eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
31.3هزار عکس
9.1هزار ویدیو
221 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 ✍ به جوان پشت میز (مأمور الهی در برزخ) گفتم: چرا خداوند به بعضی از کسانی که دین و ایمان درست و حسابی ندارند، اینقدر مال و ثروت می‌دهد؟ این کار، اهل ایمان را در مورد راه درست، به شک و تردید می اندازد. او هم گفت: «خداوند برخی افراد که از مسیر او دور شده و غرق در دنیا شدند و برای دستورات پروردگار ارزشی قائل نیستند را به حال خود رها می کند تا در آن سوی هستی به حساب آن‌ها رسیدگی شود. برخی از این افراد، به محض اینکه از خداوند چیزی از مال دنیا بخواهند، سریع به آن‌ها داده می شود تا دیگر با خدا حرف نزنند. به تعبیر شما، سریع او را رد می کنند که صدای او را نشنوند! برخی از این افراد فکر می کنند که مقرب خدا هستند که هر چه می خواهند فراهم می شود، اما در واقع اینطور نیست. این ها به حال خود رها شده اند. می خواهند کار خوب کنند، اما توفیق نمی یابند. کار خیری هم اگر انجام دهند، یا باعث فساد می شود و یا آن را نابود می کنند.» 📚 کتاب سه دقیقه در قیامت 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
استاد کفیل1_43179819.mp3
زمان: حجم: 4.06M
🎵 🎶 🔴 📌 قسمت ۱۷۶ 🎤 استاد 🔸«انتظار»🔸 🔺قسمت چهارم 🌺 👌 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
‍ 🌻🌹🍂🌿💐🪴🌾🌴🌺 🍁🌿🌸🪴🌾🌴 🌸🍁🍃🌹 🌾🌺 🌴 📝 🌹شهید مدافع وطن 🦋«۱_وصیت من به ملت شریف و عزیز ایران این است که پشت سر امام خمینی حرکت کنند امام را تنها نگذارید و همچنین راه شهدا ادامه دهید. ۲_ وصیت من به همسر و فرزندانم این است که نماز را اول وقت بخوانید و هرگز از خدا غافل نشوید ، پیرو خط امام خمینی باشی و از دستاوردهای امام حمایت و دفاع کنید. ۳_ با هم اتحاد داشته باشید چون رمز پیروزی مردم ایران در اتحاد و همبستگی بوده است. ☔️مردم ایران با اتحاد حکومت شاهنشاهی با دست خالی سرنگون کردند و حکومت جمهوری اسلامی به رهبری خمینی کبیر در سال ۱۳۵۷ به پیروزی رسید قدر خود را بدانید که چه دولتی دارید زندگی می کنید هرگز خود را فراموش نکنید. توصیه و سفارش آخرم این است فرزندانم خوش اخلاق و خوش رفتار و با مردم و مهربان باشند به فقرا و تهیدستان کمک کنند . 🦋دیگر عرضی ندارم در ضمن چون در منطقه عملیاتی هستم هم چون سالهای گذشته نتوانستم در ایام نوروز پیش خانواده ام بیایم مرا مورد عفو و بخشش قرار دهند . در پایان برای شادی روح شهدای صدر اسلام و شهدای ایران اسلامی صلوات می فرستم. به امید شهادت در راه خدا با احترام موسی باولگ زاده.» ☔️شهید موسی باولک زاده فرزند صفر در پانزدهم دی ماه ۱۳۲۶ در شهرستان ملکشاهی دیده به جهان گشود .وی در خانواده ای عشایری و کشاورز دوران کودکی را سپری نمود و خود نیز برای کمک به امرار معاش خانواده به فعالیتهای کشاورزی و دامداری می پرداخت. تا اینکه در سن جوانی وارد نیروی انتظامی شد و ازدواج نمود که حاصل این ازدواج ۵ فرزند دختر و ۵ فرزند پسر می باشد شهید موسی در ششمین روز از آبان ماه ۱۳۶۷ بر اثر ایست قلبی در حین مأموریت به شهادت رسید. مزار شهید در گلزار شهدای ارکواز ملکشاهی قرار دارد . روحشان شاد و یادشان گرامی باد. ✨شادی روح مطهرش صلوات✨ 💐الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ
💔 چـه القـاب قشنگےست فـدآیۍ اهـݪ‌بیت شهیـد...✨🍃 میشود روزے قسمت ماهم بشود؟! 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
💌 🌹 شهید احمد علی نیری: چهل روز گناه نکنید مطمعن باشید چشم و گوش شما باز خواهد شد 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
📓📕📗📘📙📔📒📕 روزگار من (۸۰) مامان به معصومه خانم تو اماده کردن وسایل پذیرایی کمک میکرد منم تو اتاق زینب و اماده میکردم ... زینب لباسشو تنش کرد... کلی روسری ریخته بود زمین .. واای فرزانه کدومشونو سر کنم الان مهمونا میان... به نظر من یا این سفیده رو سر کن یا این نقره ای رو ... به غیر از اینا بقیه اصلا به رنگ لباست نمیخوره ... باشه بزار اول نقره ای رو سر کنم ... میگم فرزانه این یه خورده سره میترسم چادر سر کردنی از سرم عقب بره ... خب اون سفیده رو سرکن ... اهااان انگار این بهتره نگاه کن فرزانه خوب شد بهم میاد... اووو حرف نداره عالی شدی دختر ... خوشگل بودی خوشگل تر شدی 👌👌👌👌 زینب داشت جلو اینه خودشو برنداز میکرد منم نگاهش میکردم یا خودم افتادم که با چه ذوق و شوقی اماده میشدم تو این فکرا بودم که با صدای زنگ از جام پریدم ... معصومه خانم ـ دخترا مهمونا اومدن ... زینب اماده شدی؟؟ اره مامان الان میام ... زینب سریع چادرشو سر کرد یه چادر سفید با گلهای صورتیه کم رنگ ... زینب رفت تو اشپزخونه منم رفتم برای خوش امد گویی ... کنار در ایستاده بودم ... یه لحظه با دیدن محسن انگار عباس جلو چشمم اومد با تعجب نگاهش میکردم ماتم برده بود عمو اینا اومدن جلو منو که دیدن سلام فرزانه جان خوبی عمو جون اما من تو یه عالمه دیگه ای بودم مامان اومد جلو صدام زد فرزاانه فرزانه چته حواست کجاست؟؟ فرزانهـ جانم ... بله ... هیچی ببخشید سلام عمو جون خوبی شما دلم براتون تنگ شده بود عمو ـ قربون دختر خودم بشم رسیدن بخیر عمو جون ... ممنون عمو . شرمنده یه چند روزه فکرم خرابه گیج شدم ... با زن عمو هم حال احوال پرسی کردم نوبت رسید به محسن ، یه کت و شلوار سرمه ای رنگ با یه پیراهن سفیده یقه دیپلمات پوشیده بود با یه دسته گل رز که تو دستاش بود اومدم سمتم سلام دخترعمو .... سرمو انداختم پایین و اروم جواب سلامشو دادم... محسن گل و داد دست منو رفت... مهمونا رفتن تو پذیرایی منم گلارو بردم اشپزخونه ... بفرمایید زینب خانم اینا از طرف اقا داماد تقدیم به عروس خانم ... واای خدا جونم چه گلایه قشنگیه ... زینب گلا رو بو کرد و گذاشتشون تو گلدون ... فرزانه من عاشق گل رزم ... فرزانه ـ باریکلا به اقا محسن که از همین اول با سلیقه عروس خانم ما پیش میره ... معصومه خانم صدا زد دخترا چایی بیارین... زینب ـ خاک بر سرم من خجالت میکشم فرزانه تورو خدا تو چایی هارو ببر ...😰😰😰😰 عه دیوونه ای مگه عروس تویی رسمه که خودت چایی ببری برا مهمونا... اصلا خجالت نکش اول چای رو از بزرگترا بگیر تا کوچکترای مجلس بعد سینی رو بزار رو میزو بشین ... زینب با سلیقه چایی ها رو ریخت هردو وارد پذیرایی شدیم زن عمو با دیدن زینب از جاش بلند شد ... به به عروس گلمم اومد ... زینب سلام داد ... زن عمو اومد جلو و پیشونیه زینب و بوسید زینب بدجوری خجالت میکشید به توتیب چایی هارو به مهمونا تعارف میکرد نوبت به محسن رسید .... اما محسن بدون اینکه نگاهی به زینب بندازه چایی رو برداشت .... همه نشستیم و مراسم شروع شد بزرگترا حرف میزدن و ما کوچکترا فقط گوش میکردیم زن عمو ـ پدر و مادر عروس اگه موافقید بچه ها برن با هم صحبت کنن... تا بیشتر با علایق و رفتار هم اشنا بشن ... احمد اقا ـ نه مشکلی نیست میتونن برن ... زینب و محسن هردو رفتن تو حیاط از پنجره پذیرایی دیده میشدن منم هی زیر چشمی نگاهشون میکردم ... محسن و زینب روی تخت کنار باغچه نشسته بودن ... هردوشون ساکت بودن و زمین و نگاه میکردن ... محسن ـ زینب خانم شما شروع میکنید یا اینکه من رشته کلام و بدست بگیرم ... ادامه دارد... نویسنده 📝 انارگل🌹 📝 بامــــاهمـــراه باشــید🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🤚🌸 🤚❤️ 🤚💐 با چه رویی بنویسم که بیا آقا جان شرم دارم خجلم من زِ شما آقا جان چه کریمانه به یاد همه‌ی ما هستی آه از غفلت روز و شب ما آقا جان 🤲🏻 💐 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
خنـده هاے دلنشین شهدا نشان ازآرامــش دل دارد وقتےدلت با"خـــدا"باشد لبانت همیشه مےخنـــدد اگر باخدا نباشےهرچقدر هم شادی کنے، آخرش دلت غمگین است 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh