چقدر مهمه که تو هر برههای، انقدر آمادگی تو خودت ایجاد کرده باشی (معنوی و معرفتی) که بتونی وظیفهتو بشناسی و خوب عمل کنی.
نقش خودتو پیدا کنی و نخوای مثل بقیه باشی، سردرگم نباشی و بدونی چیکار کنی.
مثلاً اگر یه زنی، نقش زنانهی خودت رو تو ماجراهای مختلف بشناسی و انجام بدی و نخوای مثل مردها باشی تا احساس ارزشمندی کنی (که باز اینم نیازمند مطالعه و فکره، بهمون وحی نمیشه) مثل حضرت زینب (سلام الله علیها) که اگر نرفتن تو میدون جنگ برای مبارزه تن به تن، با روشنگری که بعد از قیام امام تو دربار یزید داشتن، وظیفهشون رو به خوبی انجام دادن و همون جملهی معروف: کربلا در کربلا میماند اگر زینب (سلام الله علیها) نبود!
ولی این جمله یعنی چی؟ بریم بخونیم درباره چرایی قیام و پشت صحنه و..ش که ماجرا صرفاً برامون احساسی نباشه..
میگفت من با هر بار سینه زدن برای امام حسین (سلام الله علیه) اینو به قلبم که نمادی از دلمه یادآوری میکنم که امام و مولای تو کیه و اینو تا شب اول قبر و روز قیامت یادت باشه...
شب آخری، برای اونایی که تو برزخ شبهاتن و تنهان، خیلی دعا کنیم...
شما اشک میریزین و اونا تو دنیای پر از وحشت خودشونن...
دعا کنیم برای یقین و دل آرومشون...
اهم اهم
یکم اینجارو گرد گیری کنیم🧹
از اونجایی که ما برای غدیر کلی محتوا داشتیم و تو صف ارسال و تولید بودن، ولی خب جنگ شد و فضا عوض شد و طول کشید تا یکم اوضاع به روال قبل کمی برگرده، پس این کلیپ عزیزمون که خیلی وقت پیش تولید شد با تأخیر(❤️🩹) خدمتتون:
Ronesha | رُنِشا
📌وقتی یه ملحد با خوشحالی به یه کتاب شیعه استناد میکنه تا ولایت مولا رو زیر سوال ببره، ولی نمیدونه
6.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔔شبهه:
📌 وقتی یه ملحد ادعا میکنه که برای عصمت عایشه آیه نازل شده اما برای امام اول شیعیان نه! و اینطوری نتیجه میگیره که اصلاً امامتی در کار نیست!🦦
اولش که میگه ۱۷ آیه! (منبع؟ دلیل؟ هیچ!)
اما آیهای که مدنظرشه _طبق نظر اهل سنت_ اونجاییه که به زن پیامبر (عایشه) تهمت زنا زده شد، اما قرآن رفع اتهام کرد. (آیات ۱۱ تا ۲۶ سورهی نور)
✅ حالا ما روی این مورد دست میذاریم و میگیم که آیا رفع اتهام از یه نفر، به معنای عصمت کامل اون شخصه؟ یعنی اگه بگیم یه نفر دزد نیست و رفع اتهام کنیم، یعنی اون شخص پاک پاکه و خطای دیگهای نداره؟ ...✨
💣 توپ آماده شد، شلیکش با تو!
«کاری از مجموعهٔ رُنِشــا»
🆔 @Ronesha_ir
هدایت شده از بنیاد خیریه امالیتامی خدیجة الکبری علیهاالسلام
📲دسترسی راحت به مطالب مهم کانال بنیاد خیریه امالیتامی حضرت خدیجه کبری (س)
❓ کمک های شما به دست چه کسانی می رسد؟
📎صحبت های آیت الله عابدی در مورد بنیاد
📺توضیحات مدیریت خیریه در برنامه محفل شبکه ۳
📺مصاحبه مدیر بنیاد خیریه با شبکه چهار
📺توضیحات در برنامه به افق فلسطين
🎙توصیه حاج محمود کریمی در کمک به غزه و معرفی بنیاد حضرت خدیجه(س) و موسسات فعال
🖋مصاحبه مدیر بنیاد با خبرگزاری دانشجو
▫️توضیح مدیر خیریه در مورد تکیه ها
❓پاسخ به همه سوالات شما
🔹باعضويت دركانال وارسال به ديگران از ياورانِ یتیمان و مظلومانِ غزّه شويد 🔻
🆔 @bonyadkhadijah
🔻بنیاد خیریه امالیتامی خدیجه کبری
Ronesha | رُنِشا
📲دسترسی راحت به مطالب مهم کانال بنیاد خیریه امالیتامی حضرت خدیجه کبری (س) ❓ کمک های شما به دست چه
این خیریه برای کمک به غزه مثل اینکه معتبره❤️🩹
چه خبرا؟
در چه حالین؟
تابستان خود را چگونه میگذرانید؟ :)
💬 @RoneshaAdmin
از اونجایی که ایتای گرامی نظرسنجی نداره و یه لینک داره که عذاب آوره، تو آیدی پایین اگه خواستی وضعیتت رو بگو که بعدش یه چیزی بگم...👇
📌 وضعیت کتابخوندنت چطوره؟
کم، زیاد، متوسط، هیچی...
💌 @RoneshaAdmin
اینو از باب یه تجربه میگم، به امید اینکه شاید به درد یه نفر بخوره و کمکش کنه...
من به دلیل یه سری مشکلات شخصی، برخلاف قبلاً، مدتی سراغ کتاب یا نمیرفتم یا نصفه میخوندم و رها میکردم، و چقدر بابت این مسئله عذاب کشیدم و خودخوری میکردم.
چون لازم داشتم به خوندن، ولی نمیتونستم...
هر کتابیم نمیخوندم، یعنی از کتابای داستان محور فراری بودم (و تا حدود زیادی هستم) و کتابایی واسم جذاب بود که سراسر آموزشی و مفهوم محور باشه، یعنی ۹۰ درصد داستان و ۱۰ درصد مفهوم دوست نداشتم (داستان خیلی خوبه، فقط سلیقه و اولویت من نیست) فقط و فقط آموزشی.
حالا با وجود یه سری مشکلاتم، سخت بود که سراغ کتابایی که مدنظرمه برم، چون سنگین بودن، حجیم بودن، ازشون ترس داشتم، ترس شدید، باورم نمیشد که بتونم مثل سابق بخونم، تعجب میکردم که چجور قبل این برهه میتونستم کتابای زیادی بخونم...
درد من چی بود؟ نمیدونستم و نمیشناختم ریشهی مشکل ترس و نرفتن سراغ کتابو.
نمیدونستم دلیل اصلی چیه.
تو کتابخونه میتونستم بخونم و چند ساعت بمونم و حس خوبی داشته باشم، ولی اینکه یه کتابو تموم کنم، نه.
فقط موضوعی میتونستم، کامل نه.
اون برهه داشت برام طولانی میشد، ولی همچنان ترس شدیدی هم داشتم.
گذشت و گذشت، تا یه جا، خیلی رندوم یه کتابی عنوانش چشممو گرفت، حجیم بود، اما خیلی به شخصیتم نزدیک بود، علاقهی زیادی به خوندنش داشتم، برای همین گرفتمش.
رفتم خونه و گفتم بذار بخونم ببینم چیه، شوق داشتم برای خوندنش، شروعش کردم و متن خیلی روون و سادهای داشت، داستانی بود(!) ولی فقط داستان نبود، مفهوم هم زیاد پشتش بود، و برام جذاب بود، یکم خوندم، غرقش شدم و دنبال این نبودم که چند صفحه خوندم و چقدر مونده، فقط خوندم. به خودم اومدم دیدم یکمشو خوندم، با خودم گفتم عه! چطور شد؟؟؟ کلی خوشحال شدم و چون داستان برام جالب و جذاب بود ادامه دادم... بیشتر خوندم و هر دفعه تعجبم بیشتر میشد که چجوری دارم میخونم؟ چجوری کم نیاوردم؟ واقعا این حجمو من خوندم؟ چجوری دارم تمرکز میکنم؟ بعد یادم اومد که بابا یادت نیست یه سری درسا رو شب امتحانی یه حجم زیادی میخوندی؟ پس میتونی بخونی... یکم به خودم امید دادم و چند روز بعد خود به خود سمتش کشیده میشدم و میخوندمش، و دل تو دلم نبود که تموم شه، و شد! چند بار کتابو ورق زدم و باورم نمیشد... اصلاً باورم نمیشد که بالاخره تونستم! به مرور رفتم سراغ کتابای دیگهای که نصفه رهاشون کرده بودم، حجیم نبودن و اونام داستانی و سبک بودن، با اینکه برام سطحی بودن، یکیش کلاً عذاب آور بود از بس سطحی بود (پیشنهاد یه بنده خدایی بود که بخونمش) ولی از عمد خوندم تا تمام شن و یکم به خودم امیدوار شم، فقط به این نیت، که بتونم دوباره کتاب بخونم و نصفه رها نکنم و...
و شد!🥲 همهی جدیدای خونده شده رو چیدم یه طرف و هی نگاشون میکردم، و هی باورم نمیشد، تا اینکه بعد اون کتابای سبک و سطحی طور، رسیدم به کتابای مدنظر خودم که خیلی ازشون ترس داشتم و بالاخره تونستم بخونم و کیف کنم.💛
بعداً رفتم سراغ ریشه یابی مشکلم و به بدبختی فهمیدم عجیب کمالگرا یا کاملگرام، عجیب... و امان از این درد.
این مسئله مثل اینکه تو اون برههای که یه سری مشکلات شخصی داشتم شدت گرفت و باعث شد یا چیزیو نخوام یا اگه بخوام باید صدمو براش بذارم و صدشو بخوام، و همین باعث ترس میشد و سمت انجام کار نمیرفتم
و یه سری چیزای دیگه...
و همه دست به دست هم دادن که یه برهه اینمدلی شه وضعیتم.