eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
32.6هزار عکس
10.4هزار ویدیو
223 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰تشبیه و تنبیه برای همه 🔸نظامی ها یک قانون دارند که میگویند: برای یکی تنبیه برای همه. در میدان موانع یک گودالی بود به ارتفاع دو و نیم متر. قبل از ورود به آن مرحله آموزش های لازم برای خروج⬅️ از مانع را دادند که چطور از گوشه های گودال استفاده کنیم و خودمان را سریع از بکشیم بیرون 🔹من وارد گودال شدم ولی بخاطر آموزش های قبلی توانی در بدنم نبود که خودم را بکشم😓 من سعی میکردم از گودال خارج بشوم و رفقایی که قبل از من مانع را رد کرده بودن داشتن آن بیرون میشدند تا من خودم را برسانم. بخاطر همون قاعده نظامی: تشویق برای یکی تنبیه برای همه... 🔸با تمام وجودم سعی میکردم که از مانع خارج شوم که  پرید توی چاله پاهایش را خم کرد و شانه هایش را آورد پایین که زانویش لگد کنم و پایم را بگذارم روی شانه محمد تقی و از گودال🕳 خارج شوم. 🔹محمد تقی گفت: برو بالا بچه ها منتظرت هستند. من اول خودداری کردم. ولی با اصرار شهید بزرگوار🌷 درحالی که واقعا خجالت میکشیدم از پا و دوشش استفاده کردم و بالا آمدم. بعدش خود خیلی سریع بالا آمد و من هم عذرخواهی کردم و صورتش را بوسیدم♥️ 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
او ایستاد پای امام زمان خویش بسیجی، شهید میلاد بدری در تاریخ ۱۳۷۴/۱/۶📆 در خانواده ای از طبقه متوسط جامعه چشم به هستی گشود. نکته جالبی که در کودکی این به چشم میخورد آن بود که مادر بزرگوارشان مقید بودند که با به کودک خود شیر دهند🍃 در سنین جوانی به جهت علاقه شدید به وارد عرصه تبلیغ مسائل دینی گردید. با شروع جنگ در و درک عمیق از نقشه شوم آمریکا-صهیونیستی دشمن، شعله عشق♥️به جهاد در قلب میلاد شعله ور شد. سرانجام این سرباز در شب اربعین سید و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین (ع)🥀 به آرزوی دیرینه اش رسید و شهد شیرین شهادت نوشید🕊🌷 ✍دست نوشته شهید: وعده دیدار ما جاویدان الله “ان شاءالله” و در آخر دعا برای دیگران را فراموش نکنید و برای سلامتی و حضرت حجت “عجل الله تعالی فرجه الشریف” دعا کنید🤲و برای بنده حقیر طلب آمرزش کنید. 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#سالروز_شهادت #شهید_محمد_احمدی_جوان🌾 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🍃چندبار دیگر تقویم را چک می‌کنم، درست بود! انگار ذهنم درست می‌گفت او فرزند بود! سندش جمعه پنجم اسفند بود. مصادف با شب رسول اکرم خانواده احمدی جوان، صاحب طفلی شدند. پدر خانواده بنا بر حدیث و اینکه عید مبعث بود نامش را محمد گذاشت. و از اینجا روزگارِ آغاز می‌شود. 🍃سال‌ها با عجله جلو می‌روند و را با خود می‌برند. بزرگ می‌شود، مرد می‌شود و خودش را وقف کار می‌کند. از تکریم خانواده تا شب‌های که برنامه مفصلی داشتند. محمد همه جوره ایستاده بود، بی‌هیچ گله و شکایتی، فقط برای ! و خدا چه زیبا آنها که از مال‌ها و جان‌ها و می‌گذرند را مژده داده... 🍃محمد هم در این محفل راه داشت. زمانی پرونده‌اش تکمیل شد که هوای در سرش افتاد. نمی‌شد کنترلش کرد. مدام از شرایط آنجا می‌گفت، را می‌خواست! مادر که راضی شد از پی آن برآمد که حلالیت بگیرد. همه می‌دانستند که قرار نیست هر رفتی برگشتی داشته باشد ولی که این قاعده و قانون‌ها سرش نمی‌شد... 🍃حلال کردند و فهمیدند بار دیگر او را به اسم محمد احمدی جوان نمی‌بینند بلکه پیکری خوابیده در را با نام می‌بینند. و قصه در سوریه همین‌گونه رقم خورد. شب جمعه همزمان با تاسوعای حسینی وقت بود. باز هم ! 🍃رزق‌هایی که از این شب‌ها به دستش می‌رسید تمامی نداشت! حالا رزق در این شب و مناسبتی که همیشه برایش از جان مایه می‌گذاشت نصیبش شده بود. چند روز در بستر خوابید و درد کشید، دقیق نمی‌دانم. ولی خوب می‌دانم شب جمعه بود که جام را به کامش ریختند و سند پرواز را به نامش زدند. و امروز سالی است که از پروازش می‌گذرد و امشب نیز شب جمعه‌ است. در شب زیارتی یادمان باش برادر... ♡ ♡ ✍نویسنده : 📅تاریخ تولد : ۵ اسفند ۱۳۶۸ 📅تاریخ شهادت : ۱۳ آذر ۱۳۹۴ 🥀مزار شهید : شهرستان تنگستان 🕊محل شهادت : سوریه 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
دست نوشته📝 غـریبــــــــ مــــــــــولا ✍مے‌خواهم آنچہ در تمام عمر، علے الخصوص در این ، بیش از هر چیزی مرا بیشتر داغدار مے‌ڪرد و جگرم را مےسوزاند💔 با شما در میان گذارم. 🌾عزیزان ...! دورے از (عج)💕 مرزِ سال‌ ها و قرن‌ها را در نوردیده است .اڪنون بیش از هزار و 300 سال🗓 از عالم از دیدار با آن حجت خدایـے مےگذرد. 🌾آنچہ تلخ و اسفبار بوده این است ڪہ شیعہ چہ بد با مولایش خو ڪرده است😔چہ ناجوانمردانہ بریدن از برایش عادت شده است ! 🌾چہ بـے‌معرفتیم ما ڪہ اصل «ڪل خیر» برایمان فرعی شده است. شیعہ چہ بد با غیبت مولایش👤 خو ڪرده است 🍂ایــن دسـت نوشتـہ اے آقــا حجــت بــود.او خــو نڪـرد و شـد🕊 مــا خـو ڪـردیم و....😔 🌷 🌺 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
📷 به این عکس‌ها خیره‌شو، خیره‌شو... 🇮🇷گلچینی از تصاویر شهدای مدافع امنیت اغتشاشات ۱۴۰۱ ✍چقدر در رسانه ضعیف هستیم که نتوانستیم این شهدا🌷 و خباثت زامبی‌های مقابل‌شان را به‌درستی تبیین کنیم... اما در نقطه‌ی مقابل ببینید که چگونه رسانه‌های معاند می‌توانند روی اعدام یک ، پروپاگاندا به راه بیاندازند و به‌راحتی جای و را عوض کنند 🖌 محمد جوانی 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
شدن دل مےخواهد! دلے کہ♥️ آنقدر قوے باشد و بتواند بریده شود از همہ دلے که آرام، زیر پایت بہ وقت بریدن و رفتن🕊 🌹و شهدا"دلدار بی دل"بودند🌹 🕊 جاوید الاثر 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌴آخرین بار که در شهرمان آوردند رو کردند به من و گفتند: «فاطمه جان! شهید بعدی إن شاءالله خودمم.» همان موقع فهیمدم که ایشان را از دست می دهم😭 🌴 همان هم شد و شهید بعدی شجاع بود. در خانواده هم من شاهد بودم که چقدر متأثر از پدر هستند، در خیلی از کارهای شان پدرشان را قرار می دادند، زیباتر از همه مسجد🕌 رفتن شان بود. اینکه می دیدم همسرم کارهای شان را طوری تنظیم می کنند که با ، برای اقامه نماز جماعت به مسجد بروند، برایم دلنشین بود. 🌴پنجم مهر ماه عروسی💍 بود؛ ما فقط یک جشن عروسی داشتیم و خیلی هم به هر دونفرمان خوش گذشت. بودم. من از همان موقعی که آقا هادی به خواستگاری آمدند توقع مالی زیادی نداشتم❌ و اعتقادی هم ندارم که تجملات خوشبختی می آورد، حتی خرید عروسی هم نداشتم 🌴مهم دوست داشتن است. دانش آموز دوره پیش دانشگاهی هستم در رشته علوم انسانی، قبولی در دانشگاه است تا با این ادامه تحصیل و پیشرفتم روح آقا هادی را شاد نگه دارم و از من راضی باشند. خودشان هم مدرک📑 کاردانی نقشه کشی داشتند. 🌴مهربانی آقا هادی و علاقه ای♥️ که بین مان بود، ما همدیگر را درک می کردیم. خیلی پذیر بود، تمام تلاشش را می کرد که باری را از روی دوش خانواده اش بردارد. 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼 💫یهو دیدم پلاکشو🔖 کند انداخت تو کانال ماهی، گفتم: چرا این طوری کردی؟ این ... 💫گفت: این آتیشی🔥 که من می بینم راه برگشتی ندارم، با خودم فکر کردم شم عجب تشییعی بشم. دیدم "شهوت تشییع شدن" دارم. پلاکو کندم که تشییع هم نداشته باشم❌ 🌷 عملیات کربلای5 ‌‌🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🔰 🔸یک بار کنار سفره غذا🥘 با بچه ها نشسته بودیم که سید با خنده گفت: "من از اون آدمایی هستم که هر کی رو بیشتر دوست داشته باشم، میفرستمش جلوی گلوله💥 تا بشه. مثلا همین ! چون دوستش دارم میفرستمش جلوی گلوله😅 🔹این را که گفت، یکی از بچه ها گفت: "ابوعلی خواب دیدم با هم از برگشتیم، توی فرودگاهیم🛩 و تو کت و شلوار پوشیدی که بری . منم برم قم!" 🔸سید یه دفعه زد زیر خنده و گفت: "من خواب دیدم دارم با میرم کربلا، احتمالا من رو توی کربلا جا گذاشته!"😄 بچه ها همه گفتند به به و تعبیر به شهادت🌷 کردند🕊 🔹بعد سید با افسوس گفت: "خیالتون راحت! من اونقدر آنتی زدم که حالا حالا ها هستم! :) " بعد با خنده اضافه کرد: "ولی ابوعلی تو حتما پیکرت⚰ میره مشهد!" دستی به ریش هاش کشید و گفت: "اصلا نگران مراسما نباش!😉 🔸برای محمود کریمے رو میاریم، سخنران آقای پناهیان خوبه⁉️بنر ها رو هم میدم داداشم محمد حسین بزنه. تو شو ما حسابی برات سنگ تموم میزاریم😁" 🔹من هم با خنده گفتم: "شهادت همه رو دیدم بعدا میرم" غذا که تمام شد با شوخی گفتم : "آقایون اگه سیر نشدید به ما چه غذا همین بود😅همه خندیدند و سفره را جمع کردیم 🗣راوی: شهید ابوعلی(مرتضی عطایی) 🌷 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷🕊🍃 💔 کسےاسـت‌کہ وقتےهمہ‌بہ‌دنبـال‌ بودند، او‌خــودش چــراغ‌هدایـت‌💫شـد.. 🌺 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
حاج حسین یکتا روایت میکرد:👇 تنها تو سر پست بود رفتم پست رو تـــحویل بــگیرم دیدم تیر خورده💥تو پیشونیش افتاده کف سنگر ! از غصه از فکرش بیرون نمیرفتم تنها شهید شد🕊 کسی نبود سرشو تو بغل بگیره شب خوابش رو دیدم 😇 گفتم: خیلی ناراحت شدم تنها بودی شدی گفت: بهت بگم تیر که خوردم قبل از اینکھ بیوفتم افتادم تو دامن امام_حسین ...❤️ منم با خود غرق در فکر بودم💭 که ما کجا و اینها کجا ؟! فـــــکر میکنیم میدانیم و میفهمیم اما⚡️ ... از فقط اسم شنیده ایم👂 از فقط دَم زدیم چرا ⁉️ چون مرد میدان نبودیم چون لذت گناه🔥 را بر نگاه (عج) ترجیح میدهیم😔 ! چون از دین فقط ظاهر فهمیده ایم فقط ظاهر ... چون فقط یادگرفته ایم اشک چشمان😭 (ع) را دربیاوریم ...! دلم تنگ شده💗 برای خـودَم ، برای خــودِ گذشتھ ام گذشتھ ای که شبانه🌙 روزش با او میگذشت گذشتھ اے که دَم نمیزدم, عمل میکردم👊 و زندگیے ام را فدایش کرده بودم . اما چھ کردم 😞 با خودم ، با امامم، با زندگے ام ... همھ را زیر کوه بزرگی🌁 از خاک کردم و چسبیدم به دنیا 🌎! دیگر نمیدانم چـھ کنم شده ام از حالم🙁 اما روے بازگشت ندارم انقدر بد بودھ ام که... شهدا مرا نگاھ کنید👀 بازهم همان بی معرفت گناهکار آمده است همانی که هے توبه کرد و هے شکست همان که کربلا را دید👓 و عاشورا را فهمید اما خودش انتخاب کرد مقابل امام زمانش بایستد🖐! دستم را بگیرید؛ مرا ببرید ...! نـگذارید در این دنیا ذره ذره آب شوم💧 یکباردیگرهم قول میدهم✋ کمکم کنید❤️ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷📺 از امشب هرشب ساعت ۲۱:١٥🕰 از شبكه دو، بمدت ۸ شب👌 سريال🌹🌹 رو ميده راجع به هشت شهيد مدافع حرم🪖 كه مشهدی بودن📺👌 🔸خيلى جالبه ٤ تا از شهدا، برادراشون نقش‌شونو بازى كردن و اينكه تو خونه واقعى خود شهدا فيلم رو بازى كردن.😍 حتى يكى از شهدا مادر واقعىِ خودش نقش‌شو بازی كرده... حتما ببینید👌✅