، در حالیکه خون در جاهای مختلف صورتش خشکیده بود روی صندلی همچنان در حال شکنجه شدن بود و جواد محمدی در حالیکه انبردست در دستش بود مشغول کشیدن دندان های طالب بود. طالب که به هوش آمد جواد از او اطلاعات می خواست و در مورد یکسری کارت و مدارک پاسداری که از جیب طالب به دست آورده بود سوال می کرد و می گفت: آدرس دوستانت را به ما بده که طالب جوابی نمی داد. جواد گفت: اینطوری نمی شود باید این را کبابش کرد و مصطفی به آشپزخانه رفت و یک گاز پیک نیک و یک سیخ به همراه خودش آورد و به جواد داد.
🔻شب آمپول سیانور به بدنشان تزریق کردیم که بعد از تزریق سیانور صدای خر خر از گلوی آنها خارج می شد و ما در حالیکه هنوز زنده بودند و در حال جان دادن بودند بدن آنها را طوری طناب پیچ کردیم که داخل صندوق عقب جا شود و حین طناب پیچ کردن دیدم داخل لباس های طالب خرده شیشه است به طرف خیابان نظام آباد به راه افتادیم تا ماشین را تحویل خروزندی و محمد جعفر هادیان برای دفن بدهیم
#منافقین_تطهیر_ناپذیرند
#منافقین_از_کفار_بدترند
#منافقین_رجوی_تروریست_های_داعشی_دهه_شصت
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
7.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❌رجزخوانی حسن عباسی جیگر آدمو خنک میکنه
🔹ای والله....😍
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
6.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✨
جمهوری اسلامی #عباس میدهد
نخ معجر نمیدهد... ❌
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
سلام دوستان
مهمون امروزمون برادر محمدامین هست🥰✋
*تعبیر خوابــــ شهید*🌙
*🌷شهید محمدامین کریمیان*
تاریخ تولد: ۳۱ / ۶ / ۱۳۷۳
تاریخ شهادت: ۲۷ / ۳ / ۱۳۹۵
محل تولد: مازندران،بابلسر،حاجیکلا
محل شهادت: سوریه
*🌷مادر شهید ← محمدامین از يک دانشگاه در آلمان بورسيه شده بود،🌙اما همه را رها كرد و برای جهاد به سوريه رفت💫 پلاک حضرت زهرا (س) را همیشه به گردن داشت 🌙و میگفت دلم میخواد مثل مادرم زهرا(س) گمنام باشم🥀شب آخرش پسرم به همرزمانش گفته بود: «خواب ديدم امشب عملياتی در پيش است💥و فرمانده و من شهيد میشويم و پیکرمان را نمیآورند.»🌙 بعد از خوابش غسل شهادت میگيرد و آماده شهادت میشود.🕊️بعد از شروع عمليات، سربازان سوری در جناحين آنها بودند💥از شدت آتشِ دشمن زمینگیر میشوند🥀و فرماندهشان مجروح میشود🥀محمدامین به سمت دشمن تیراندازی میکند💥 اما خودش هم در کنار فرمانده شهید میشود🥀و همه متوجه شدند که خوابش به زیبایی تعبیر شد🌙عکس پروفایلش عکس شهید امیر حاج امینی بود و خودش هم همانگونه شهید شد💫 و با دو تیر یکی به زانو🥀و دیگری به پشتش🥀به ملکوت اعلی پرواز کرد🕊️ خبری از پیکرش نبود و او همانند حضرت زهرا(س) بی مزار ماند🥀اما ۶ سال بعد، در ماه محرم ۱۴۰۱🏴 گروه تفحص چند پیکر شهید را پیدا و شناسایی کردند💫 که محمد امین یکی از آنان بود🌙او به همراه پیکر شهیدان حاج عبدالله اسکندری، عباس آسمیه و چند شهید دیگر💫به وطن آمد🕊️🕋*
*طلبه شهید محمدامین کریمیان*
*شادی روحش صلوات*
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#هوالعشق
#معجزه_زندگی_من
#نویسنده_رز_سرخ
#قسمت_چهل_هشتم
.
.
.
حالش خیلی بد بود کلی ناراحت شدم بخاطر این مدت که تنهاش گذاشتم
بهش گفتم بیا خونمون سری قبول کرد
گفت الان راه میوفتم
حلما_ماماااان
کوشی
.
مامان_اینجام حلما
_سلام صبح بخیر
مامان_صبح بخیر عزیزم
حلما_مامان سپیده داره میاد اینجا
مامان_چه عجب قدمش رو چشم مادر 😊
ناهار میاد؟
_نگهش میدارم بنده خدا حالش اصلا خوب نیست😔 باباش سکته کرده
مامان_ای وای چراا
حلما_قضیش مفصله حالا بعدا میگم
خودش اومد چیزی به روش نیاریا
شاید ناراحت بشه
مامان_باشه دخترم
من برم ناهار درست کنم
حلما_دستت درد نکنه خوشگلممم😘😘
یکم اتاقم رو جمعو جور کردم
صدای زنگ آیفون اومد
فکر کنم خودشه
رفتم پایین به استقبالش
جلو در ایستاده بودم
یه دختره رنگ پریده لاغر با لباسای خیلی ساده داره از پله ها میاد بالا
یه لحظه شکه شدم باورم نمیشد این همون سپیده خوشگلو خوشتیپه
هیچوقت بدون آرایش. ندیده بودمش...
سپیده_سلام 😀
حلما_سپییدههه چی شدی تووو
خودشو انداخت تو بغلم بغضم گرفت
من چقدربی معرفتم
حلما_بیا تو عزیزم
سپیده_کسی خونتون نیست
حلما_مامان هست. فقط. راحت باش گلم😘
مامان_سلام سپیده. جان خوش اومدی دخترم
سپیده_ممنون خاله ببخشید زحمت دادم
مامان_این چه حرفیه عزیزم رحمتی شما😘😘
حلما_بیا بریم تو اتاقم. لباساتو عوض کن
اروم زیر گوشش گفتم(برام تعریف کن ببینم چه کردی. باخودت)
با یه لبخند. بی جون جوابمو داد دنبالم راه افتاد
.
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
☑️شهید مهدی زین الدین: هرکس درشب جمعه شهدا را یاد کند، شهدا هم او را نزد اباعبدالله یاد می کنند.
🔸شهدا را یاد کنیم، با ذکر یک صلوات
💠شادی روح شهدا صلوات
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🔸صلَّى اللَّهُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِاللَّهِ...
چشمامو که میبندم، روح سرگردونم کربلا میره
اشکامو میبینی که هر لحظه دور از تو
گریه ام میگیره...
#شب_جمعه #کربلا
#استوری
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh