آره عیدتون مبارک، بفرمایید، بعد گفتم تولدتون مبارک!🦦
خلاصه اینطور نیست که هیچ تپقی این وسط نباشه، نه بابا. تپقم باشه دور هم میخندیم دیگه، دل مومن شاد میشه :)
توی هر شغل و جایگاهی که هستی و یا اگر در حال تحصیلی، این نصیحت پدرانه امیرالمؤمنین رو یادت باشه که: «قيمت و ارزش هر کس به اندازه کارىست که مىتواند آن را به خوبى انجام دهد...»🏅✨
آره... ارزش آدمیزاد در حقیقت نه به پولشه، نه به منصبش، نه به قوم و خویشش که با پارتی بره سرکار و احترام بخره.💸
بلکه به مهارت و کاربلدیشه!
پس موقع درس خوندن و تلاش کردن این همیشه یادت باشه :)📌❤️
🎯 نهجالبلاغه - حکمت ۸۱
#پای_درس_امیرالمؤمنین
🆔 @Ronesha_ir | رُنـِشــا
از دیروز پیجهای کشیشها هی ولادت مسیح رو تبریک میگن... برادر فلانی و خواهر فلانی هم موعظه میکنن.
و مجازی پر از عکسای حضرت عیسیست که به صورت اروپایی و بور ترسیمش کردن...
بعد هی اون بخش از کتاب مقدس یادم میاد که اصلاً چیزی که تو کتاب مقدس دربارهی چهرهی حضرت گفتن، کاملاً متضاد تصویر امروزیشه!¹
یه چهرهی کاملاً غیرگیرا و غیر بور. (چقدررر هم بد توصیف کردن که نمیخوام حتی اسکرین شات از کتاب مقدس بذارم که یه وقت بیحرمتی نشه!)
چجوری میشه که حتی چهرهی حضرت عیسی رو هم تحریف کردن؟🚶♀
۱- اشعیا ۲:۵۳ / اشعیا ۱۴:۵۲ / مکاشفه ۱۵:۱
10.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔔نقد کلیپ:
📌 اثبات خالقیت حضرت عیسی طبق آیه قرآن!😐🍃
📌 خدا قادر مطلقه! پس در جلد حضرت مسیح، روی زمین ظاهر شده.🥰🥰
پ.ن: خیلی خلاصه و ساده «کلمه» در قرآن یعنی "مخلوق" و از نظر مسیحیها یعنی "خالق".
💣 توپ آماده شد، شلیکش با تو!
«کاری از مجموعهٔ رُنِشــا»
🆔 @Ronesha_ir
9.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔔نقد کلیپ:
📌 خدا برای یه عده پارتی بازی کرده؟!🦦
📌 نقض صحبتهای شخص مسیحی با کتاب مقدس!
💣 توپ آماده شد، شلیکش با تو!
«کاری از مجموعهٔ رُنِشــا»
🆔 @Ronesha_ir
دوستم میگه: «جدی چطوری میتونی تو صف، حین غذا، موقع برگزاری فلان همایش و... درگیر شبهه و متنش باشی؟ بابا یه دقه نگرد دنبال فلان منبع. آروووم باش، یاواش!😶🌫»
حالا من همونموقع درحالیکه تو صف ایستادیم: «عه اون استاده؟ استاد استاد! ببخشید من یه سؤال دارم!🥲»
استاد با خنده میگن: «بگو کُردی، بگو😂»
هیچی دیگه سرپا بین کلی جمعیت، با استاد جلسه پرسش پاسخ راه انداختیم و دنبال منبع فقهی حدیثی یه موضوع گشتیم و نبود که نبود!
البته بالأخره بعد پرسیدن از شونصدجا، پیدا شد و مطلب رو توی اتوبوس تکمیل کردیم و میره برای ادیت✅✨
که چی؟ که نهااایتاً امشب برسه خدمتتون🫠
و این کلیپ باشه اختتامیهی این هفتهی شلوغِ مسیحیت❤️
پ.ن: اون بند از تصویر، قسمتی از کتاب مقدسه که داشتم برای کلیپ آمادهش میکردم.
#پشت_صحنه
9.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌 زن یعنی خسارت!
نه زندگی، نه آزادی...
💣 توپ آماده شد، شلیکش با تو!
«کاری از مجموعهٔ رُنِشــا»
🆔 @Ronesha_ir
Ronesha | رُنِشا
📌 زن یعنی خسارت! نه زندگی، نه آزادی... 💣 توپ آماده شد، شلیکش با تو! «کاری از مجموعهٔ رُنِشــا» 🆔
یه سؤال خوبی پرسیدن که:
آیا محتوای این پست بین مسلمونا و مسیحیا تفرقه نمیندازه؟
پاسخ:
چون میگن مسیحیت پر از خوبی و محبت و احترام و انسانیته و بهتر از اسلامه!
اینجا وظیفهست که دربارهی مسیحیت و حقیقتش حرف بزنیم.
*اونم بدون توهین*
تفرقه با توهینه و فرق داره با بحث علمی
وگرنه مباحث علمی باید باشه
پس این تفرقه نیست
همونطور که با اهل سنت مباحثه علمی داریم
و این به معنای عدم وحدت سیاسی نیست
ما وحدت علمی با مبانی اونا نداریم
وحدت سیاسی داریم
از اونجایی که مقام زن تو اسلام خیلی مورد شبهه قرار میگیره و مقایسهش میکنن با بقیه ادیان تحریف شده
لازمه که این پست نشر داده بشه تا آگاهی به مردم و جوونا داده بشه
آگاهی بدون توهین و کاملاً با سند و مدرک
کاملاً علمی