eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
31.2هزار عکس
9.1هزار ویدیو
221 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
+ استادمون‌میگفت🌱. . . گاهی یک پیام به نامحرم ،یک صحبت با بسیاری از لطف هارا از انسان می گیرد لطف رسیدن به مراتب الهی❗️ لطف رسیدن به شهدا‌! لطف رسیدن به مقامِ امام زمان‹عج› فقط این را بدانیم شهدا هرگز اهلِ رابطه با نامحرم نبودند...:)) 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Page284.mp3
764.2K
🔻طرح تلاوت روزانه قرآن کریم ✨سوره مبارکه اسراء✨ 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺 هی #نگاهت بکنم گم بشوم در چشمت گـم شـدن ... در شبِ چشمان تــ😍ـو #پیـــدا شـدن اسـت ...
7⃣9⃣2⃣1⃣🌷 ♨️️‍ بسم ربّ الشّهداء و الصّدیقین ولادت ١٣٣٣ تهران ۵ مرداد ۶۷ عملیات مرصاد 💢 هنگامی که عاشقان❤️ و شیفتگان امام رئوف پا در حرم منورش می‌گذارند، از کودک و جوان و پیر، همگی به گنبد طلایی امام رضا(ع) و کبوترهای🕊 حرم می‌افتد، ناخودآگاه بعد از عرض سلام و ادب به ساحت قدسی آن امام همام، این را در زیر لب زمزمه می‌کنند: ♨️قربون کبوترای🕊 حرمت قربون این همه لطف و کرمت از روزی که با ت🌼و آشنا شدم مورد مرحمت خدا شدم گفته‌ایی هر کی بیاد به بوسم تو گرفتاری بدادش می‌رسم 💢منم امروز به زیارت اومدم به امیدی در اومدم گفته‌ایی هر کی بیاد به دیدنم من میام سه جا سر می‌زنم توی قبرم رضا جون منتظرم که بزاری کف پاتو رو سرم از گناه بال و پرم سوخته شده چشم من به دوخته شده ♨️شاعر این اشعار کسی نیست جز یکی از ذاکران و مداحان اهل بیت(ع) که در پنجم مرداد سال 1367 📆در عملیات «مرصاد» ردای شهادت را پوشید و به دیدار معبودش شتافت، «غلامعلی جندقی» معروف به رجبی در سال 1333 در محله خیابان آذربایجان تهران در خانواده‌ای مذهبی به دنیا آمد، 💢 پدر وی حسن که از اساتید برجسته اخلاق و عرفان زمان خود بود، اهتمام ویژه‌ای در فرزندان خود ورزید.  غلامعلی بنابر راهنمایی‌ها و تربیت پدر بزرگوارش مداحی اهل بیت(ع) را از همان سنین نوجوانی آغاز و به دلیل آشنایی با معارف قرآنی📖 و اسلامی استعداد در حفظ شعر و سوز صدای وی توانست در این عرصه سریع رشد کند ♨️تا بدان جا که از سبک‌ها و او مداحان برجسته بسیاری استفاده می‌کردند. درباره ماجرای شعر «قربون کبوترای🕊 حرمت امام رضا» این گونه تعریف می‌کنند که یک شب🌙 توی صحن توسل کرد که 14 قدم به سمت ضریح بردارد و با هر قدم یک بیت برای آقا امام رضا(ع) بگوید، قدم بر می‌داشت، اشک‌هایش😭 می‌ریخت و زیر لب زمزمه می‌کرد: 💢«قربون کبوترای حرمت، قربون این همه لطف و کرمت». با این وجود شهید غلامعلی رجبی اهل ریا و نبود، برای خدا کار می‌کرد، نیت‌اش برای اهل بیت(ع) بود، یک بار به او گفته بودند «این کلید ماشین🚘 و خانه را بگیر به شرط اینکه قول بدهی مداح ثابت هفتگی ما بشوی»، به بهانه مشورت با پدرش بیرون شده بود. گفته بود: «چون در مجلس امام حسین(ع) حرف پول💵 وسط آوردند دیگر اگر کلاهمم آن سمت بیفتد برنمی‌گردم».⚡️ 🌷 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
📝وصیتی تأمل برانگیز بر روی یک شهیـد : 🖊ای بـرادر ؛ کجا میروی ؛ کمی درنگ کن آیا با کمی گریه😭 و یک فاتحه شما بر مزار من و امثال من را که با رفتن خود بر دوش تو گذاشته‌ایم از یاد خواهی بُرد یا نه⁉️ 🖊ما نظاره‌گر بود که تو با این مسئولیت سنگین چه خواهی کرد. رضا نادری کسی‌بود که در مرصادطرح محاصره‌ منافقین در تنگه چهارزبررا مطرح کرد و اولین کسی بود که تنگه ی مرصاد را بست و منافقان را غافلگیرکردو از همانجا در ۶۷/۵/۵ راهی شد.✅ 🌾 🌾 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷شهید نظرزاده 🌷
🕊 #افلاکیان_خاکی 29 📖ما در گردان عمار بودیم و عباس در گردان تخریب. یک روز برادر عباس پیش من امد وگف
🕊 30 📖 یک بار یکی از قاچاقچی های مواد مخدر به ایشان پیشنهاد دو میلیون تومان رشوه کرده بود تا بتوانند مواد رد کنند ولی ایشان قبول نکرده بود. بعد از مدتی آن شخص آمد و به من گفت:برادر زاده شما... 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷شهید نظرزاده 🌷
❣﷽❣ 📚 #داستانهای_مهدوی 7⃣#از_او_بگوئیم •••♥️ 🍃امام زمان (عليه السلام) ما را می‌بینند! موسی بن سیا
❣﷽❣ 📚 8⃣ •••♥️ 🌸نشسته‌ام کنار راننده‌ی اتوبوس، جوانی است با انرژی و فعال که از صفر شروع کرده و آرام آرام ترقی کرده و اینک اتوبوس را با قسط و بدهی سنگین مالک شده. 🍃اتوبوس درون شهری است و چون یکی از نزدیکان به رحمت خدا رفته، می‌رود به سمت بهشت زهرا سلام الله علیها . 🌸جوان با هیجان می‌گوید که چه گونه از برادر معلولِ بزرگترش مراقبت می‌کند و عجیب این که همسرش دوشادوش او به پرستاری برادر معلولش می‌پردازد تا او به شغل و کارش برسد. 🍃با لبخند و پرانگیزه حرف می‌زند و از مشکلاتش و از آرزوهایش که می‌گوید و این که می خواهد همسرش را و برادر معلولش را به مکه و کربلا ببرد، احساس حقارت غریبی درونم را چنگ می‌زند. خدایا! 🌸هنوز هستند بزرگ مردانی که بی‌ادعا و بدون ذره‌ای آلایش، با گرفتاری‌های بزرگ و سهمگین زندگی دست و پنجه نرم می‌کنند و پرانگیزه و بی آن که آلوده‌ی اشتباه و حرام شوند و با آرزوهایی مقدس به سلامت زندگی می‌کنند. 🍃شیفته‌ی روحیاتش شده‌ام. دوستش دارم، بی‌اختیار. تصمیم می‌گیرم هدیه‌ای معنوی به او بدهم. ❓می‌گویم: دوست داری برکت مالت را بیشتر کنی؟ با اشتیاق پاسخ مثبت می‌دهد. 🌸می‌گویم: امام زمان علیه السلام را در درآمدت شریک کن! می‌خندد و چشمانش را که پر از سوال است به من می‌دوزد. می‌گویم: من هم مثل تو با زحمت زندگی کرده و پله پله رشد کرده‌ام. از این که من را از جنس خودش می‌بیند حس رضایت می‌کند. 🍃ادامه می‌دهم؛ روزی استادی به من گفت: امام زمان را در مالت شریک کن! و من هم مثل امروز تو گیج شدم و پرسیدم: چگونه؟ و او گفت درصد ناچیزی از درآمدت را به امام زمان علیه السلام اختصاص بده تا مالت را پر برکت کنی! و من سی و هفت سال پیش این کار را کرده‌ام تا امروز! جوان پرسشگرانه و تاییدگونه می‌گوید: خب؟! 🌸می‌گویم : خب به جمالت! تو هم مثل من یک درصد از درآمدت را به امام زمان علیه السلام اختصاص بده! یعنی صد هزار تومان که درآمد داشتی هزار تومانش را برای امام زمان بگذار کنار! این کار را بکن! من کرده‌ام و برکت زیادی را در زندگی‌ام دیده‌ام! 🍃می‌گوید: قبول! اما یک درصد را چه کار کنم؟ می‌گویم: هر طور صلاح می‌دانی و در راهی که فکر می‌کنی رضایت امام زمان را به همراه دارد،خرجش کن! می‌توانی برای همسر وفادارت و یا برادر معلولت هزینه کنی و هدیه‌ای بخری و به آنها بگویی که تفاوت این هدیه با هدیه‌های قبلی در این است که این بار مهمان امام زمانید! 🌸به همین سادگی! 🍶و یا در اتوبوس مردمی را که تشنه‌اند به چند بطری آب معدنی مهمان کن و بگو برای شادی امام زمان صلوات بفرستند و السلام علیک یا ابا عبدالله بگویند. 🍭یا در نیمه‌ی شعبان کام مسافرانت را با شکلات و شیرینی شیرین کن و ....... 🍃به بهشت زهرا رسیده‌ایم و جوان مشتاقانه حرف‌های مرا قورت می‌دهد و می‌گوید: از همین امروز و با پول کرایه‌ی امروز شما که برکت دارد شروع می‌کنم و من ثواب این تبلیغ شیرین را به روح تازه گذشته تقدیم می‌کنم... 🌺 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
راضی به رضای تو_4 - @ostad_shojae.mp3
7.76M
۴ 🌺گاهی اونقدر چشمات، به نعمتهای خدا، عادت میکنند... که نداشته هات، بصورت توهّمی و کاذب، برات بزرگ میشن! اونوقت میفتی به گله و شکایت از خدا ... ✨چشمان باز و بینا، زبان و قلب❤️ را به شکر وا می دارند ! 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh