eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
32.4هزار عکس
10.2هزار ویدیو
223 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
 ﷽❣ #سلام_امام_زمانم " سخت است بر من حجه ابن الحسن که همه را ببینم ولی روی ماه تو را نبینم " 🌹کجایی آقا جان... 🌺سلامتی و تعجیل در فرجش صلوات🌺 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
• گمنامی‌ٺنهابراے نیسٺ❗️ • می ٺونی زنده باشی و سربازِ •‌ (س)باشی • امایہ شرط داره.. • بایدفقط براے ♥️ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
3.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💫کلیپ بسیارزیبا بارالها!✨ به قلب هجران کشیده یعقوب پیامبر، به هجران یوسف زهرا(س)پایان ببخش🌹 👇👇👇👇 @shahidNazarzadeh
سلام رفیق شفیق! بیا خودت امروز به من بیاموز چه کنم تا خدا عاشقم شود و خوب خریدنی شوم؟! تو خوب آموزگاری هستی با نثارجان درس پس دادی کاش من نیز خوب بیاموزم 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
4.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#رمز_توبه و ترک گناه😊🌹 🎁هربار گناهی رو ترک کردی یک #هدیه از خدا میگیری😍 ببینید چه خدای #مهربونی داریم❤️ پیشنهاد ویژه #دانلود ...👍 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
1_9026204_1397-2-31-19-46.mp3
زمان: حجم: 10.05M
👌👌 قَسم به روزایِ روزه داری... قسم به تشنگیِ تو آقا... تا مادر شهیدی میبینم... بانوای حاج مهدی رسولی 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
توبگو دلتنگی هایم رادیدی؟ گاهی دلتنگی هایم زیرنقاب سکوت پنهان میشودو من بازهم بیصدا دلتنگتم . 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🔰سال ۸۷ هنگام جمع آوری خاطرات دو نفر در این زمینه نقش فعالی داشتند 🌷 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔰سال ۸۷ هنگام جمع آوری خاطرات #شهید_ابراهیم_هادی دو نفر در این زمینه نقش فعالی داشتند 🌷 #همسفر_شهدا
‍ 8⃣5⃣ 🌷 🔰 ✅در فروشی کار می کرد بارها برای خرید فلافل جهت ها و ها پیش این پسر رفته بود 🌼سید می گفت این پسر باطن پاکی داره و باید جذب بشه ✳️بارها باهاش صحبت کرد تا اینکه در اولین شرکت کرد و حضورش سرآغازی شد برای پروازش ... 🌹 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷 ☘🌷☘🌷 9⃣5⃣ 🌷 🌷روز دوم محرم سال ٧٦ که اکثر بچه ها به خاطر محرم به شهرستان های خود رفته بودند، من با یکی از برادرهای سرباز در منطقه ماندیم و شهیدی پیدا کردیم که یک پرچم یا حسین داخل جیبش بود و آن هم خون آلود شده بود. 🌷و در جای دیگر هم، در منطقه ی جزیره ی جنوبی، جایی بود که حالت لجن زار داشت، اما ما شهیدی پیدا کردیم که بوی عطر می داد و بوی آن، فضا را گرفت و تا یکی دو دقیقه هم بوی عطر در آن جا بود. راوی: عباس عاصمی از بچه های تفحص لشگر ١٧ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh