🌷شهید نظرزاده 🌷
«وحید فرهنگی» متولد 1370 در شهر #تبریز واقع در آذربایجان شرقی و فارغ التحصیل رشته مکانیک از دانشگاه
#تخریب_چـی
در میدان جنگـ💥
⇜اول #نَفس خود را تخریب می کرد
⇜بعد مین💣 را...
#جهاد_اکبر را فراموش نکنیم❌
خداکند این روزها شرمنده ی #خون_پاک_شهـدا نشویم😔
#شهید_وحید_فرهنگی_والا
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#کلام.شهید 💢هیچکس نیست که راهی #کربلا نیست، مگر نه این است که کربلا #قیامت است و ما #راهیان قیامت!!
*⃣ #لوح | شهید سید مرتضی آوینی
🌴زندگی زیباست اما #شهادت از آن زیبا تر است🌷
🌴سلامت تن #زیباست اما پرنده🕊 #عشق تن را قفسی میبیند که در باغ نهاده باشند … "
#شهید_مرتضی_آوینی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#عاشقانه_شهید_مهدی_زین_الدین💞 ↶ #نیمه_پنهان↷ #قسمت_ششم6⃣ 🔻راوی: همسر شهید 🍃مرد وقتي از پله ي اتوب
📚 #رمان
#عاشقانه_شهید_مهدی_زین_الدین 💞
↶ #نیمه_پنهان↷
#قسمت_هفتم 7⃣
🔻راوی: همسر شهید
🍃حسن باقري زود فهميد كه اين جوان تازه وارد قمي خيلي بيش تر از يك نيروي معمولي مي تواند به كار بيايد . جسور ، باهوش ، تيز بين و چه كاري براي چنين آدمي بهتر از شناسايي .
🍃مهدي زين الدين و يك موتور و دوربين و يك دشت پهن . همين كه بفهمد عراقي ها از كدام طرف و با چه استعدادي مي خواهند حمله كنند و به فرمانده هايش گزارش بدهد كلي كار بود . ولي او شب ها كه بي كار مي شد تا ديروقت مي نشست و طرح و كالك هاي منطقه را بررسي مي كرد .
🍃 دوباره فردا . عراقي ها هنوز به فكر استتار و اين حرف ها نبودند . تانك هايشان را راحت مي شمرد . خودشان را ديد مي زد . توي خاك ما بودند و سر راهشان همه ي روستايي هاي اطراف فرار كرده بودند . هم شناسايي بود ، هم گردش . شناسايي ، حتا مي گويد نيروهايي كه ديده شيعه بوده اند يا سني . و او همه ي اين ها را داشت.
#ادامه_دارد...✒️
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#عاشقانه_شهید_مهدی_زین_الدین 💞
↶ #نیمه_پنهان↷
#قسمت_هشتم 8⃣
🔻راوی: همسر شهید
🍃 اما اين جوان خوش رو با خنده😊 اي كه دائم در صورتش شكفته بود ، مي دانست كه جنگ حالاحالا ادامه دارد . جنگ روي ديگر سكه ي زندگي او بود .
🍃آدم هاي ديگر مي توانستند در خانه هايشان بنشينند و راجع به دلايل شروع جنگ صحبت كنند ، ولي او مرد عمل بود و نمي توانست به خاطر كارش زندگيش را عقب بيندازد .
🍃 كسي چه مي دانست فردا چه مي شود . او نمي خواست وقتي مي رود مثل الان مجرد باشد . چند روز بعد خودش آمد . ساعت شش بعد ازظهر آخرين روز آخرين ماه بهار . اسمش را دور را دور در همان كلاس هاي آموزش اسلحه شنيده بودم ، ولي نديده بودمش . آمد و رفت و تنها توي اتاق نشست .
🍃خواهر زاده ام هنوز بچه بود . پنچ شش سالش بود . از سوراخ كليد نگاه مي كرد . گفت " خاله اين پاسداره كيه آمده اين جا ؟ " رفتم تو . از جايش بلند شد و سلام و احوال پرسي كرد . با چند متر فاصله كنارش نشستم .
#ادامه_دارد...✒️
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
1_28176919.mp3
3.47M
🎵 #شور احساسی #شهدا
✨باز تو سینه دل نمیشه بند
✨رفته تا شلمچه و اروند
🎤🎤 #مجتبی_رمضانی
👌 #بسیارزیبا
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
علي همیشه به دوستانش میگفت از من #عکس بگیرید میخواهم وقتی #شهید می شوم عکسهای زیادی داشته باشم... ب
🔹علی از کودکی راه و رسم جهاد و ایثار و #شهادت را آموخته بود. چنانچه در ۱۶ سالگی به عنوان #مدافع_حرم راهی سوریه شد و در ۱۷ سالگی به شهادت🌷 رسید.
🔸دوستانش اذعان میکنند که
↵نماز اول وقت
↵نافله شب📿 و
↵زیارت #عاشورا بعد از نمازهای یومیه
کارهایی بود که #علی هیچ وقت ترک نمیکرد❌
🔹محبوبیت او بین #همکلاسیهایش👥 به قدری بود که تلاشهای آنها برای شناساندن علی در فضای مجازی📲 باعث شده تا نام و یاد این شهید بعد از چند سالی که از #شهادتش میگذرد، همچنان در بین دوستداران شهدا🌷 زنده و تازه باقی بماند👌
#شهید_علی_الهادی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#بخشی_از_وصیت_نامه 📜 ❣بارالها ! من همان بنده ای هستم که سالها در #گمراهی به سر برده و عصیان اوامر ت
🔸او از همانهایی است که اگر اتاقش شده است #سنگر_شهدا و حجلهاش را با دستان خود آذین کرده🎊 پس بیشک به آن #عمل میکند.
🔹او از آن دسته انسانهایی نیست🚫 که عکس #شهدا را به دیوار بزنند و #عکس↪️ شهدا عمل کند.
🔸او از آنجا میشود #شهید حجت الله رحیمی که مکان و زمان شهادتش هم بر او واضح✨ و #لحظه شهادتش🌷 ذکر نام #حضرت_زهرا(س) زمزمه درونیاش میشود.
#شهید_حجت_الله_رحیمی
#خادم_الشهـــــدا🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh